سایر منابع:
سایر خبرها
تلاش می کرد. – اولین پا به توپ شدن جدی تان در ورزشگاه شماره هشت بود؟ – بله زیر نظر آقا فکری. اولین بار که با برادرم رفتیم ورزشگاه شماره هشت، من 13 ، 14 ساله بودم. آقا فکری، هم تهرانجوان را داشت و هم عقاب را. استعدادیاب غریبی بود. در همان زمان ها که من محصل دوره دبیرستان بودم از خراسان به قلهک نقل مکان کرده بودیم، من یادم هست که سرساعت 5 صبح از خواب پا می شدم با چه مصیبتی می ...
اول که شنیدم پلاسکو آتش گرفته و آوار و آتش بر آتشنشان ها فرو ریخته، همان موقع دلم ریخت. حسِ همان الهامی که به دل مادران می شود تمام وجودم را در بر گرفت. گریه و زاری می کردم، اما خواهر و خانواده و اطرافیان می گفتند نترس، رضا آنجا نبوده! اما من می گفتم بالاخره آن ها که آنجا بودند و الان زیر آوار و آتش گرفتار شده اند، مادر دارند. دلم آرام و قرار نداشت، هر چه زنگ زدم کسی جواب نمی داد، گفتم ...