سایر منابع:
سایر خبرها
خود سنجاق می کرد و زنان جوان با حنا به دست و پای خود نقش و نگار می بستند و پیرمردان و پیرزنان نیز سر خود را حنا می زدند و در حال حاضر نیز حنا زدن دربعضی از روستاهای هرمزگان همچنان مرسوم است. قبل از تحویل سال نو مردم هرمزگان معتقدند که باید شیرینی ومیوه در خانه آماده باشد که قدیمی ها آن را در(کندوک که از نخل خرما درست شده و جایی که درآن نان نگهداری می شود، می گذاشتند) این مواد بدان امید که ...
...> این گفت وگو در پشت صحنه برنامه بوستان دوستان پورنگ انجام شد. عمو پورنگ لحظه سال تحویل و سر سفره هفت سین چه آرزویی می کند؟ این را صادقانه می گویم نه از روی خودنمایی، آرزو می کنم همه مردم در رفاه و شادی و نشاط باشند. مطمئن باشید وقتی دیگران شاد باشند من هم شادم. شما هم شادید. وقتی همه آرام و بشاش باشند این آرامش روی شما هم تاثیر می گذارد. خب همه دوست دارند شاد باشند ...
به گزارش نامه نیوز در بخش نخست گفتگوی نوروزی با هوشنگ مرادی کرمانی با او از زادگاهش گفتیم و ننه بابا و آغ بابا و پدری که کاظم دیوانه صدایش می زدند و عموقاسم که معلم بود و کت و شلوار می پوشید و عطر زیادی به سر و لباس خود می زد. حالا هوشو به مدرسه می رود و تا اندازه ای خواندن و نوشتن می داند و کتاب و روزنامه هایی را که آقای افروز، یکی از دوستان قدیمی آغ بابا برایش می آورد می خواند. دستی هم بر قلم ...
مجتبی محرمی یک بازیکن فراموش ناشدنی است. لااقل اینکه از وقتی فوتبال را کنار گذاشته هنوز بازیکنی با قابلیتهای او در فوتبال ما ظهور نکرده است . به گزارش حوادث دات نت مجتبی در دوران بازیگری شاید پرحاشیه ترین بازیکن بود. حاشیه هایی که هنوز نیز او را رها نمی کند . آنچه در ادامه می خوانید حرفهایی است که این بازیکن جنجالی سابق در رسانه های کشور مطرح کرده است. در این مطلب او از چگونگی اعتیادش به مواد مخدر،شهادت برادرش،حضور خودش در جبهه و... صحبت کرده است. بازخوانی حرفهای مجتبی محرمی خالی از لطف نیست . قصه زندگی برایم همه جوره رقم خورده است. چند ماهی هم رفته ام جبهه . جنوب خدمت کردم ...
رفتم و هر تکه ای از نقش را از جایی گرفتم و بعد که دیالوگ اول را در استودیو گفتم همه تعریف و تمجید کردند. این تیپ بعدها به جای "بیک ایمانوردی" هم در فیلم های ایرانی استفاده شد و مورد اقبال مردم بود و از این صدا خوششان می آمد. صدا رفت روی این کاراکتر و سوارش شد و با هم می رفتند جلو، گوینده های "بیک" خیلی متغیر و متنوع بودند ولی با آن تیپ بیشترین نقش را داشت و به همین دلیل موفق بود. صحبت ...
داشت که باید همه بچه ها و طلبه ها در مدرسه باشند. در همان روز هم بعد از خواندن دعای عهد صبحانه ای هم به همه می دادند. آن اولین سال و اولین صبحانه من بود. تخم مرغ، سیب زمینی، سیب و نان بود. بعضی ها شکسته و بعضی ها سالم بود. دقت کردم که طلبه هایی که اول می رفتند و صبحانه شان را برمی داشتند آن شکسته ترین تخم مرغ و سیب زمینی و سیبی که کوچکتر بود و یا احیاناً لکه داشت را برمی داشتند. برای من عجیب بود ...
چه بوده؟ مهمترین اتفاق موسیقی سال 93 بی اتفاقی آن بود. جدی؟ یعنی واقعا خودت هیچ اتفاقی را امسال حس نکردی؟ چندان نه. ولی شاید گزینه های شما به من کمک کند. مثلا آلبومی که مدنظرت باشد و بخشی از علاقه تو را جلب کرده باشد و دوستش داشته باشی و احساس خوبی نسبت به آن پیدا کرده باشی. من فکر می کنم توقع همه ما از موسیقی داخل کلا بالا رفته است. مثلا آلبوم هایی که می آید هیچ کدام آلبوم ضعیفی نیست ...