سایر منابع:
سایر خبرها
دستشویی رو بشوریم انقدر کیف داره مخصوصا اون لحظه هایی که قطره های آب می پاشه روی صورتت؛ به به عاشق اون لحظه هام گفت: مریضی مگه؟ این چه لذتیه می بری از زندگیت؟ تا حالا جت اسکی کردی؟ برج ساعتو دیدی؟ دژ الکوت رفتی؟ گفتم: نه ما معمولا عقرب می گرفتیم اتش می زدیم البته یه مدت هم گربه دنبال می کردیم خیلی کیف داشت (دستش را گرفتم و کشان کشان بردم سمت دستشویی همینطور که فریاد می زد نمیام نمیام) گفتم: چرا نمی خری؟ گفت: چیو؟ گفتم: خدمتتو دیگه فکر کنم الان دیگه می فروشن * مجله ایده آل – ویژه نامه نوروزی ...
هم ما نمی دانستیم که در این کافه قرار است چند نفر و با چی او را بزنند و به همین دلیل نمی شد تا آخر در مورد جزئیات ظاهر او فکر کنیم. رستمی: فیلمبرداری هم به ترتیب انجام می شد؟ بله به ترتیب پیش می رفتیم. در آخر کار روی صورت بهروز زیاد کار می کردیم و یادم هست در انتهای کار دیگر صورت او را در خانه درست کردیم و بعد سرصحنه رفتیم. همکاری با علی حاتمی هم به واسطه بهروز ...
.... حالا برو تو کار و کاسبی. من هیچ وقت کار برام عار نبود. از بچگی کار کردم. هرچی که بشه فروخت یا خرید رو امتحان کردم. الان بگو ملک بلدم زمین خوب رو از بد تشخیص بدم. بگو غذا بهت می گم بهترین قیمه تهران رو کی می پزه . بگو ماشین ، من خودم آخر ماشین شناس بودم. سال 53 بی ام و زیر پام داشتم . می رفتم از آلمان ماشین می آوردم. اتو سورتمه و کار ماشین رو که همه می دونن . الان هم سال هاست که کار فرش رو ...
راه رفتن خرچنگم... یه جوری راه میره انگار دستاشو شسته داره میره اتاق عمل 2- تو این دوره زمونه لایک کردن مثل مراسم تشییع جنازه می مونه باید تو مراسمشون شرکت کنی تا تو مراسمت شرکت کنن 3- پشت یه نیسان جمله سنگینی نوشته بود کمرم شکست: همه دنبال یارن... من به دنبال بارم. فوق لیسانس شهید بهشتی هم دارم! لامصب گند زد تو انگیزم با این جمله اش 4- امروز ...
خودم با اتوبوس برگشتم! خوب این کارها را کرده اند که مداح می گوید با این شرایط نمی روم. من مثلاً برای خانه آقای توکل نزدیک 8-7 سال است که می روم و می خوانم، پول آنچنانی هم نمی دهند.چون می بینم آنجاصداقت هست؛ می گویم من باید اولین نفری باشم که در دستگاه امام حسین(ع) خدمت کنم.نه من که خیلی از مداحان دیگر هم آنجا می آیند.در این قضیه پول معنایی ندارد. البته آقایانی هم که سله نمی گیرند در حق ...
...، یکی از معلمان بعد از کلاس من را خواست و گفت که بچه ها می گویند تو با آقای اشراقی نسبتی داری، من هم پاسخ دادم که شباهت اسمی است و او دوباره گفت شاگردان می گویند که تو نوه امام هستی، ولی من باورم نشد؛ زیرا با خودم گفتم که یعنی نوه امام به صورت عادی سر کلاس کنکور می آید؟ آنها کلاس های خصوصی دارند و آدم فکر می کند که نوه امام باید دو تا شاخ داشته باشد! وقتی دیدم که خیلی بحث را آب و تاب می دهد ...