سایر منابع:
سایر خبرها
می خوابید و می توان گفت همیشه با قرآن مأنوس بود، ادامه داد: همیشه به او می گفتم دعا کن تا من نیز مثل تو اینگونه با قرآن مأنوس باشم. خود را به خدا نزدیک کنید تا به موفقیت برسید خراسانی توصیه ای به جوانان کرد و ادامه داد: اگر موفقیت در زندگی می خواهید، خود را هر چه بیشتر به خداوند نزدیک کنید زیرا پروردگار مزد خوبی های شما را می دهد. وی با بیان اینکه حاج محسن دوستی داشت که در ...
پیغمبران از آخرت حرف زدید، حالا فقط به مرگ می اندیشیم. مستنکر به معنای ناخوشایند و مسخ به معنای دگرگونی، بد شکل کردن است. نکال به معنای کیفر و ماخذ به معنای گرفتار کردن است. همه ی اینها در قصه ها و سخن های شماست، ما این حرف ها را نداشتیم. مشتهی به معنای اشتها و علاقه است. شما می خواهید همه را غمگین کنید. مضمون ابیات اخیر از آیه ی 18 سوره یس است که: (قَالُوا إِنَّا تَطَیرْنَا بِکُمْ لَئِنْ لَمْ ...
یک جهت و هم خُلق شوند. در آن صورت تفرقه و شرک و جدایی از میان بر می خیزد، زیرا در وجود معنوی وحدت حاکم است. هر گاه جان من جان تو را بشناسد، هر دو موضوع، وحدت جان ها را در عالم الهی به یاد می آورند. وقتی که جان ها یک دیگر را شناختند و دانستند که یکی هستند، آن وقت در زمین و در این زندگی مادی هم مثل موسی و هارون، برادر و با هم صمیمی و سازگارند. اما اگر یک دیگر را اندک بشناسند و آن اتحاد حقیقی را منکر ...
لقمه به سوی بازار می شتابد، در حالی که خود او لقمه ی دوزخ شده است. مضمون این بیت به آیه ی 24 سوره بقره اشاره دارد. بیشتر مردم زندگی را در خوردن و عیش و نوش خلاصه کرده اند. اینان می خوردند و می چرند و خود را پروار می کنند و سرانجام روزی قصاب اجل آنان را ذبح می کند. آن برّه رد حال چریدن است و قصاب نیز از این امر شادمان است و پیش خود می گوید که این زبان بسته، این همه گیاه و برگ را برای ما می خورد. ای ...
به گزارش سرویس دینی جام نیوز ، استاد محسن قرائتی در ادامه سلسله مباحث تفسیری خود با موضوع تفسیر قطره ای به بیان آموزه های آیه بیست و پنجم سوره بقره پرداخته است. وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ کُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ ...
ای اسیر گاهی به کوفه بر تو ستم شد گهی به شام خواندند سوی بزم یزیدت بدان جلال بردند در خرابه ی شامت بدان مقام گه کف زدند اهل ستم پیش رویتان گه سنگ ریختند به سرهایتان ز بام راحت شدی ز جور و جفای هشام دون آندم که گشت عمر تو از زهر کین تمام داریم حاجتی که ز لطف و عنایتی بر قبر بی چراغ تو گوئیم یک سلام میثم هماره وصف ...