شیرینی یک وظیفه دشوار

مهتاب جودکی| صورت چند زن چسبید به شیشه و لب هایشان مثل ماهی های بیرون افتاده از آب، باز و بسته شد. بهیار پنجره را باز کرد و فریادها مثل مشتی کوبید به صورتش. یکی سیگار خواست، یکی قرص خواب، یکی هیچ چیز ... ... ادامه خبر

جستجوگر خبر فارسی، بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است (قانون تجارت الکترونیک). برای مشاهده متن خبری که جستجو کرده‌اید، "ادامه خبر" را زده، وارد سایت منتشر کننده شوید (بیشتر بدانید ...)