سایر خبرها
به گزارش ایران اکونومیست، زنده یاد عباس احمدی لاله زار در سال 1300 خورشیدی در شهر مشهد متولد شد، تحصیلات ابتدایی را در دبستان علمیه و متوسطه را در دبیرستان های فردوسی و شاهرضا(ع) به پایان برد. صدای خوب و رسا در خانواده او موروثی بود و مادر و دائی وی از صدای بسیار خوب بهره ور بودند، به طوری که در زمان مظفرالدین شاه، دائی وی با صدای خوب و رسایی که داشت یکی از اذان گوهای خوب شهر سیرجان بوده است. ...
نوازندگی تار را هم باز به همین روش تکمیل کند. او البته چندی بعد به مشهد بازگشت و در کنار ادامه فعالیت در وزارت فرهنگ مشغول نوازندگی و خواندن در محافل فرهنگی و هنری این شهر شد. عباس احمدی سال 1330 به فرهنگ تهران و اسفند 1335 به اداره هنر های زیبای کشور منتقل شد و با سمت بازرس آن اداره مشغول انجام وظیفه شد و سپس به عنوان رئیس اداره خدمات، رئیس اداره آموزش و فعالیت های هنری در ...
در یک سال گذشته 33 واحد تولیدی و صنعتی استان خراسان جنوبی احیا شدند. اداره کل صنعت، معدن و تجارت خراسان جنوبی در حال حاضر از 527 پروانه بهره برداری، 25 درصد واحدها تعطیل و راکد است، 40 درصد زیر ظرفیت و نیمه فعال بوده و 35 درصد فعال و یا بالای 60 درصد ظرفیت مشغول به تولید هستند. بازدیدهای میدانی از واحدهای تولیدی و صنعتی خراسان جنوبی به منظور پایش وضعیت آنها از برنامه های ...
میرحسن ارژنگ نژاد 25 مردادماه در سن 101 سالگی در پی ابتلا به کرونا درگذشت. استاد میر حسن ارژنگ نژاد در یک نگاه ارژنگ نژاد چهارم دی ماه سال 1300 در شهر مشهد زاده شد. او از دوازده سالگی در کارگاه غلامرضا رحیم زاده ارژنگ که پسر خاله اش بود، مشغول به کار شد و اولین کار او نمای بانک ملی بود. او به همراه اسماعیل ارژنگ در پروژه های مختلف زیباسازی شهر تهران نظیر تندیس نبرد گرشاسب با ...
کوچک پاییز در زندان و... اشاره کرد. به منظور آگاهی بیشتر از سبک شعری مهدی اخوان ثالث و چگونگی تاثیر این سبک بر زنده نگه داشتن زبان و ادبیات فارسی با دکتر قدمعلی سرامی و دکتر اسماعیل آذر، دو تن از استادان ادبیات فارسی و دوستان مهدی اخوان ثالث، مصاحبه کرده ایم که در ادامه می خوانید. تبلور تمام عیار سبک شعر خراسانی استاد قدمعلی سرامی در گفت وگو با خراسان، ضمن اشاره به جایگاه ویژه زبان ...
از این حرف ها که چشم مان به چشم هم افتاد و هر دو از این تعارف های کشکی خود خجالت کشیدیم. مِدِنُم، ولی نُمُگُم نصرت رحمانی نزدیک ظهر بود. از اداره زده بودم بیرون که در خیابان لاله زار، بالاتر از کوچه نکیسا دوستی صدایم کرد. ایستادم، سلامی و بوسه ای. باز سخن از شعر به میان آمد، گویی تنها مرهمی که می توانست آرامشی بر زخم ها، شکست ها و فریب ها بدهد سرود شاعران بود. همراهش ...