دستش را زیر کمر آرمان اهرم می کند تا از روی تخت بلند شود و بعد سراغ کمد می رود و لباس هایش را روی تخت می گذارد و به من می گوید: خودش می تواند لباس هایش را عوض کند. آرمان خودش را روی تخت می کشد تا پاهایش آویزان شود و ما از اتاق خارج می شویم ... ... ادامه خبر