سکوی مقابل با مجسمه باربر وسط آن همیشه پر از آدم هایی بود که خسته از پرسه در بازار، گوشه ای یله می دادند و ساندویچ گاز می زدند تا جانی بگیرند و دوباره راهی شوند. به زور می شد این ساعت روز جای خالی پیدا کرد. سکو اما کاملاً خلوت است؛ تقریباً خالی ... ... ادامه خبر