سایر منابع:
سایر خبرها
رتبه دوم کنکور تجربی 94: ایران را به هرجایی در دنیا ترجیح می دهم
کیانا تدبیر در گفت وگو با خبرنگار تسنیم در رشت ، اظهار داشت: عامل موفقیتم، اول از همه توکل به خداوند و امید به آینده و بعد از آن تلاش و پشتکار خودم و البته کمک ها و پشتیبانی های خانواده و مسئولین مدرسه و کادر دبیران بود که باعث شدند تمام زمانی را که در مدرسه بودم برایم مفید و موثر باشد. وی گفت: اولویت اولم برای ادامه تحصیل، دانشگاه های معتبر و خوب ایران است اما اگر دانشگاهی در خارج از ...
ماجرای خواستگاری یک رزمنده از پیرزن 90 ساله!
که شده دست از جبهه دست بردارم . به خاطر این، همه فکر و ذکرش این شده تا مرا سروسامان دهد. این است که هر وقت به مرخصی می روم می گوید، حتما باید این بار ازدواج کنی. من هم تصمیم گرفته ام تا جنگ تمام نشده ازدواج نکنم و تا پیروزی در جنگ در جبهه بمانم. بار آخر که به مرخصی رفته بودم پایش را در یک کفش کرد و گفت که حتما باید این بار ازدواج کنی. از من خواست نشانی دختری را به او بدهم تا به خواستگاری ...
بشاگرد نمایی از بهشت/پیغام امام(ره) به حاج عبدالله
بود ازدواج کرده بود. خود حاج عبدالله دو بچه داشت. تمام مسئولین را آورد تا ادای تکلیف کند اما عمده کارش بر مبنای کار جهادی بود. شبانه روز کار می کرد. یک بار روزه بود وقتی خانواده ای را دید که غذا ندارند اول غذا برای آنها رساند بعد آمد افطار کرد. برای همین خدا کمکش بود و کارش راه می افتاد. *می گفتم منطقه ای محروم تر از کردستان نیست من قبل از رفتن به بشاگرد در کردستان مشغول بودم ...
با "علی دایی"به پرسپولیس بر می گردم
این زاییده ذهن حاشیه سازان است. همانطور که گفتم روزهای خوبی با علی آقا داشتم و امیدوارم در این فصل هم شرایط خوبی را در کنار هم تجربه کنیم و بار دیگر همان بازیکن سابق شوم و همه را از عملکرد خودم راضی نگه دارم. مطمئنا آقای دایی هم به من اعتقاد دارد وگرنه دلیلی نداشت مرا دعوت به همکاری کند. هافبک دفاعی سابق پرسپولیس در رابطه با شرایط صبای قم گفت: صبا کمی دیر شروع کرده و البته حضور علی ...
دایی، قاتل 2 خواهر زاده اش شد
.... همان موقع با چاقوی سلاخی که گوسفند قربانی کرده بودم، به سوی خواهرزاده ام حمله کردم.متهم اضافه کرد: ابتدا او را زخمی کردم. سپس دو برادرش که قصد کمک به او و درگیری با من را داشتند نیز با چاقو زخمی کردم. سراسیمه وارد خانه شده و با پنهان کردن چاقوی خون آلود، لباس هایم را عوض کرده و ساعتی بعد از خانه بیرون آمدم و قصد فرار داشتم که پلیس مرا دستگیر کرد.سرهنگ حسین زاده، رییس پلیس آگاهی اصفهان روز ...
ظریف: میز نابرابر مذاکره را به تعادل رساندیم
به شورای امنیت و افزایش تحریم ها) بنا به دلایلی از سمت خود کنار گذاشته شده و بازنشسته شدم و در نتیجه به مدت شش سال مسائل را خارج از محیط تصمیم گیری بررسی می کردم و کاملاً آگاه بودم شرایط سختی حاکم شده است. اما بعد از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و حضور پرشور مردم در انتخابات که حکم به اتخاذ روش های مبتنی بر تعامل ، منطق و عقلانیت دادند، حجت بر من تمام شد و ناچار به پذیرش مسئولیت وزارت ...
قرعه ما سخت و قرعه سپاهان عجیب
فنرباغچه بازیکنان خوبی جذب کرده، همانطور که گفتم ما ریسک کردیم و آنها هم تقریبا از تمام موقعیت هایشان استفاده کردند. یعنی فنرباغچه 8، 9 موقعیت گلزنی داشت که توانست 7 گل به ذوب آهن بزند. در مقابل ما هم 3، 4 موقعیت خوب داشتیم که نتوانستیم به گل تبدیل کنیم البته ما خودمان نتیجه ای که رقم خورد را باور نمی کردیم 7 گل بخوریم اما این بازی درس های خوبی به ما داد و ما از آنالیز آن استفاده خوبی کردیم. بازی دوم ...
وقتی 27 سالگی آخر دنیاست/ جشن تولد دختری جوان در خانه سالمندان! + عکس
...، اینکه....لحن حرف زدنش را آرام می کند انگار که نمی خواهد این بخش از حرف هایش را کسی بشنود: بزرگترین آرزویم این است که سالم بودم و سلامتی ام را دوباره به دست می آوردم! بعد می خندد و می گوید که این آرزو را به کسی تابحال نگفته چون از نظر او آرزویی محال است. از فریبا می پرسم که در آرزوهایش "ازدواج کردن" را جا انداخته است و او با چهره ای گل انداخته و لبخندی کمرنگ می گوید که این یک قلم را ...
قتل همسر برادر به دلیل سوء تفاهم
ویژه قتل، جسد ماندانا -25ساله- را به پزشکی قانونی منتقل کردند تحقیقات خود را از خانواده این زن ادامه دادند و متوجه شدند این زن پنج ماهه باردار بود. حمید -شوهر ماندانا- اختلاف با همسرش را از مأموران مخفی نکرد، اما بر بی گناهی خود در قتل همسرش تأکید کرد و گفت: من با زنی به نام سارا رابطه داشتم و همسرم به همین دلیل با من درگیری های زیادی داشت. دو ماه قبل دخترمان حین بازی صدمه دید و فوت شد. از ...
نامه شهید دوران به همسرش
. دیشب یک سر رفتم آنجا. علیرضا برای مأموریت رفته بود همدان. از آنجا تلفن زد. من تازه از مأموریت برگشته بودم. می خواستم برای خودم چای بریزم که گفتند تلفن. علی گفت: مهرزاد مریضه، پروانه دست تنهاست. قول گرفت که سر بزنم. بهم گفت: نری خونه بیفتی بعد بگی یادم رفت و از خستگی خوابم رفت... . می دانی این زن و شوهر چه لیلی و مجنونی هستند.پروانه طفلک از قبل هم لاغرتر شده. مهرزاد کوچولو هم سرخک گرفته و پشت سرش ...
یورش به دیوار آتشین
اجلاس عدم تعهد در آن تشکیل شود، هدایت کرده است . در اختیار کدام نهاد عراق قرار گرفتید؟ به مدت 15 روز در وزارت دفاع عراق بازجویی می شدم. آنها می پرسیدند شما برای برهم زدن اجلاس عدم تعهد آمده بودید؟ که من هم می گفتم اصلا اجلاس چه هست؟! چون اگر می فهمیدند پرواز ما سیاسی است، طور دیگری رفتار می کردند. بعد از آن من را به استخبارات عراق (سازمان اطلاعات) تحویل دادند که 45 روز آنجا بودم. یک شب من ...
دو مرد، یک زن
مجبور شد به واقعیت اعتراف کند: من فقط می توانم یک زن را دوست داشته باشم . مگدا به این ترتیب معشوقه انحصاری گوبلز شد؛ کسی که در جریان گردش و تفریحاتش بین مردم هر روز بیش ازپیش همراه او بود. این تقریبا وضعیتی راحت و خوب بود. پاییز 1931 مگدا به شخصی برخورد کرد که با دقت تمام شرح زندگی اش را خوانده بود. بعد از طلاقش در عمل، از آنجا که فلسفه بودایی ها حکمت مورد انتظارش را به همراه نداشت، به ...
رابطه دختر و پسر اردوغان با داعش
وظیفه آماده کردن اتاق های عمل و کمک به پرشکان را برعهده داشتم و در مدتی که در این بیمارستان مشغول به کار بودم، ماهانه حقوق خوبی به میزان هفت هزار و 500 دلار دریافت می کردم، اما آن ها هیچ وقت متوجه مذهب من که علوی بودم نشدند. وی تاکید کرد: با چشمان خود دیدم که سمیه اردوغان دختر رئیس جمهور ترکیه، رفت و آمدهای بسیاری به دفتر اصلی بیمارستان شانلی اورفا دارد و بعدها متوجه شدم که او ریاست یک ...
اردوان کامکار: آهنگسازی سنتوری من را از سینما منزجر کرد
می کردم و مراقب بازیگر نقش اول بودم که وقتی مشغول سنتورنوازی است، هیچ نکته مشکل داری وجود نداشته باشد. من تا این حد در خدمت فیلم بودم چرا که داریوش مهرجویی را استاد خودم می دانستم و در این مدت هم تمام تلاش خود را انجام دادم که هیچ صحبت مادی انجام ندهم اما متاسفانه ماجرا شکل دیگری شد و آن چیزی که می خواستم انجام نگرفت. این نوازنده صاحب نام سنتور با اشاره به حضور محسن چاووشی در فیلم سنتوری ...
کشف حجاب در حضور امام (ره) و احمدی نژاد
نمی کند. او زن مسنی بود و من حدود 26 سال سن داشتم. به وی گفتم تو گفتی که امروز صرفا برای دیدن من از خانه بیرون آمده ای. وی آن را تایید کرد. گفتم که سنمان به هم نمی خورد. تعجب کرد. مانده بود که چرا این را می گویم. گفتم من ویزا را به خاطر قلم شما می دهم و نه سن و قیافه شما. گفت طبیعی است. پرسیدم اگر صرفا برای دیدن من و گرفتن ویزا آمده اید پس چرا آرایش کرده اید؟! جا خورد. گفتم ممکن است ...
خاطرات متخصص زیبایی سینه از قذافی!
بود که برای مسابقات المپیک ساخته می شود، عبور کردم. من یکی از معدود کسانی بوده ام که از مخفی گاه قذافی در طرابلس بازدید کرده ام. قذافی در آن زمان از آمادگی بدنی بسیار عالی برخوردار بود. این متخصص زیبایی گفت: یک سال بعد از آن تاریخ یک بار دیگر من به دیدن قذافی رفتم و برایش مو کاشتم. این پزشک افزود: این دژ محکم دو اتاق برای جراحی با تجهیزات عالی و یک سالن برای استراحت داشت. ...
آزار خیابانی در سه روایت...
. خجالت کشیدم. با خودم گفتم مگه من چی کار کردم که این پسره جرأت کرده به من این حرفا رو بزنه؟ داشتم با خودم کلنجار می رفتم که چشمم افتاد به ماشین پلیس. برگشتم به پسره گفتم اگه نری میرم به این پلیسا می گم. وقتی اینو بهش گفتم، با پررویی تمام، نگاه عاقل اندر سفیهی بهم کرد، راهش رو کشید و رفت.بعد از این که اون رفت تازه متوجه نگاه اونایی که کنار وایساده بودن شدم. بغضم گرفته بود. اونقدر ناراحت بودم که از خیر ...
گفت وگو با سیما ی شین آباد
چون لازم دارید ومی توانید برای شهرستان خرج کنید. بعد از 30 دقیقه دوباره زنگ زد و گفت مدیر بیمه ایران می گوید اشتباه شده و دیه سیما 72 میلیون و 650 هزار تومان است و بسیار اصرارکرد که اگر شما این دیه را نگیرید این مبلغ می رود به حساب دادگاه و دیگرهیچ پولی به شما تعلق نخواهد گرفت، آن وقت از دست هیچکسی حتی ریاست قوه قضاییه و دولت کاری برای شما بر نمی آید. به بیمه ایران رفتم کارشناسان بیمه هم ...
تفکرات جبهه پایداری را قبول ندارم/تصورات آنان جلوتر از تفکرات رهبر است
در بررسی نقش مصوبات دولت ، مشاور وزیر صنعت و معدن و تجارت ، و در دو دوره ی نمایندگی در مجلس به عنوان نایب رییس کمیسیون اقتصادی مجلس و مخبر کمیسیون فعالیت داشتم. در کمیسیون های ویژه ای در مجلس که بعد از انقلاب تشکیل شد در چهار کمیسیون جزء هیات رییسه بوده و شش فراکسیون در مجلس را نیز ، بنده مسوولیت آن را بر عهده داشتم . سمت هایی که بیان کردم شغل نیست بلکه ظرفیت هایی است که بتوانیم به سبب ...
بازخوانی پیام امام(ره) درباره قطعنامه 598
. و کسی و کشوری در این امر مداخله نداشته است. مردم عزیز و شریف ایران، من فرد فرد شما را چون فرزندان خویش می دانم و شما می دانید که من به شما عشق می ورزم و شما را می شناسم، شما هم مرا می شناسید. در شرایط کنونی آنچه موجب امر شد تکلیف الهی ام بود. شما می دانید که من با شما پیمان بسته بودم که تا آخرین قطره خون و آخرین نفس بجنگم، اما تصمیم امروز فقط برای تشخیص مصلحت بود و تنها به امید رحمت و رضای او از ...
سیلاب، مدیریت بحران را غرق کرد
و خانواده اش رخ داده بود اینطور توضیح داد: ما در ویلا بودیم و چون هوا خوب بود سوار ماشین شدیم تا در اطراف روستا چرخی بزنیم. حدود ساعت 8شب بود که پسرخاله ام فرشاد، من و نامزدش نیلوفر و خواهرش زهره را سوار خودروی آزرا کرد و بیرون رفتیم. گشت و گذارمان چند دقیقه بیشتر طول نکشید تا اینکه باران شروع به باریدن گرفت. فرشاد جلوی یک مغازه توقف کرد تا خوراکی بخرد. همان موقع بود که باران شدت گرفت. او ...
به هامبورگ آمدم تا ببینم چه اتفاقی در فوتبال دنیا رخ می دهد
.... اتفاقی بود که درباره آن از چند ماه پیش با باشگاه هامبورگ صحبت کرده بودم و این صحبت ها نیز مربوط به سال گذشته بود. بالاخره این صحبت ها عملی شد و از امسال کار مربیگری را در جایی آغاز کردم که دوست داشتم کار کنم و از این اتفاق هم خوشحالم. امیدوارم بتوانم در کنار مربیگری در باشگاه هامبورگ دوره های مربیگری را هم با موفقیت پشت سر بگذارم. دلیل این انتخاب چه بود؟ علاقه ...
90/ قبل از اعتراض ها، حیا کردم و تراکتور را رها کردم
...> 90: موضوع اصلی بحث ما ادامه حضور لوسیانو ادینهو است. نمی شد کاری کرد که او بماند؟ من قبل از رفتن، با لوسیانو توافق کرده بودم که بماند. اصلاً زمانی که می خواستم با او قرارداد ببندم به او گفتم کمتر از قرارداد دوساله نمی بندم اما او اصرار داشت یک ساله امضا کند. ادینهو البته گفت قول مردانه می دهم که بمانم. البته من هم از باشگاه رفتم و لوسیانو هم که به مدیران بعدی قول نداده بود. 90: یعنی ...
فقط نقش اول بازی می کنم
را انجام نمی دهد که بخواهد با تنبلی و خود خواهی با دیر رفتن یک گروه چهل – پنجاه نفره را معطل کند. برگردیم به بحث صدا پیشگی، من اولین بار در سریال کوچه مروارید صدا پیشگی را انجام دادم. من جزو طراحان اصلی نوشتن و ساخته شدن این مجموعه بودم. در ادامه هم با مشورت من، تیم صدا پیشگی کار انتخاب شد و چون خیلی ها را می شناختم، بهترینها را انتخاب کردم و در مرحله دومش هم به عنوان کارگردان هنری حضور داشتم. ...
واکنش جالب مدافع ملی پوش به پیشنهاد عجیب استقلال
باید همان روز می رفتم و می گفتم رضایتنامه ام را بدهید. بیک زاده در پاسخ به این سوال که آیا عملکرد دیگر بازیکنان باعث شده تا مظلومی و استقلال دوباره سراغت بیایند، می گوید: من که از این چیزها خبر ندارم. ولی همان موقع که من را نخواستند فهمیدم چون دو بازیکن گرفته اند من را نمی خواهند. حالا من دیگر نمی دانم چه اتفاقاتی افتاده که دوباره سراغ من آمده اند. اگر چیزی که می گویید درست باشد، این ...
تازه فهمیدم که من هم پدر دارم
این حرف ها را درک نمی کردم ولی حالا که پدرم برگشته تمام صحبت های مادرم را متوجه شده و درک می کنم. میری درباره انتخاب اسم خود و خواهرش، یادآور شد: اسم من را دایی بزرگم انتخاب کرد ولی پدرم برای نام گذاری خواهرم، در وصیت نامه خود ذکر کرده بود که اگر بچه، پسر، اسم او را سید محمد مهدی و اگر دختر بود اسم او را زهرا بگذارید. وی با گلایه از کسانی که یکی از وصیت های خصوصی پدرش را ...
با مرد نوشابه ای آشنا شوید؛ روزی 4 ساعت خواب و سه بطری خانواده نوشابه گازدار(+عکس)
.... نمی توانم آن را واقعا توصیف کنم اما حسش دیوانه کننده بود. فردای آن روز، راهی دکتر شدم، به سراغ هر دکتری که فکرش را بکنید رفتم. هر کسی یک دکتری را معرفی می کرد و دکترها هم که نمی توانستند بیماری ام را تشخیص دهند مرا به همکار دیگرشان معرفی می کردند، صبح تا شب یا در مطب دکتر بودم یا بیمارستان، اما هیچ کسی نمی توانست بیماری ام را تشخیص دهد. مویی داخل دهانم نبود، اما حس بودن این مو، دیوانه کننده بود ...
زورگیری خونین 3 نوجوان افغانی از مرد ثروتمند
پدرم سرایدار بود گاهی به محل کارش رفت وآمد می کردم. همه آدم های آنجا پولدار بودند و من وسوسه شدم تا از آنجا سرقت کنم. می خواستم بعد از این سرقت به خارج بروم اما دستگیر شدم. او درباره انگیزه اش از آتش زدن خودروی شاکی گفت: اول فکر می کردم می توانم خودرو را بفروشم اما در ادامه منصرف شدم و آن را به بیابان بردم و آتش زدم تا ردی از خودم بجا نماند. براساس این گزارش متهمان در بازداشت به سرمی برند و تحقیقات از آنان ادامه دارد. ...
داستانی عبرت آموز از پایان تلخ یک ازدواج اینترنتی
داوود آشنا شد و برای این که با او چت کند بیشتر وقتش را در اینترنت می گذراند. میترا درباره ماجرای زندگی اش می گوید: در آن زمان همه آرزویم این بود که رایانه خانه را روشن کنم و با داوود چت کنم. ما هر روز سر یک ساعت خاص با هم قرار می گذاشتیم و با هم چت می کردیم. آقای قاضی باورتان نمی شود آنقدر وابسته چت کردن با داوود شده بودم که اگر مجبور می شدم با خانواده ام برای چند روزی به سفر بروم بی ...
مهمترین جنایت های عالم به دلیل عدم اعتقاد به آخرت انجام می شود
قرآن به مکتب خانه رفتم تا نحوه قرآن خواندن و آشنایی با حروف و کلمات را بیاموزم. وی افزود: پس از اینکه کمی با حروف الفبا آشنا شدم به تصاویری که در پشت کتاب قرآن مکتب خانه نقش بسته بود و گویای اصول دین و فروع دین بود پی بردم و متوجه شدم اصول دین 5 اصل است اما سوالاتی در باره اینکه این اصول چیست و ما چرا باید آنها را بیاموزیم در ذهنم نقش بست تا وارد مدرسه شدم و با همین سوالات و جواب های ...