سایر منابع:
سایر خبرها
. آن زمان 11سالم بود و این برادرم 12سالش بود. من مدتی بعد از خانه فرار کردم و به تهران آمدم. بعد هم با شوهرم آشنا شدم و ازدواج کردم. شش ماه اول خوب بود، اما بعد از آن من را وادار به تن فروشی می کرد. دیگر تحملش را نداشتم. در دادگاه از زنی صحبت کردی که او هم در زندان است و همسر سابق شوهرت بود. بله، من بعد از اینکه به زندان رفتم با او آشنا شدم. به خاطر حمل مواد و اعتیاد او را به ...
اشکبار به خواسته شوهر محبوبش احترام گذاشت. اول سرطان خون و بعد اهدای جسد. این دو اتفاق برش هایی خاص از زندگی همسرتان است. از چه زمانی متوجه بیماری اش شدید؟ همسرم چهار سال قبل به سرطان خون مبتلا شد. روزی برای چکاپ رفته بود و متوجه بالا رفتن گلبول های سفیدش شد، چند بار آزمایش ها تکرار شد تا سرطان خونش تایید شد. همین بیماری باعث تصمیمش برای اهدای جسد شد؟ ...
بازپس بدهد؛ اما او هر بار بهانه ای می آورد و زمان دیگری را برای دادن بدهی اش اعلام می کرد تا اینکه این زمان به یک سال رسید. طی این مدت متوجه شدم که او از افراد دیگری نیز به همین شیوه و شگرد اقدام به گرفتن پول کرده است و بنظرم آمد که شاید این حرکتی فریبکارانه باشد. متهم در ادامه اعترافاتش به کارآگاهان گفت: صبح هشتم آبان با ویدا در فلکه دوم صادقیه قرار ملاقات داشتم. فرزاد ادامه داد: شب قبل از آن زمانی ...
او خبری ندارم. دختر مورد علاقه ام نمی دانست من می خواهم به قصد سرقت به خانه مادربزرگ بروم. من با یک اشتباه به همه بد کردم. اول به خودم بعد به دیگران. خانواده ات چطور با این ماجرا کنار آمدند؟ والدینم زمانی که متوجه بازداشت و اعترافات من شدند باورشان نمی شد که من مادربزرگم را کشته ام. تا چند ماه در بهت بودند. مادرم باورش نمی شد من جان مادرش را گرفته ام. او حتی تا یک سال به ...
...> تقریباً دو روز از گفت و گوی کوتاه تلفنی ما گذشته بود که عبدالله با من تماس گرفت و در میدان 7 تیر با هم قرار گذاشتیم. آنگاه در یک عملیات غافلگیرانه متهم را دستگیر کردیم و او را به اداره آگاهی بردیم. پس از آن دو افسری که با نیابت قضایی به دورود رفته بودند را خواستم و به آنها گفتم: می ببینید که به چه سادگی می توان متهم را دستگیر کرد. از نخستین تماس من تا دستگیری متهم 72 ساعت نگذشت که این مرد درتهران ...
مقبره امام زاده هلالی رفتم و فاتحه ای خواندم بعد از آن به سمت دیگر قبور رفتم و برای اهالی این قبرستان یازده مرتبه قل هو الله خواندم یک مرتبه خود را نزدیک قبری دیدم که آماده شده بود برای جسد ابوتراب کنار قبر نشستم و به داخل قبر نگاهی انداختم آیا اینجا خانه آخر ماست! قرار است که چند سال در این خانه باقی بمانیم! یک سال، دو سال، صد سال، هزار سال یا چند میلیارد سال!؟ نه، باید برای همیشه در این خانه بمانیم ...
به گزارش برنا، این قاتل 40 ساله ای که در پی ارتباط با یک زن خیانت پیشه، همسر او را به قتل رسانده و جسدش را دون چاه فاضلاب انداخته بود، در حالی پرده از جنایت هولناک خود برداشت که 13 ساعت، برای افشای راز این قتل، تلاش شد. ماجرای این جنایت از آنجا در دستور کار پلیس آگاهی قرار گرفت که سیزدهم مهر، مرد جوانی با مراجعه به کلانتری مهرگان مشهد از گم شدن برادر 33 ساله اش خبر داد و گفت: او در ...