سایر منابع:
سایر خبرها
برای چهارمین بار درسالهای اخیر داشتم تو خواب خفه میشدم،تو اون چند ثانیه ای که نمیتونستم نفس بکشم داشتم فکر میکردم چقدر کار نکرده و عقب افتاده دارم...مثلا میخواستم به مامانم زنگ بزنم بگم دلم برات تنگ شده مثلا سامیارو ساتین چقدر هنوز کوچولو هستن مثلا چقدر ادما الکی به هم می پرن و دعوا میکنن مثلا چقدر تازگیا به هم فحش میدیم و و و کاش میشد ادم یه دفتر داشته باشه هرشب کاراشو تموم کنه تیک بزنه بعد بخ ...