حسام حیدری طنزنویس اتاق را دود برداشته بود. فرشته مرگ راه می رفت و پشت سر هم سیگار می کشید. گاهی پشت پنجره می ایستاد و زیر لب می گفت: افتضاحه. مسخره است و بعد دوباره راه می افتاد و عرض اتاق را قدم می زد. مسئول ارسال بلایای طبیعی به خودش جرأت داد و آمد جلوی میز ... ... ادامه خبر