سایر منابع:
سایر خبرها
همین ملاحظه و احساس لزوم به پرداختن به وجوه بومی باشد، ماجرا حسی اتفاق افتاده است؟ البته ملاحظاتی در این باره دارم، اما مثلا من از بچگی با دوبیتی های محلی همراه بوده ام. پدرم خواننده بود و چون مشکل روحی داشت، همیشه این دوبیتی های سوزناک را می خواند یا عمویم نی می زد و شعر می خواند. مادربزرگ و پدربزرگم افسانه های سیرچ را برایم تعریف می کردند و من با این چیزها بزرگ شده ام. می خواهم تاکید کنم ...
بیست سال داستان نویسی بعد از انقلاب را به ارمغان آورد. بعد از این مجموعه، او مجموعه داستان ها و داستان های بلند (رمان کوتاه) نیز منتشر کرد که عبارت است از: حضور آبی مینا ، جامه دران ، خنکای سپیده دم سفر ، رکسانا نیستم اگر... ، برف و نرگس ، ستاره سینما و چهل سالگی . برخی از این داستان ها به زبان های دیگر از جمله ایتالیایی، آلمانی، دانمارکی، انگلیسی، ترکی، عربی و بلغاری نیز ترجمه شده، و برخی نیز به ...
ماهنامه دیده بان - آرش نصیری: مهراوه شریفی نیا با اغلب ستاره های سینما تفاوت دارد و این شاید به شرایطی برگردد که او در آن رشد کرده است. وقتی شما در هشت سالگی در فیلمی بازی کنید که آنقدر خوب دیده شود و جدای از حضور ستاره های بازیگری و کارگردانی محمدرضا هنرمند، استاد عبدالله اسکندری گریمت کند، جلوی دوربین نعمت حقیقی بایستی و پدر و مادر هر دو در آن کار حضور داشته باشند، معلوم است که نگاهت به بازیگری و ...
موسیقی گوش می کردند، به این ترتیب من در منزل با موسیقی سنتی انس گرفته بودم و از سن 14 سالگی نیز شروع به آموختن ساز ویولن کردم و سپس ساز کمانچه را فراگرفتم. وقتی 18 ساله بودم یعنی از سال 72 به عنوان مدرس موسیقی فعالیت داشتم. سال 82 آموزشگاه موسیقی سپاهان سینا که بزرگ ترین آموزشگاه موسیقی اصفهان است با مدیریت من راه افتاد و از سال 94 نیز موزه موسیقی اصفهان را به همراه شریک عزیزم مهرداد جیحونی راه اندازی ...
. علاوه بر شغل، طبعا و مثل خیلی از زن های مشابهم، پیشنهادهای ازدواج زیادی از سمت مردانی داشته ام که قبول کردنشان همانی می شد که گفتید: سال ها زندگی مرفه، اما به زعم من فقط گذران روز و از دست دادن حضور در لحظه حال و فراموش کردن لطف دنیا به خودم که بدون رفاه مالی زیاد هم وجود داشته. حالا نه این که آدم نوستالژیک و خاطره بازی باشم نه؛ معمولا یادگاری های فیزیکی و کاغذ و نوشته و... نگه نمی دارم. برای من ...
پولونیا چه می شود؟ قهوه خانه آقا نوروز آقای یگانه سرانجام از سفر مشهد می آید. مرد 70 ساله ای که در طبقه دوم پاساژ چلچله خیاطی دارد و گفته اند که کلید پر کردن خانه های خالی این جدول در دست اوست. آقای یگانه اما آنقدر تلخ است که در برابر همه سوال ها اخم می کند، تنها می گوید که 40 سال است من به این پاساژ آمده ام و هیچ چیز درباره این کافه نمی دانم و هیچ چیز هم نشنیده ام! تلفن مغازه او هنوز از ...
...، بازیگر و کارگردان که سال های سال خاک صحنه خورده و بر اهل کار چهره ایی شناخته شده است قدردانی کرد. بر همه اهل نمایش دانسته است که دل به اینگونه کارها سپردن در میدانی تنگ که همه در آن چرخانند و سر به در و دیوار می کوبند کاری ساده نیست و پیش از آنکه جستوی نام یا خُرد نانی باشد ایفای وظیفه اجتماعی است. آنهایی که اهل این تعهدات هستند می دانند که حتی ساده ترین کارها چه مایه وقت، انرژی و ...