سایر منابع:
سایر خبرها
فتاح: پیش بینی اینقدر تغییر را در احمدی نژاد نمی کردم/ شرط فتاح برای پذیرش مسئولیت کمیته امداد در دفتر ...
محسنین ... بعد از ماه عسل به قدری استقبال زیاد شد که به آقای علیخانی گفتم اعلام نکنید و کافی است! چون واقعا نمی توانستیم کنترل کنیم. هنوز هم دارند می آیند. -از مرحوم نیری یاد کنیم. خاطره ای از ایشان دارید؟ فتاح: بله. من از طرف دفتر مقام معظم رهبری مامور شدم به کمیته امداد بیایم که دو ماه به طول انجامید. یعنی آن زمان که من متوجه شدم و مسلم شد که باید به کمیته امداد بیایم تا معارفه ...
مشروح جلسه نقد و بررسی فیلم نبرد موصل در سه شنبه فیلم خوزستان
جریانات انحرافی داشته باشند. سپس یونس راشدی به چگونگی ساخت فیلم پرداخت و گفت: در مهرماه سال 95 تصمیم گرفتیم با محوریت شیخ کریم خاقانی به عنوان فرمانده ی عملیات آزادسازی مسیر حیاتی مطار العفر در حوالی موصل ( که قرار بود تا سه ماهه آینده انجام شود) فیلمی تهیه کنیم، سپس ما عازم عراق شدیم و تقریبا حدود ده روز هم در نجف سرگردان بودیم تا اینکه به ما اجازه دادند و به همراه فرقه امام علی(ع) راهی ...
چرا زادبوم توقیف بود؟!
راحتی نه بگویم. یعنی فیلمسازی را فقط به خاطر آنچه مسئولیت خودم می دانم، چه مسئولیت هنری و چه مسئولیتی که در قبال مردم دارم و چه آنچه شخصا می پسندم، انجام دهم. هیچ وقت به فیلمسازی به عنوان ممر معاش و درآمد زندگی نگاه نکردم که مجبور باشم هر سال فیلم بسازم که زندگی ام بگذرد، چراکه زندگی ام ساده تر از آن است که به بیش از دو حقوق بازنشستگی نیازی داشته باشم. زادبوم درباره حرمت خاک است ...
شخصیت های فیلم مابه ازای بیرونی دارند/ برای سردشت کاری نکردیم
پرداخته تخیلات ذهن من باشد. در کل معتقدم هر اثری که ساخته می شود، ریشه ای در واقعیت داشته که توانسته با مردم ارتباط برقرار کند. درواقع اگر اثری ریشه در واقعیت نداشته باشد که حرفی برای گفتن ندارد. بیست و یک روز بعد، قصه بخشی از جامعه ماست که درگیر چنین مشکلاتی هستند و بسیار نزدیک به زندگی واقعی است. برای ساخت اولین فیلم تان سراغ سوژه سختی رفتید، درحالی که می توانستید با ساخت فیلمی راحت تر ...
بانوی مدرسه های ایران کیست؟
استخدام آموزش و پرورش درآمدم. آن زمان دانشگاه قبول شدم؛ ولی به خاطر شرایطی که داشتم ورود دانشگاه برایم مشکل بود. چون بنا به رشته ای که در آن پذیرفته شده بودم باید ساعتهای ورزشی را می گذراندم که برایم محدودیت ایجاد می کرد؛ بنابراین از رفتن به دانشگاه خودداری کردم. من آموزش را انتخاب کرده بودم و با همان مدرک دیپلم سال 54 در آزمون استخدامی شرکت کردم. بعد از انقلاب در حین تدریس وارد دانشگاه شدم. از ...
از آواز خواندن در اتاق عمل تا اجرا با فرزاد حسنی
.... من در همین مدرسه چند جزء قرآن را حفظ کردم، قاری قرآن شدم، بعدها هم در مسابقات صوت و لحن و ...شرکت کردم. چه سالی کنکور دادید؟ من ورودی مهر 68 دانشگاه شهید بهشتی هستم. خرداد همین سال بود که امام رحلت کردند و کنکور عقب افتاد. یادم است که سال اول و دوم دانشگاه بودم که اسرا آزاد شدند و کلا چیزی که من الان از آن روزها به یاد دارم این است که قصه جنگ و دفاع مقدس از زندگی مردم دور ...
کاش روزی بگویند موسیقی نیازی به مجوز ندارد
صداوسیما پخش می شود و به طور طبیعی سلیقه موسیقی افت کرده و حافظه شنیداری ضعیف شده است. من تنها چیزی که از این کارها دوست دارم، نه به خاطر صدای خانم ها یا اجرای خانم ها، بلکه به خاطر این است آهنگی را که مبتذل نیست و کاملا ایرانی است مردم شنیدند و استقبال کردند. من خوشحالم عموم مردم عادی که حاضر نبودند موسیقی ایرانی گوش بدهند خیلی استقبال کردند. این برای من موفقیت بود؛ همانی که در شعر خانم ژاله هست. ...
آخرین وضعیت جسمانی عنایت بخشی/گلایه تند کارگردان سینما از اکران فیلمش/نسخه دوم فیلم اکولایزر در راه است
عاملی بود تا چند ماهی برای درمان به بیمارستان مراجعه کنم. خوشبختانه در حال حاضر روند درمان به خوبی طی شده و در خانه استراحت می کنم. الحمدالله من از زندگی راضی ام و همواره خدا را بابت روزگاری که دارم شکر می کنم. برای مشاهده ادامه این گفت وگو اینجا کلیک کنید. به خاطر ابتذال از سینما فاصله گرفتم/ هزینه های زندگی به بازی در برخی نقش ها مجبورم کرد رسول نجفیان بازیگر سینما ...
دایی جان ناپلئون تجدید چاپ شد
به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ دایی جان ناپلئون نخستین بار سال 1349 در نشر صفی علیشاه منتشر شد. این رمان در مدت زمان کوتاهی پرطرفدار شد و بعدها بر اساس همین رمان، فیلمی به نام دایی جان ناپلئون ساخته شد و بر شهرت و مقبولیت این رمان دامن زد. دایی جان ناپلئون از محبوب ترین رمان های فارسی در نیم قرن گذشته است. نویسنده در این اثر داستان پسری را روایت می کند که به دختر دایی اش عاشق ...
حمید غلامعلی: می خواهم مخاطبان قدیمی و نسل جوان را راضی کنم
بخشی از نوستالژی آن دوره شده است. در سال 65 یا 66 از طریق آشنایی با آهنگسازان مختلف برای اجرای آهنگ تیتراژ آقای حکایتی (ساخته بهرام دهقانیار) معرفی شدم. فکر می کنم این اولین باری بود که من به عنوان سولیست یک کار را می خواندم و پخش می شد. وقتی دیدم اولین کار من به این شکل و در مدت طولانی پخش شد، برایم شیرین بود. بچه ها و نوجوانان آن نسل، هنوز این کار را در خاطر دارند و بعضی ها فکر می کردند ...
کودکان زخم خورده ای که در نبود قوانین، تبدیل به زنان و مردان جامعه ستیز می شوند
، به همین خاطر من فقط سه کلاس درس خواندم و مهدی هم که اصلا درس نخواند. آن ها فقط به خورد و خوراکشان اهمیت می دادند. یک سال بعد از رفتنم به خانه دایی، آن اتفاق افتاد. خیلی آسیب دیدم. آن قدر بچه بودم که نمی دانستم دقیقا چه اتفاقی افتاده است. بسیار درد داشتم اما حتی نمی توانستم دردم را به کسی نشان بدهم. وقتی به دوستانم موضوع را گفتم، گفتند این موضوع را به کسی نگو چون اگر به بزرگترها بگویی می کشنت ...
عاشقانه های کهن
مراسم باز هم پای سفره عقد نشستند و یاد ایام قدیم را گرامی داشتند. در مراسم امسال 500زوج بالای 50سال سابقه ازدواج حضور داشتند و علاوه بر این 500زوج با سابقه، 300زوجی که زندگی مشترکشان را آغاز کرده بودند هم با این هدف که زوج های بالای 50سال زندگی را به عنوان آیینه ای تمام قد الگوی خود قرار دهند، حضور داشتند. در این گزارش به سراغ 3 زوج با سابقه رفتیم؛ زوجی که بیش از 73سال از زندگی مشترکشان می گذرد و ...
ادبیات چه می تواند بکند؟
ترجمه کرد. شاعر کسی است که حقیقت را می بیند، هر چند همه چیز طوری ساخته و پرداخته شده تا او میانِ صداها و مه و ظواهر گم شود. شاید شعر مناسب تر است تا با ما از جهان بگوید، اما مگر ما چند شاعر را در یک قرن به حساب می آوریم؟ مساله همین جاست. همین مساله در شعر و فلسفه هم هست. هر روزه می بینیم در جامعه ی نمایش مان فیلسوف هایی پدیدار می شوند؛ حتی کسانی هستند که به عنوان فیلسوفان جدید معرفی می شوند. انگار ...
طبیبی هستم همدرد نقش ها
مبهوت و متعجب بودم تا این که بتوانم راهی را بگشایم که به جایی برسم. هیچ آینده ای برای خودم متصور نبودم، از مدرسه بیزار بودم و عشق و علاقه ام بیشتر به چیزهایی بود که در کتاب های درسی نبود. اصلا از جامعه می ترسیدم. این گونه بود که به زحمت با چند سال ردی دیپلم گرفتم و چون زبانم خوب بود و به دلیل این که کارهایی دور از مدرسه را پیش خودم یاد گرفته بودم، در دانشگاه قبول شدم و بتدریج بعد از آشنایی با ...