سایر منابع:
سایر خبرها
خواهر آقاسجاد عوض شد. گفتم چی شد؟ گفت هیچی صبحانتو بخور تا بهت بگم. من همان جا متوجه شدم. بعدش هم پدر و مادر و دوستان مون آمدن و ما هم حرکت کردیم سمت رشت. ** پیکرش را 5 روز بعد از شهادتش آوردند * چقدر طول کشید تا پیکر آقاسجاد رو آوردن؟ همسر : 5 روز بعد از شهادت، پیکر رو آوردن و روز هفتم هم دفن شد. پدر : گویا دو سه روز پیکر تو منطقه مانده بود و ...
. گویا به جبهه رفته بودید و از شما هیچ خبری نداشتند و خودشان به اهواز می آیند؛ درسته؟ افروغ: بله، همراه مادرشان آمدند. نمی توانستیم خبری بدهیم. هم دسترسی به تلفن نبود و هم در عملیات بیت المقدس (فتح خرمشهر) بودیم دیگر. - چطور شد؟ افروغ: وقتی یک شب ماندند و استراحت کردند، روز بعد بلیط گرفتیم و انها را رساندیم. وقتی به خانه رساندم عذرخواهی کردم و گفتم باید برگردم. البته ...
...، روز بعد بلیط گرفتیم و انها را رساندیم. وقتی به خانه رساندم عذرخواهی کردم و گفتم باید برگردم. البته ناراحت شدند؛ بعد که عملیات شد فهمیدند برگشتن من واجب بود. افروغ: بله، مسئولیتی داشتم که باید می رسیدم افروغ: حالا یک مسئولیتی بود دیگر؛ زیاد جدی نیست! افروغ: روی هم رفته 2 سال جبهه بودم. افروغ: خیر. البته وضع موجود را متناسب با آرمان های شهدا نمی دانم ...