سایر منابع:
سایر خبرها
روز دیگه نوه ات راحت می ره مدرسه و می آد خونه؛ خلاصه رسیدیم طبقه بالا متوجه شدیم صاحبخانه، خانه را اجاره داده است؛ امیر جلالی گفت چقدر حیف شد؛ گفتم چی حیف شد؟ شانس آوردی؛ یک خانه بهتر سراغ دارم این جا به درد نمی خورد؛ سن و سالی از شما گذشته؛ این کلانتری همش سر و صدا و دعوا داره؛ بیمارستان هم که صدای آژیرو و رفت و آمد؛ مدرسه هم سر و صدای بچه ها و شلوغ پلوغ؛ گفت: تو که همش تعریف می کردی؛ چی شد؟ گفتم ...
تو این خونه زندگی میکنه،اما ظاهرا دعوای عروس و مادر شوهر از همون موقع رواج داشته و این باعث میشه که پوشکین دست ناتالیا رو بگیره و بره سنپترزبورگ. بعد از مدتی که از موندنشون تو سنپترزبورگ میگذره شایعه میشه که ناتالیا با یه افسر فرانسوی رابطه داره،البته حقیقت داشته،اون موقع هم رسم بوده که وقتی یه همچین اتفاقی میافتاده مردا همدیگه رو به دوئل دعوت میکردن،پوشکین هم افسر فرانسوی رو به دوئل ...
نمیخواد نظرتون رو بدونه، فقط میخواد نظر خودشو با صدای مردونه هم بشنوه. پس لطفا آدم باشید. 4. هر چی عشق و حال داریم مجازیه، ولی هر چی بدبختی همه واقعی با وضوح فول اچ دی! 5. ای تو روحت ملوان زبل باز یادم افتاد... بچه ک بودم وقتی اسفناج میخوردم حس میکردم زورم زیاد شده میرفتم تو کوچه دعوا، مثل خر کتک میخوردم بر میگشتم. 6. تو اخبار 20:30 می گفت 34000 نفر تو آمریکا ...
است که واقعا برای فرد معتدل نیاز است ،مگر نشنیده اید که از قدیم گفته اند حرف مرد یکی است. مثلاً اگر فرد معتدلی بگوید: یارانه گدا پروری است، باید کاری نماییم که دست مردم به سمت دولت دراز نباشد خب از آنجا که این فرد معتدل است، حسابی پای این حرفش می ایستد و هرگز کاری نمی کند که دست مردم به سمت دولت دراز شود... اصلاً این فرد چون حرفش یکی هست،حتی سبد کالا هم نمی دهد که مبادا دست ...
...:روستای ما ویران شده، این دخترم هستش، امیدی بهش هست؛ کنار پیاده رو ورودی درمانگاه بچه رو زمین گذاشت و منم در حالیکه در حال پانسمان سر مردی بودم و برای انتقال با خودروهای عبوری آماده ش می کردم، دست کشیدم و برای معاینه دختربچه اومدم. از بدو استخدامم با خیلی صحنه های دلخراش مواجه شدم اما این صحنه ها با این وسعت در توانم نبود و وقتی سرمو بالا بردم و اشک های حلقه زده در چشمهای پدر بچه رو دیدم، آهی ...