سایر منابع:
سایر خبرها
هم خداحافظی می کنیم سبکبالی بیشتری در گام هایمان است و اشک مهمان چشم هایمان. انگار هزار سال است که همدیگر را می شناسیم. انگار هم قبیله ایم و هم خون. حتی نام هم را نپرسیده ایم، اما هیچ احساس غریبی نمی کنیم. احساس می کنم در تلاطم گرداب ها، در ساحل لطف و عنایتی از خداوند قرار گرفته ایم. از بس خوشحالیم، انگار دیگر بر زمین قدم نمی گذاریم. حالا در بقیع هستیم و کبوترهای بقیع هم ...