سایر منابع:
سایر خبرها
بگشاید حتی اگر اثرش بی کلام باشد. من کلام فردوسی را می شناسم و تا حدودی به اعجاز او رسیده ام. از نظر من سخن او یک هنرستان بزرگ بشری را پیش روی شما قرار می دهد. شعر فردوسی، اقیانوس بزرگی است که همه هنرها از موسیقی، نقاشی، سینما، داستان و... دانش هایی چون تاریخ، جامعه شناسی، روانشناسی و... و معارفی از جمله عرفان در آن متجلی است. بدون اغراق هرچه در دنیا می توان تصویر کرد یا موجودیت دارد ...
باشد (1). بنابراین در هر ترجمه ای مقداری از لطف و زیبائی اصلی از میان می رود. شاهنامه ی فردوسی را تمام و کمال به فرانسه و انگلیسی ترجمه کرده اند؛ ملخّص آن به زبان عربی و ایتالیائی و آلمانی ترجمه شده است؛ در السنه ی روسی و سوئدی و گرجی و ارمنی و بعضی السنه ی دیگر ترجمه ی داستان های طولانی و قطعه های مفصّلی از آن موجود است؛ و این ترجمه ها همگی از همان ترجمه هاست که نمی توان آن ها را معرّف کامل ...
شد و هفت هشت نسخه ی مختلف و ترجمه و تحریر متباین از آن موجود بود. در حدود سنه ی 345 تا 350 هجری مردی دستور داد از روی این ترجمه های عربی، و از بعضی روایات افواهی و رسالات پهلوی و ترجمه های فارسی موجود از آن ها، یک کتاب نثر به فارسی دری به نام شاهنامه انشا کنند که این را بعدها دقیقی و فردوسی به نظم آوردند، و قبل از تدوین این کتاب نثر نیز مسعودی مروزی چیزی از این قصص به نظم آورده بود. اینکه کار ...
که سالی خراجی نخواهند بیش و بدین سبب همه ی مردم از خانه ها بدشت رفتند و در حقّ او دعا کردند (نیایش همی زاسمان برگذشت). در ابتدای داستان خسروشیرین گوید که چون سالار (نصر بن سبکتگین) این سخن های نغز را بخواند من اینجا از گنج او شادمان گردم و او به شاه یادآوری کند مگر تخم رنج من آید به بار . از مجموع این سخنان چنین استنباط می توان کرد که مراد از آن سال بیست عدد قطعی نیست بلکه تقریبی است، یعنی ...
...، اندر ماه محرّم و سال بر سیصد و چهل و شش از هجرت... و این را نام شاهنامه نهادند . این عبارت از همان مقدّمه ی قدیم شاهنامه ی ابومنصوری نقل شد که بدست ما رسیده است. و از آن بر می آید که ابومنصور معمری با چهار زردشتی دانا و آگاه از اهالی بلادِ هرات و سیستان و نشابور و طوس به همکاری یکدیگر تاریخ شاهان ایران از عهد گیومرث تا آخر روزگار یزدگرد سوم را از کتب تاریخ پهلوی و عربی و فارسی که در آن زمان ...
؛ ولی اصل مبادرت کردن او به نظم شاهنامه هرگز به قصد کسب مال نبود؛ و فرقست میان آنکه کسی از برای تملّق شعر بگوید و اینکه از شعری که منافی با تملّق است نسخه ای پیش ثروتمندی فرستاده مالی بخواهد؛ به هرحال در آن عهد کسی از شاعری نان نمی توانست بخورد: چاپ در کار نبود و نمی شد از فروش نسخ کتاب به مردم ثروتی حاصل کرد- همین امروز هم در ایران شاعر از فروش کتب خود زندگی نمی تواند کرد، چه رسد به آن روزگار؛ از ...
حاصل نکرده بوده به ناچار از گویندگان پیشین سرمشق می گرفته و تقلید می کرده است. بعد از آن هم که باقی شاهنامه را نظم کرده است این داستان و شاید داستان های منفردِ دیگری را نیز که جدا جدا سروده بوده است در میان کتاب گنجانیده و همه را به یکدیگر پیوسته است. از آنچه عرض شد محتمل خواننده عقیده ی بنده را در باب چگونگی کار و هنر فردوسی استنباط کند. بنده می گویم قسمت عمده ی شاهنامه ی فردوسی صورت منظوم ...
این همه نام اشخاص مذکور در شاهنامه چون اردشیر و اردوان و اسفندیار و افریدون و بهرام و بیژن و خسرو پرویز و رخش و رستم و زال زر و شبدیز و مانی و نوشیروان و هفت خان آمده باشد. اینجا چند بیتی از آن ها را نقل می کنیم: رستم بکارزار یکی خیره دیو کشت *** اینند سال کرد به مازندران گذر پیگارِ نصرِ رستم با صد هزار دیو *** هر روز تا شبست و ز هر شام تا سحر آن دیوِ بد سپید و سیاهند این همه ...