سایر منابع:
سایر خبرها
بودم چه نبودم! و من آخرین بار خانواده ام را در محضر و سر سفره عقد با سعد دیده بودم و اصرارم به ازدواج با این پسر سر به هوای سوری، از دیدارشان محرومم کرده بود که شبنم اشک روی چشمانم نشست. از سکوتم فهمیده بود در مناظره شکستم داده که با فندک جرقه ای زد و تنها یک جمله گفت : مبارزه یعنی این! دیگر رنگ محبت از صورتش رفته و سفیدی چشمانش به سرخی می زد که ترسیدم. مچم را رها کرد، شیشه ...
علوم احاطه داشتند. از همین رو از آیت الله مستنبط(ره) از علمای معروف نجف اشرف، نقل شده که گفت: از کتاب کشف اللئالی که نسخه خطی آن در کتابخانه شوشتری های نجف موجود است, روایت شده: روزی جمعی از شیعیان برای دریافت پاسخ پرسشهای خود, به محضر امام کاظم(ع) رهسپار شدند, آن حضرت مسافرت بودند, پرسشهای خود را نوشتند و به افراد خانواده امام کاظم(ع) تحویل دادند, تا در سفر بعد به ...