سایر منابع:
سایر خبرها
خداوند خیرخواه در تضاد است. متکلمان مسلمان همواره درباره شرور در دو سطح بحث کرده اند: در یک سطح، به واکاوی ماهیت وجودی شرور پرداخته و نسبت آن را با وجود و صفات خداوند کاویده اند و در سطحی دیگر به آثار مثبت وجود شرور در تربیت و بالندگی انسان توجه کرده و کارکردهای مهم آن را بازگو کرده اند. در نوشتار حاضر پس از طرح شبهه ای در ارتباط با شرور و نسبت آن با وجود خداوند، به بررسی و نقد آن پرداخته ایم. ...
. پرسشی که در اینجا از مثل میرداماد وجود دارد، آن هست که آیا خدا متعال که فاعل مختار هست، می تواند آن چیزی که را که آن مواد به زبان حالشان از خدا متعال می خواهند، ترک کند و صورت نوعیّه خاص آنها را به آنها عطا نکند یا چنین اختیاری برای خدای تعالی وجود ندارد؟ پس خدای فاعل مختار چیزی را اختیار نمی کند جز اینکه استحقاقی در میان باشد تا مرجّح و مخصّص اختیار او گردد، و فعلی را انجام ...
دو مرتبه هم باوجود این علّت، وجود معلول واجب نشود، همین کلام تا بی نهایت ادامه دارد. پاسخ ملا محمد طاهر به سبب دوم وی در جواب این سبب حکما برای محال بودن امکان تخلّف معلول از علّت تامّه، می گوید: " " (قمی، بهجه الدارین فی الأمر بین الأمرین، ص 2288) [13] [13] اما لازمه این امر آن نیست که معلول به وجود یا عدم، تخصیص نخورده باشد و معلول از ابتدا ...
، صرفاً در اثر بی توجّهی به اصل مسأله بوده و یا در جای خود، وجهی داشته است؟ در این خصوص باید گفت، فلاسفه مسلمان بر اساس مبانیِ خاصّ خویش، علم الهی را علّت معلومات دانسته و لذا قائل شده اند که هر آن چه خداوند متعال به آن علم داشته باشد (از جمله افعال اختیاری بندگان)، قطعاً به وجود خواهد آمد.[6] در چنین فضایی طبیعتاً این اشکال مطرح می شود که نقش خودِ انسان در افعالش چیست؟ و آیا این علم الهی ...
اختیار اوست. تنها تعیّن بخش و تثبیت کننده فعل اختیاری، خودِ فاعل مختار است و آن هم صرفاً در حین فاعلیّت. لذا پیش از انجام، هیچ ردپایی از فعل اختیاری قابل تصوّر نیست. وقتی هیچ ثبوتی نباشد، فعل اختیاری نمی تواند متعلَّق و طرف ِ علمِ ذات اضافه واقع شود و چون اضافه، لازمه علم دانسته شده، اساساً علم پیشین به فعل اختیاریِ دیگران ممتنع می گردد. با این وجود، فلاسفه و عرفای مسلمان کوشیده اند تا ...
...: ذات اسم باطن عیناً همان ذات اسم ظاهر است و ذات قابلعیناً همان ذات فاعل پس عین غیرمجعول عین خدای تعالی است و فعل و قبول دو دست او هستند پس او در حقیقت به یک دست می دهد و با دست دیگر می گیرد. ذات یکی است و کثرت نفوس [نقوش] هستند. پس در حقیقت صحیح است گفته شود: شیء را جز خودش ایجاد نمی کند و آن شیء جز ظهور او نیست. 1. شرح اصول کافی 1/46. نویسنده: محمد بیابانی اسکویی: پژوهشگر و مدرس حوزه علمیه قم. فصلنامه سفینه شماره 51 ادامه دارد... ...