سایر منابع:
سایر خبرها
العالمین یا خیر الناصرین و صل علی محمد و آل الطاهرین ... اما خداوند اخبار گوید که صَدر بَدرِ کاینات محمد مصطفی در مسجد نشسته بود، و اصحاب کسی حاضر نبود مگر ولی خدا ....گفت یا علی! بدان و آگاه باش... (نسخه مجلس، ش 7054. شبیه همین مطالب در نسخه ش 8047 مجلس با تاریخ 1282). این نسخه، یادداشتی با تاریخ 1241 روی صفحه اول خود دارد. یک نکته دیگر هم کنار آن نوشته شده: بعضی از طایفه بد بودند، ... دادن این کتاب ...
دوساعت خوابم می برد و فکر می کردم این مشکل حل می شود. البته آن روزها از این اتفاق خوشحال هم بودم چون کم خوابی باعث شده بود خیلی وقت ها در جبهه جای بقیه پست بدهم و باز هم در طول روز بیدار باشم. پس اگر از سال 61 حساب کنیم شما الان 36 سال است که بیدارید؟ سرجمع حساب کنید واقعا در این مدت یک ساعت خواب راحت نداشته ام. از وقتی درمان را شروع کرده ام همیشه و همیشه باید قرص بخورم، انواع و ...
شی بهت چیزی نمی گفتم!" لبخندی زدم و گفتم: " ناراحت بشم؟ الان تو دلم عروسیه! آقا بهادر مرد و رفت دنیای حقّ امّا اونقدر باید اونجا آویزون بمونه تا من هم برم و عذاب کشیدنش رو با چشمای خودم ببینم! من همون روز هر دوشون رو واگذار کردم به خدا و یقین دارم سیمین هم چوب کاراشو خواهد خورد!" از شنیدن خبر فوت بهادربسیار ناراحت شدم امّا از حرصم به روشنک گفتم که خوشحالم! دست و پایم به وضوح می لرزید و ...
راجع به نیر تبریزی گفته شد که شهریار به او گفت: من حاضرم آنچه را راجع به اهل بیت(ع) گفته ام همه را به شما دهم در مقابل یک بیت از شعر تو! نیر می گوید: کدام شعر من؟! شهریار گفت: ای فرس با تو چه رخ داده که خود باخته ای/ مگر این گونه که ماتی! تو شه انداخته ای؟ این اشعار است که این طور دل سلطان شعرا را برده است! شهریار گفت من حاضرم ثواب تمام منظومه خود را با این یک بیت تو عوض کنم. این خطاب به ذوالجناح ...
ایمانی که از این راه در دل او پیدا می شود، از همه ی ایمان های استدلالی و اثباتی بهتر و ثابت تر می شود. [26] مولوی اما بر ضرورت دوستی برای عشق عرفانی تأکید دارد؛ یعنی برای نوعی از گفتار عرفانی عشق و فنا ممکن نیست، مگر با تجربه از خود فراروی در دوستی با خلق خدا و گفتار (دیسکورس) عرفانی مولوی مشحون از این نوع رابطه است. در کتاب دوم مثنوی، در چند داستان پیاپی، از 2141 تا 2553، این مقوله پی ...
استدلال تکیه کنند و به حربه بی حاصل دشنام نسبت به معتقدات مخالفان ، متوسل نشوند، در نهج البلاغه می خوانیم که علی (علیه السلام ) به جمعی از یارانش که پیروان معاویه را در ایام جنگ صفین دشنام می دادند می فرماید: انی اکره لکم ان تکونوا سبابین و لکنکم لو وصفتم اعمالهم و ذکرتم حالهم کان اصوب فی القول و ابلغ فی العذر. من خوش ندارم که شما فحاش باشید، اگر شما به جای دشنام ، اعمال آنها را برشمرید و ...