دست و پایم قطع شود. با این شرایط حاضری با من ازدواج کنی؟ من گفتم: بله. پدر و مادرم می گفتند خانواده شیخی بسیار مهربان و بامحبت و مذهبی هستند. پدرشان اهل مسجد است و نماز جماعتش ترک نمی شود. گفتند به نظر ما خانواده خوبی هستند. اگر با آقا مجتبی ازدواج کنی ضرر نمی کنی. من هم گفتم: چشم. حتی نپرسیدم که قرار است کجا زندگی کنیم. همه صحبت ها همان شب انجام شد و ما با هم ازدواج کردیم و ...