سایر منابع:
سایر خبرها
تومان منتشر کرده است. *شعرهای طنز یک شاعر متواضع بوقلمان ، مجموعه شعرهای طنز سعید طلایی اند که در فاصله سالهای 89 تا 95 سروده شده اند. طلایی درباره این کتاب می نویسد: اینجانب، سعید طلایی همواره در مقابل وسوسه دوستان ناباب مبنی بر چاپ مجموعه اشعارم مقاومت می کردم و پیوسته بر شیطان رجیم لعنت می فرستادم. بنده عمیقاً اعتقاد داشتم که این کار موجب قطع درختانی خواهد شد که بسی بیشتر ...
مدیرتازه به دوران رسیده این مرکز سینمایی! پس از مرتب کردن سر و وضع و صاف کردن سینه، جلو رفتم و سلام دادم.آقای مدیر قیافه ام را خوب برانداز کرد و گفت:” سام علیک! فرمایش؟!” – بنده با آقای مدیرکار دارم؛ تشریف دارن؟! – مدیر و همه کاره اینجا، جلو روت واستاده؛ هوشنگ، معروف به اوس هوشی!... تو هم لابد اومدی بشی آرتیست؛ درسته خوش تیپ؟! ناباورانه به چشمهای او نگاه ...
امام زمان (ع) مبارک باد! ~*~*~*~*~ گویند کسان که روز عید آمده است این نکته به طبع من بعید آمده است روزیست به ما عید که گویند همه زان یار سفرکرده نوید آمده است ولادت امام زمان (عج) مبارک! ~*~*~*~*~ مجموعه پیام تبریک و اس ام اس نیمه شعبان ~*~*~*~*~ تو را گر طول غیبت کرده محزون شدم از انتظارت من جگر خون ...
از منزل خود را با تشکیل کلاس های مثنوی خوانی وقف زبان فارسی کرده است، از تحقیقات شگفت انگیز استاد همایی بر مثنوی معنوی مولوی می گوید و از خاطرات فرزندان ایشان به این مضمون که:استاد همایی فرزند ذکور نداشتند و تنها سه تا دختر داشتند که همه عالم و فاضل هستند. یکی از دختران ایشان که همسر مرحوم دکتر شاه حسینی بود، برای من تعریف می کردند که آقاجان من، هر شب تا ساعت سه نیمه شب در کتابخانه خودش بیدار بود ...
زمان وکیل مجلس بود و قاعدتا روشنفکر و شلواری و کراواتی؛ به من گفت: آقا مرتضی! شما با این استعدادت می خواهی بروی قم آخوند شوی؟ تو اگر درست را ادامه دهی دکترا می گیری؛ استاد می شوی؛ کتاب می نویسی و صاحب آثار می شوی! استاد می فرمود: گوش به حرف ایشان ندادم و به قم آمدم. داستان مفصلی دارد. می گفت قم که آمدم به تدریج بعد از مدتی شروع به نوشتن کردم. ظاهرا می گفت اولین کتابم را که نظام حقوق زن در اسلام بود ...
نگاهم این بود که طنز قند پهلو در ادامه ی طنز گل آقا باشد. بنده، هم مسئول سردبیری قندپهلو را داشتم و هم اجرای آن را عهده دار بودم که آن نگاه آرام و متینانه در محتوای برنامه، در اجرا هم لازم بود وجود داشته باشد. ما در حال ساخت دوره ی اول قند پهلو بودیم اما همه هم می ترسیدیم که نکند برنامه ای لوس و بی فایده باشد. حتی یکی از داوران، یک شب اجرا کرد و شب دوم ترسیده بود و دیگر نیامد. خلاصه مشغول ...
اهل تولّا؛ شب میلاد آمد جان بگیرید به کف حضرت سجاد آمد سوره ی نور حسین بن علی سیمای اش دو جهان شیفته ی حُسن جهان آرای اش چشم مادر به تماشای جمالش روشن جای گل بوسه ی بابا به همه اعضایش شجر نور بُوَد؛ آیتی از جلوه ی رخ ملک العرش بُوَد بنده و او مولایش این همان سوره ی طور است و کتاب مسطور که بُوَد قلب ...