سایر منابع:
سایر خبرها
بریزم اشک تو را مثل آبشار الهام مظفری ✦✦✦✦✦✦✦ احساس می کنم که نباشی بهار نیست شعری میان دفتر این روزگار نیست معطوف می شود به شما حس واژه ها آقا خودت بگو مگر این افتخار نیست؟ من با سروده های همه شرط بسته ام بیتی بدون نام شما ماندگار نیست سین سلام سفره تحویل سال نو معنای این قصیده مگر انتظار نیست؟ ...
این که راحت حرف زدم، خیلی از دوستان صمیمی و قدیمی 30، 40 ساله من با تعجب گفتند تو که همه چیز را گفتی! گفتم خب قرار بود بگویم دیگر! من احساس می کنم چیز پنهانی ندارم، هیچ کسی ندارد. هر کسی فکر می کند دارد اشتباه می کند، ما می دانیم، فقط به رویت نمی آوریم. اصلا در جامعه به این کوچکی که همه از همه چیز همدیگر خبر دارند، پنهانمان کجاست! مگر چه گفته بودم؟ مثلا گفته بودم عاشق شدم. گفتند وای تو ...
علی (علیه السلام) را علیه دشمنان تحریک کرده بود گران آمد و نزد معاویه رفت.[37] و هنگامی که باخبر شد که کارگزار او در بصره – که به استناد ظاهر نامه پسر عم ایشان عبداللَّه بن عباس بوده است – ابداً ملاحظه سابقه و خویشاوندی او را نکرد و در نامه ای بس تند و شدید اللحن او را مورد نکوهش قرار داد. در بخشی از این نامه چنین آمده است: سوگند به خدا اگر حسن و حسین کاری که تو انجام دادی ...