سایر منابع:
سایر خبرها
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، سید حمیدرضا برقعی در آخرین مطلب وبلاگ شخصی خود با عنوان پرسه در خیال فطعه سروده خود را آورده است که در ادامه می آید: تویی بهانه ام اما بهانه ای که ندارم گذاشتم سر خود را به شانه ای که ندارم تمام عمر کشاندی مرا به سوی نگاهت تمام عمر به سوی نشانه ای که ندارم چگونه حرف دلم را به چشم هات بگویم قصیده ای که نگفتم، ترانه ای که ندارم مرا رها کن و بگذار در قفس بنشینم که دلخوشم به همین آب و دانه ای که ندارم ...
نکرد که بار دیگر هنرمندی عبدی را از زاویه ای دیگر نمایان کرد. نقش مکملی که پس از سال ها، باز هم سیمرغ بلورین جشنواره را برایش به همراه آورد. عبدی با بیش از 3 دهه فعالیت در سینمای ایران، بیشتر از هر بازیگر دیگری باعث رونق گیشه ها شده و با فاصله، بهترین کمدین سینمای پس از انقلاب است. این گفت و گو یک روز پیش از بستری شدن عبدی در بیمارستان انجام شد و امروز در شرایطی منتشر شد که خوشبختانه حال ...
را زنده می یابد. جالب است که این دو نفر، دزد و علامه بزرگ در یک جا به وحدت نظر می رسند، یعنی علامه می گوید این فرد را خدا فرستاده تا من را نجات بدهد و متوجه بشوم همواره هست و دزد هم می گوید خدا من را برای این فرستاده که تو من را نجات بدهی. این داستان چقدر شهودی است؟ چقدر به روز است و تذهیب نفس را به دنبال دارد؟ چرا ما به این حوزه ها وارد نمی شویم، من وارد شدم. اما این جریان به یک اپیدمی تبدیل شده ...
به ماهی ها احساس ترحم کنند، اگر او متوجه یک ماهی نمی شد به او تذکر می دادند. گاهی ماهی های مجروح را مداوا می کرد آرام در آب رها می کرد. روز هفتم بود که ما درخط مستقر شده بودیم. هر چقدر ما و دشمن تلفات داده بودیم، امدادگر ماهی نجات داده بود. خط آرام بود. گاهی گلوله ای سر گردان اطراف ما به زمین می خورد. بعد از نماز و ناهارهمه در سنگرها استراحت می کردیم که آتشبارهای دشمن شروع به کار کردند ...