پنجشنبه ۳۱ خردادساعت ۰۶:۴۲Jun 2024 20
جستجوی پیشرفته

ایدز به روایت یک مددکار اجتماعی | اهل همین حوالی بود، آشنا اما غریبه!

غبار تنهایی صورتش را بسان آسمان خاکستری این روزها غبار اندود کرده بود. امتداد نگاهش گره خورده به دور دست هایی در همین نزدیکی. به چشمهایش خیره شدم، نمیدانم مظلومیت بود یا ناامیدی، گناه بود یا ترس ... ... ادامه خبر

جستجوگر خبر فارسی، بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است (قانون تجارت الکترونیک). برای مشاهده متن خبری که جستجو کرده‌اید، "ادامه خبر" را زده، وارد سایت منتشر کننده شوید (بیشتر بدانید ...)