سایر منابع:
سایر خبرها
این سوال که دوست دارید چه کسی در اطراف تان که فوت شده، در شب یلدا که یک دقیقه بلندتر از دیگر شب هاست، دوباره به دنیا برگردد، گفت : به نظرم یک دقیقه ارزش ندارد کسی را آزار بدهم و او را به دنیا برگردانم؛ البته اگر می شد کسی را سالی یک دقیقه به دنیا برگرداند، خوب می شد اما یک بار آن هم برای یک دقیقه بی فایده است . او در بخش دیگری از سخنانش گفت : می دانم عادت بدی است اما بعد از اینکه قصه هایم را می ...
دارند- چون زن هایی هستند که من خیلی دوست شان دارم، این است که بار زن بودن در آنها خیلی قوی تر است. زن های نمایشنامه های آقای بیضایی، زن های سلحشوری هستند که بار مردانگی آنها خیلی قوی است و برای من زن های آقای میرباقری خیلی زن هستند. نیر به قول شما در جامعه ای که به هرحال مردسالارانه است، زندگی می کند. اما تن دادنش به یک عشق، جسارت است و کلمه شیرزن به نظر من در مورد نیر صدق می ...
... پیام امروز (سی ام ژانویه 2015) این است که از امروز به بعد هر یک از نیروهای مقاوم حزب الله و هر یک از جوانان حزب الله که ترور شوند، اسرائیل را مسئول آن می دانیم و حق خود می دانیم که در هر مکانی و هر زمانی و به شیوه ای که مناسب می دانیم، واکنش نشان دهیم. این سخن را روز سی ام ژانویه 2015 گفتیم. امشب نیز به دوست و دشمن می گویم شهید سمیر القنطار یکی از ماست و یکی از رهبران مقاومت است که بدون شک و ...
به سر تربت شاه، اربعین جابر و خیل غم و آل رسول کرد به یکباره در آنجا نزول چشم اسیران دیار دمشق دید دگر مقتل سلطان عشق برخی این قول را ضعیف می شمارند، اما چنانکه گفته اند بعید نیست که آل الله در بازگشت به مدینه، تمایل به زیارت قبر امام حسین داشته و در خواست کرده باشند که از کربلا عبورشان دهند. پس از شهادت امام حسین (ع) آنها در حالی کربلا را ترک کرده بودند که پیکرهای بی سر و پاره ...
است چون اینجا همه چیز بوی عشق حسین(ع) را میدهد. برادرحسین جان !به جایی آمده ام که محل عشقبازی توبا خدایت بود .هرگز برای رفتن به جاهای دیگر چنین احساسی نداشته ام که برای آمدن به کربلای شلمچه ات بی صبرانه روز شماری می کردم .امسال بهاررا زیباتر از همیشه احساس میکنم زیرا توفیق زیارت قتلگاه شما وهمسنگرانتان نصیبم گشته که حاضر نیستم آن را با گردش درباغ ارم شیراز ، دیدن از دریای شمال وسی وسه پل ...
. بنابراین در برخی از دستنوشته هایش این دلتنگی را اینچنین بیان می کند: به یاد دو شهید 21/6/1359 آن شب در آسمان افول دو ستاره پر نور را به چشم دیدم. صبحگاهان که سر از بالین برگرفتم خورشید را دیدم که چه درخشنده می تابد. گویی که بر تنوری هیزمی افکنده اند. اشعه های خورشید را دیدم که چه سرخ می تابند گویی که بر زردی آنان خون جاری ساخته اند و آن دو اخگر خونین چه مشتاقانه نور ...