چهار روایت از لحظه بازگشت آزادگان - خبرگزاری تابناک
سایر منابع:
سایر خبرها
دانشجوی دانشگاه لانگ بیچ آمریکا چگونه آزاده شد؟
بود که خبر شهادت یک فرزند را بیاورند، از فرزند دیگر خبری نباشد و شایعات مختلفی مطرح شود تا اینکه بعد از 20 روز خبر اسارت به خانواده برسد قطعاً خانواده شرایط سختی را گذراندند اما این قدر این ارزش ها برای مردم قداست داشت که صبر مردم زیاد شده بود ما خانواده هایی داریم که سه برادر با هم شهید شدند اما خانواده صبور و مقاوم ایستادند. پایان سخنان اوحدی اینگونه بود: روزی در قیامت چشم در چشم شهدا خواهیم داشت، پاسخ ما چه خواهد بود؟ ما چگونه پس از شهدا عمل کردیم؟ ان شاء الله که عمل ما به گونه ای باشد که شرمنده نباشیم. / ایکنا ...
روایت نوروزی از اسارت 10 ساله: از نشناختن برادر در فرودگاه مشهد تا صدای خاطره انگیز مادر
که برادرم زمان اسارت تنها 8 سال سن داشت، پس از گذشت این مدت طولانی وی را نشناختم. اما پس از تلاش ها و پیگیری بسیار ایشان را شناختم و بسیار مشعوف شدم. نوروزی می گوید: 10 سال اسارت سبب شده بود تا چهره اعضای خانواده و همسرم را از یاد ببرم البته آنها هم در ابتدا مرا به جا نیاوردند و زمانی که به منزل رفتم تا وضو بگیرم، خانومی مرا بوسید و بعد متوجه شدم که ایشان مادرم بودند و آن لحظه برای من ...
8سال از جوانی ام را در اسارت گذراندم / مرحوم حجت الاسلام ابوترابی الگوی اسرا بود
مصطفی ذباح یکی از آزادگان دوران دفاع مقدس که 8 سال از عمرش را در اردوگاه های عراق سپری کرده است، در گفتگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری بسیج با اشاره به خاطراتش از دوران اسارت گفت: سال 62 در عملیات خیبر بود که به اسارت دشمن در آمدم و از سن 17 تا 25 سالگی در اردوگاه های تکریب، موصل و اردوگاه های دیگر بودم. وی ادامه داد: یکی از توفیقاتی که در دوران اسارت داشتم، هم نشینی با مرحوم حجت الاسلام ...
با نیت شهادت وارد جبهه شدم اما شهادت در تقدیر من نبود/ برادرم در جبهه شهید و من اسیر شدم
) الگو گرفته اند و در دوران اسارت همیشه به یاد اسیری حضرت زینب(س) می افتادیم و دوران اسارت حضرت زینب(س) و کاروان اسرا بعد از واقعه عاشورا برای ما الگویی بزرگ بود. در دوران 8 سال اسارت همیشه به امامان معصوم و خصوصا امام حسین(ع)و حضرت زهرا(س) توسل داشتیم و دعا می کردیم که روز به روز صبر ما را افزون تر نمایند. وقتی مطلع شدید قرار است به وطن بازگردید چه احساسی داشتید؟ در ...
سید آزادگان ابوترابی، پناهگاه اسرا بود
و روانی در اسارت را از دست می دادند. در طول اسارت خانواده از اسارت شما مطلع بودند؟ مدت یک سال من مفقود بودم حتی مراسم شهادت، سوم، هفتم و چهلم مرا برگزار کرده بودند، اما بعد از یک سال که صلیب سرخ به اردوگاه آمد، امکان مکاتبه برای اسرا فراهم شد و نامه نگاری بنده نیز به خانواده شروع شد. نخستین نامه ای که به دستان رسید، چه حسی داشتید؟ نخستین نامه که به دستم ...
دیدار زندانبانان عراقی با آزادگان در ایران
به مدت 18 سال فعالیتم را ادامه دادم. ** خبر اسارت را به خانواده های رزمندگان می دادیم به نظر من آن ها اسیر نبودند؛ بلکه آزاده بودند؛ زیرا رشادت های شان در اردوگاه های صدام زبانزد حتی صلیب سرخ بود. جریان کار اداره امور اسرا و مفقودین به این صورت بود که از طرف مناطق عملیاتی نامه ای گواهی بر مفقودیت یک رزمنده را به خانواده اش می دادند. خانواده آن مفقود هم نامه را به اداره ما می ...
اسارت و آزادگان، سوژه ای که کمتر فیلم شده است/سینمای بدونِ اردوگاه
اوایل جنگ ایران و عراق و دیگر در روزهای بعد از جنگ روایت می شود. همسر رضا باردار است و باید مورد عمل جراحی قرار گیرد. رضا او را به بیمارستان می رساند و خود به اسارت قوای دشمن در می آید. همسر رضا حین عمل جراحی می میرد و شکوه پزشک جراح، فرزند رضا را نجات می دهد. پس از گذشت 9 سال، رضا از اسارت آزاد می شود و پی می برد که همه اعضای خانواده اش را از دست داده است. حال او در جستجوی تنها باز مانده خود ...
طعم تلخ 90 ماه اسارت با برنامه ریزی صحیح شیرین شد/ در انتقال خاطرات دوران جنگ به جوانان کم کاری می شود
رفتم و تا پایان اسارت همانجا بودم. در این مدت اسارت از خانواده خود با خبر بودید؟ بله با نامه با هم در ارتباط بودیم تا اینکه چهار سال قبل از آزاد شدن من پدرم فوت می کند و پس از آن تا بازگشت به میهن از خانواده ام خبر نداشتم و پس از بازگشت مطلع شدم. چه زمانی ازدواج کردید؟ دو ماه پس از بازگشت ازدواج کردم و اکنون سه دختر دارم که یکی را شوهر داده و دو تای دیگر ...
از خواستگاری، 20 روز قبل اسارت تا استخبارات و آغاز زندگی در شرایط سخت / تصاویر
با گام گذاشتن در جبهه و جنک برای خود متصور شده است ، از مجروحیت تا اسارت و شهادت. محمد شریعتی می گوید: بُعد برجستة محور جنگ ایران و عراق ، اعتقاد بود و نه قدرت طلبی و کشورکشایی از سوی ما و دو فریضۀ بزرگ و دو فیض عظمای جهاد و شهادت را در دل خود داشت. او از روزی می گوید که اسارت کلید خورد و قریب به 3 سال خانواده را در بیخبری گذاشت . این آزادۀ گنبدی می گوید:" برای ...
دلم برای آن روزها تنگ می شود
انتخاب می کنم. من فرد حادثه جویی نیستم. فرد منتقدی هستید؟ در جایی که ضرورت و شرایط ایجاد کند، بله. چند بار نقدهایی درباره مسائل دانشگاه نیز نوشته ام. چند سال گذشته چند نقد سیاسی نیز نوشتم. سه هزار روز اسارت را در یک جمله بیان کنید؟ در دوران کودکی به ما می گفتند چشم به هم بزنید، همه چیز می گذرد. ما چشم بهم می زدیم و می گفتیم، نگذشت. درک آن موقع ما این بود، اما امروز بعد از ...
روزهای اسارت در اردوگاه های بعثی، به روایت نمایندگان آزاده مجلس/ انتقاد از نگاه تکلیفی به ایثارگران پس ...
....icana.ir/Image/2016/06/201606102908625910_Thum.jpg رحیمی: حضور دانش آموزان در اردوگاه های عراقی و مصاحبه با اسرا علیرضا رحیمی نماینده آزاده مردم تهران ماندگارترین خاطره سال های اسارت را وفاداری فرمانده هان بزرگ در آن سال ها به آرمان های انقلاب می داند: حضور دانش آموزان در اردوگاه های اسرای عراقی و مصاحبه اسرا با خبرنگاران بین الملل که به نمایندگی از ایران به خوبی ...
ناگفته هایی از سال های صبوری
به گزارش ایسنا، فرج غلامی ، معلم آزاده و جانباز 35 درصد از جمله سرافرازان دفاع مقدس است که درباره ی نحوه ی اسارت، مدت زمان و دوران اسارت می گوید:چهارم تیرماه سال 67 بود که در منطقه کوشک شلمچه به اسارت نیروهای رژیم بعثی صدام درآمدم. در آن زمان مشغول گذراندن دوره مقدس سربازی در ارتش جمهوری اسلامی ایران بودم، در طول دوره، 45 روز مرخصی داشتم که با توجه به بعد مسافت آنجا تا شهرمان و بالا بودن هزینه ...
گذر از معبر اسارت با عروج ملکوتی روح الله و تابش خورشید ولایت
دریافتند که آزادی از اسارت به قبول قطعنامه و آتش بس ربطی ندارد بلکه سازوکار جدایی را برای خود دارد، با وجود این بعد از مدتی اسرا دریافتند با وجود شقاوت صدام و 100 ماه اسارت تا آزادی راهی طولانی دارند دوباره برای خود در دوران اسارت برنامه ریزی کردند. پس از گذشت چند روز از آزادی اسرا چندین نفر به عنوان متخلفین که من هم در میان آنان بودم در اردوگاه کمپ 4 و اردوگاه های دیگر ماندیم و جزء ...
دوران اسارت مانند دانشگاه بود/ در شکنجه آنقدر سکوت می کردیم تا بالاخره خسته می شدند
کربلا برویم. زیارت کربلا از آرزوهای دیرینه اسرا بود. خاطره خوب دیگر زمانی بود که از طریق تلویزیون عراق اعلام کردند که اولین گروه از اسرا تبادل می شوند و به ایران باز می گرددند، بنده هم در قالب گروه یازدهم آزاد شدم. آزادی ما هم به این صورت بود که در تاریخ 4 شهریور 1369 ساعت 3 بعد از ظهر از اردوگاه تکریت به سوی مرز خسروی حرکت و ساعت 3 نیمه شب به مرز رسیدیم و وارد خاک ایران شدیم ...
مشق بزرگی در اسارت
کوچکی که با وجود کم سن و سال بودن اجازه ندادند ترفندهای بعثی ها از شرایط سنی آنها کارساز باشد. علیرضا احمدی و قنبرعلی بهارستانی از آزادگانی هستند که در 11 سالگی همراه با پدران شان به اسارت دشمن درآمدند و سال های سخت اسارت را در اردوگاه ها و زندان استخبارات عراق تحمل کردند. روزهایی که به جای کودکی و بازی های شاد کودکانه در اردوگاه های اسرا گذشت. شربتی با طعم اسارت وقتی به اسارت دشمن ...
اگر حاج آقا ابوترابی نبودند خیلی از اسرا اسارت را دوام نمی آوردند/ تنها یک چهارم از آزادگان جذب ارگان ...
خبرگزاری میزان-گروه سیاسی: در 24 فوریه 1986 قطعنامه 582 توسط شورای امنیت سازمان ملل به تصویب رسید؛ بند 4 این قطعنامه به موضوع رسیدگی به وضعیت اسرای جنگ ایران و عراق اختصاص داشت و در آن تصریح شده بود که دو طرف باید با همکاری کمیته بین المللی صلیب سرخ نسبت به تبادل اسرا اقدام کنند. 26 مرداد سالگرد بازگشت آزادگان سرافراز به میهن است؛ آزادگانی که سال ها رنج اسارت در اردوگاه های مخوف رژیم ...
خاطراتی ماندگار از روزگاران اسارت /از مداحی تا مصیبت و شکنجه
رژیم بعثی عراق در آمدیم و ما را به اردوگاه 17 نهروان در 17 کیلومتری شهر بغداد منتقل کردند.10 روز بعد ماه محرم فرا میرسید با دوستان و سایر اسرا تصمیم گرفتیم بعنوان سفیران انقلاب کاری کنیم که رژیم بعثی را اسیر خود سازیم و احساس اسارت را با نماز و ایمان محکم و نوحه خوانی از وجودمان برهانیم و دشمن را از این به اسارت گرفتنمان نا امید سازیم. در مکانی که بنده و همرزمانم در اسارت بودیم یکی از ...
ذباح: قریب به 8 سال از عمرم را در اسارتگاه های عراق گذراندم/ ماجرای خواندن نمازجماعت با طعم کتک/ مرحوم ...
هایی دینی برایمان بود. برادرم را نشناختم وی در ادامه با اشاره به خاطره روز ورود به کشور، می گوید: سال 69 بود که به عنوان آخرین گروه ها، به ایران برگشتیم؛ غم فراغ از امام خمینی(ره) برای تک تک اسرا بسیار سخت و درد آور بود اما شور و شادی استقبال کنندگان هم برایمان جالب و دیدنی بود. ذباح می افزاید: روزی که به شهرمان یعنی بروجرد برگشتم، اول پیش خواهرم که مادر شهید بود رفتم و بعد از آن به ...
شکنجه ساواک تا پذیرایی با کابل برق در اردوگاه عراق/ سرباز امام خمینی(ره) برای امام خامنه ای جان می دهد
به گزارش اصفهان شرق ، روز 26 مرداد 1369 ایران اسلامی شاهد بازگشت آزادگان سرافرازی بود که پس از تحمل سال های اسارت خود در اردوگاه های عراق، پای به میهن اسلامی گذاشتند و به آغوش خانواده های خود بازگشتند. آزادگان، گنجینه های ارزشمندی هستند که در درون آن، فرهنگ انسان ساز دوران اسارت نهفته است و قطعا ثبت وقایع اسارت، پلی است برای انتقال فرهنگ اسارت از درون اردوگاه ها به شهرهای میهن اسلامی ...
ناگفته های دوران اسارت و روایتی از جشن ملی آزادی
که سوار ماشین شدیم، شروع به نوشتن خاطرات خود کردم که در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید، در مسیر برای اولین بار پس از مدت ها غروب خورشید را دیدم، چون اردوگاه ما به صورتی بود که از ساعت 4 به بعد دیگر خورشید دیده نمی شد. زمانی که به خاک ایران رسیدیم، همگی سجده شکر به جا آوردیم و در مسیر هم مردم حقیقتاً سنگ تمام گذاشتند، در برخی مناطق مردم با ساز و دهل از ما استقبال می کردند و گوسفند قربانی می ...
تمرین مخفیانه جودو در اردوگاه دشمن/ وقتی برای قطع کردن پایت هم باید به دشمن امضا بدهی
نفر را شکستند... در اردوگاه شماره سه با شهید ابوترابی آشنا شدم وی اضافه کرد: یک ماه هم ما را در بدترین شرایط زندگی قرار دادند. آب اردوگاه را قطع کردند. بعد از آن اردوگاه ما را تقسیم کردند به اردوگاه های دیگر. من رفتم اردوگاه شماره سه که با مرحوم شهید ابوترابی هم بند بودیم. حدود 15 روز تا یک ماه ما را تنبیه می کردند. صبح، ظهر و شب. تا اینکه آرام آرام با اسرای دیگر قاطی شدیم و ...
خبر ارتحال امام بدترین رویداد دوران اسارت /برگزاری نماز جماعت با طعم شکنجه توسط بعثی ها
برای شما چه زمانی بود؟ زمانی که شنیدیم امام ( ره ) به رحمت خدا رفته اند . خبر فوت حضرت امام ( ره ) را چگونه شنیدید؟ خبر مریضی امام را از طریق بلندگوهای اردوگاه که از رادیو عراق پخش می شد شنیدیم به همین دلیل همه اسرا برای سلامتی و طول عمر ایشان دست به راز و نیاز و دعا به درگاه خداوند برداشتند ولی یک روز صبح که بچه ها امید وار شده بودند که امام سلامتی خود را بدست ...
8 سال در بند رژیم بعث؛ از اسارت با بدن مجروح تا نگارش عشق و شباب و رندی
... فرمی باف درباره مدت اسارتش اظهار کرد: من از آبان 61 تا مرداد 69 به مدت 8 سال در اسارت بودم و دوران اسارتم را در اردوگاه ها و آسایشگاه های مختلف گذراندم، اردوگاه عنبر به تنهایی دارای 24 آسایشگاه در 3 بخش بود که عراقی ها به آن قاطع می گفتند و من سال های اول در قاطع دوم بودم و بعد به آسایشگاه های مختلف منتقل شدم. وی درباره خاطرات تلخ و شیرین خود از دوران اسارات گفت: اتفاق هایی که در ...
روایت انتظار و اسپند و اسارت در سینمای دفاع مقدس
یکی از آثار تأثیرگذار درباره بعد از آزادی اسرا را ساخته است. در کیمیا ، خسرو شکیبایی، به خوبی ماجرای شکاف مدت اسیر بودن با جامعه و خانواده را نشان داده است. کسی که چندین سال در دست دشمن اسیر بوده است، وارد جامعه ای می شود که با حضورش نقشهای درهم تنیده شده، به هم می خورند و وی حتی نمی تواند دختر خود را از نامادری اش پس بگیرد. در خلاصه داستان کیمیا آمده است: در آغاز جنگ ایران و عراق، همسر ...
آزادگان منادیان صبر و غیرت اند
منطقه صالح آباد (از توابع ایلام) رسید، که ما هم برای دفاع از کیان مرزهای نظام مقدس اسلامی به منطقه صالح آباد رفتم و در همان جا به اسارت نیروهای بعثی درآمدم. در زمان اسارت 30 سال داشتم و دارای 5 فرزند بودم. وی در ادامه اینگونه از خاطرات دوران اسارت گفت: در پی شکنجه های متعدد نیروهای عراقی یک روز از ساعت 8 صبح تا 12 ظهر زیر شکنجه نیروهای بعث بودم که بعد از ساعت 12 مدت زمانی مرا ...
نسل جوان مطیع محض اوامر ولایت فقیه باشد/ روز تولدم به وطن بازگشتم
فقیه باشند و ایشان را تنها نگذارند و تبعیت از فرمان رهبری را بر خود واجب بدانند. وی شیرین ترین لحظه اسارت را روز آزادی بیان کرد و افزود:روزی که اسرا را به مرز رساندند کسی باور نمی کرد و هنگامی که نیروهای ایرانی را دیدیم که به استقبال ما آمده اند باورمان شد. نماینده آزادگان شهرستان پارسیان با اشاره به مدت زمان اسارت خود تصریح کرد: 781 روز در اسارت به سر بردم که در روز تولدم که ...
بوی بهاران می دهی آزادمرد
اسارت طول می کشد آدم را سردرگم می کند. سردردهایی به سراغمان می آمد که چشم ها قرمز می شد. به این عذاب های روحی، بیماری های جسمی را هم اضافه کنید. آیا اسرا می توانستند خانواده هایشان را از حال خود باخبر کنند؟ من هشت سال و نیم اسیر بودم. به یقین می توانم بگویم پنج سال اول، قلم حکم گلوله داشت. ما ثبت نام صلیب سرخ بودیم. اوایل ماهی یک بار صلیب سرخ می آمد. بعد 40 روز یک بار، بعد دوماه یک ...
رزمندگان اسلام در اسارت هم دشمن بعثی را شکست دادند
محدودیت ها از خود استقامت و دلاوری نشان دادند و تا پایان مدت اسارت روحیه بسیجی بودن خود را حفظ کردند. وی افزود: آزادگان در زمان اسارت در قالب پیکری واحد شجاعتی از خود نشان دادند که تاریخ گواه آن است و آنچه در کتاب ها و بیان خاطرات گفته می شود تنها بخش کوچکی از این حماسه آفرینی ها است. وی با اشاره به شرایط سخت آن روزها ادامه داد: معمولا خانواده ها تا یک سال از سرنوشت اسرا مطلع نمی شدند تا ...
ایمان، عامل مقاومت اسرا/ اردوگاه الرمادی، جنبه تبلیغاتی داشت/ در اسارت اقتصاد مقاومتی را عملی کردیم
عقیده راسخ دلیل مقاومت بچه ها اسیر در اردوگاه های وحشتناک عراق نبود و همین ایمان بود که باعث شده بود بچه ها روحیه قوی داشته باشند و اسیر تبلیغات دشمن نشوند. اسیر 6143 در مورد زندگی شخصی خود بعد از اسارت گفت: سرانجام در اول شهریورماه 1369 همزمان با سالروز تولدم آزاد شدم، همان سال ازدواج کردم، در آن زمان برای اسرا امکانی فراهم شد که جهشی درس بخوانند و من هم در مدت یکسال دوران دبیرستان را تمام ...