سایر منابع:
سایر خبرها
باید از نقدینگی 900 هزار میلیارد تومانی کشور برای تحقق اقتصاد مقاومتی استفاده کرد
امنیت کمک کنیم. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، شکل گیری گروه های تروریستی القاعده، داعش، بوکوحرام و سایر تندروهای نوظهور را نتیجه اختلافات مذهبی و افراط دانست و افزود: تحجّرهای مذهبی همیشه خطر آفرین بوده و هست و باید بدانیم هیچ اجباری در هیچ دینی پذیرفته نیست و خداوند در جزیره العربی که جاهلیت عمیقی در آن حاکم بود، فرمودند: لا اکراه فی الدین و مبنای ما مسلمانان احترام به سایر ادیان آسمانی است ...
تبریک پوتین به بشار اسد برای آزادی تدمر
ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه در گفت و گویی تلفنی با بشار اسد رئیس جمهوری سوریه، آزادی شهر تدمر توسط ارتش سوریه را که با پشتیبانی هوایی روسیه و شکست سنگین گروه تروریستی داعش به دست آمد، به وی تبریک گفت. به گزارش جماران به نقل از ایرنا، دیمیتری پسکوف سخنگوی رئیس جمهوری روسیه امروز (یکشنبه) در گفت و گو با خبرنگاران گفت: ولادیمیر پوتین ضمن تبریک آزادی شهر تدمر از دست تروریست های داعشی ...
از سربالایی رفتن آب و ابوعطا خواندن سعودی ها درباره مبارزه با تروریسم تا فروش اینترنتی بمب های بروکسل در ...
حملات بروکسل ارائه کردند. کشته شدن سرکرده داعش در غرب موصل سرکرده گروه داعش در منطقه البعاج به هلاکت رسید. مخالفت معارضان سوری با حضور بشار اسد در مرحله انتقالی مخالفان سوری اعلام کردند ادامه حضور بشار اسد را در قدرت حتی در مرحله انتقالی نمی پذیرند. پیشنهاد عربستان برای تاسیس مرکز مبارزه با تروریسم جانشین ولیعهد و وزیر دفاع عربستان ...
تحلیلی بر ریشه ها و بسترهای عملیات های تروریستی در ترکیه
قلمرو ترور نیز تا حدودی مشخص شده بود؛ امری که همواره سؤال اصلی تحلیل گران ترک قرار گرفته که سفارت آمریکا بر مبنای کدام اطلاعات چنین پیش بینی را کرده بود. 2. اتحاد سازمان های چپ افراط گرا حول پ.ک.ک؛ یک هفته پیش شورای رهبری پ.ک.ک با تشکیل جلسه مشترک در کوه قندیل، اتحاد هفت گروه چپ مارکسیستی با پ.ک.ک را رسما اعلام کرد.آن ها متعهد شدند که جنگ را در مراکز شهری و مرکزی ترکیه دنبال نمایند. طبق ...
ماتئو رنتسی : از اطلاق عنوان دولت به داعش اجتناب کنید
حملات انتحاری را که 31 کشته و حدود 300 زخمی بر جا گذاشت، داعش بر عهده گرفت. ایتالیا از جمله کشورهایی است که از همان ابتدا در ائتلاف به اصطلاح مبارزه با داعش سهیم بوده و اخیرا اعلام کرده است که با اعزام 130 نیروی دیگر، حضور نظامی خود را در عراق افزایش می دهد حال آنکه دولت رم تا کنون علاقه ای برای حضور در سوریه از خود نشان نداده است. ...
دیدار بشار اسد با هیات فرانسوی
از چنگال گروه تروریستی تکفیری داعش آزاد کردند . شهر تدمر سوریه در ماه مه 2015 (اردیبهشت1394) به اشغال تروریست های داعش درآمد. سقوط این شهر باعث نگرانی شدید جامعه جهانی در خصوص آثار باستانی این شهر شد که قدمت آن بیش از دو هزار سال است زیرا داعش پیش از آن بسیاری از موزه های عراق و سوریه را غارت کرده و آثار باستانی آن را نابود کرده بود. تدمر یا همان شهر پالمیرا به مروارید صحرا نیز مشهور است و این شهر به عنوان یکی از مهم ترین شهرهای تاریخی جهانی به ثبت رسیده است . ...
دوران گرگ های تنهای داعش به سر آمده است
...، عراق و اخیرا در لیبی ترک کرده اند. حتی دیگر محدود به توطئه های به اصطلاح " گرگ های تنها " هم نمی باشد؛ حملات خود-سازمان یافته که توسط افراطیون شهروند اروپا اجرا می شود. بمب گذاری های بروکسل به شکل دردناکی این امر را روشن ساخت که داعش مصمم به برنامه ریزی برای حملات مستقیم در غرب است که بسیار پیچیده تر و مرگبارتر از آشوب های در مقیاس کوچک می باشد. ابراز ترس و وحشت عمومی از این خطر ...
ترامپ: از عربستان نفت نمی خرم
دونالد ترامپ در گفت وگو با روزنامه نیویورک تایمز تصریح کرد که در صورت مشارکت نکردن ارتش عربستان در جنگ علیه داعش یا پرداخت نکردن هزینه آمریکا در تلاش هایش برای نبرد با این گروه ممکن است خرید واردات نفت از عربستان را متوقف کند. وی این مطلب را در پاسخ به این سوال که آیا در صورت انتخاب شدن قصد دارد که خرید نفت از کشورهای هم پیمان آمریکا را - در صورت مشارکت نکردن نیروهای آنها در نبرد با ...
اظهارات بشار اسد پس از آزادی تدمر
رئیس جمهوری سوریه آزادسازی شهر تاریخی تدمر از دست گروه تروریستی داعش را دستاوردی مهم و گواه اثربخشی راهبرد ارتش سوریه و هم پیمانانش در نبرد علیه تروریسم توصیف کرد. به گزارش تسنیم به نقل از خبرگزاری رسمی سوریه (سانا)، بشار اسد در دیدار امروز یکشنبه خود با هیئتی فرانسوی متشکل از شماری از نمایندگان پارلمانی، فرهنگیان، پژوهشگران و اصحاب رسانه در دمشق گفت: این سفر همزمان با آزادسازی امروز ...
شاه سعودی: با هیچ کس دشمن نیستیم؛برای وحدت مسلمانان تلاش می کنیم!
سعود و برخی کشورهای عربی همدست آن در حالی یکمین سال خود را پشت سر گذاشته است که طی این مدت صرف نظر از مقاومت و ایستادگی مثال زدنی و منحصر به فرد مردم، ارتش و کمیته های مردمی یمن در برابر متجاوزان، رژیم سعودی و متحدانش طی این مدت بیش از 27 هزار یمنی بی دفاع را شهید و یا زخمی و میلیون ها نفر را با ویران کردن ده ها هزار منزل مسکونی، آواره کردند، بخش اعظم زیرساخت های فقیرترین کشور عربی همسایه رژیم های ...
آماده شدن ارتش سوریه برای آزادی القریتین
شمال سوریه آزاد کردند. در قلمون واقع در مرزهای مشترک با لبنان، تروریست های جبهه النصره پس از درگیری با تروریست های داعشی، چند موضع آنها در الجراجیر را تصرف کردند. از حلب هم خبر می رسد که نیروهای موسوم به سوریه دموکراتیک از گروه های کُردی، در شهر عین العرب و اطراف جرابلس مستقر شدند تا حومه شمالی حلب را آزاد کنند، این در حالی است که تروریست های داعشی پس از درگیری با گروه مسلح ...
اردوغان: مردم سوریه عاشق بشار اسد هستند
ریاست اردوغان در کنار عربستان سعودی و قطر، بزرگترین طراح، حامی مالی و پشتیبان جریانات تکفیری و گروه های تروریستی تکفیری بین المللی همچون داعش و القاعده بوده و اسناد غیرقابل انکاری از این موضوع بارها در رسانه های جهان منتشر شده است. هرچند، پس از پنج سال حمایت از تروریسم مقامات ترکیه حالا در خاک خود با این پدیده دست به گریبان هستند و اظهارنظرهای اخیر رئیس جمهور و نخست وزیر این کشور نشانه هایی از تغییر جهت تدریجی سیاست های آنکارا در قبال بحران سوریه، بقای بشار اسد و حمایت از تروریسم دارد. ...
عربستان به دنبال توقف جنگ در یمن نیست؛ سیاستمداران هوشیار باشند
هر اندازه که ملت یمن استواری و پایداری کند به همان اندازه نیز عربستان را متحمل شکست و ناکامی می کند. سیاستمداران فریب نیرنگ عربستان درباره صلح را نخورند وی درباره آینده روند سیاسی در یمن گفت: روند صلح در یمن هیچگونه آینده ای در پی نخواهد داشت مگر آنکه پیروزی های ارتش یمن و کمیته های مردمی در سرزمین یمن و مناطق مرزی به سرانجام برسد. هیچ امیدی وجود ندارد که عربستان به دنبال صلح ...
مولاوردی:لبخند را بر لبمان خشکاندند
نشست های منطقه ای که با هدف ترویج همکاری های شبکه ای بین دولت و نهادهای مدنی در حال برگزاری است. این نشست ها هم با هدف ارتقای سرمایه اجتماعی زنان و خانواده در حال برگزاری است و همین طور ترویج همکاری های شبکه ای و تخصصی با سیاستی که دولت یازدهم در پیش گرفته است. انتقادی که شاید درباره معاونت زنان وجود دارد، این است که این معاونت با وجود اینکه سر و کارش باید با زنان خانه دار باشد، زنان در ...
مراسم گرامیداشت شهید محسن ماندنی در سوریه برگزار شد
در برابر ملت ایران سر خم کنند . وی افزود: گروه های تکفیری با برپا کردن شعله های جنگ در منطقه در حال خدمت به استکبار جهانی و رژیم غاصب و کودک کش اسراییل هستند . فرمانده لشکر عملیاتی فارس گفت: ما باید قدر نعمت ولایت و امنیت را در عمل نشان دهیم وبا رزمندگان جبهه مقاومت در تثبیت امنیت پایدار کشور بکوشیم . وی در ادامه با اشاره به اینکه حیا و سادگی، تواضع، اخلاق مداری یکی از بارزترین ویژگی ...
بشار اسد: آزادسازی تدمر موفقیت راهبرد ارتش سوریه را نشان می دهد
و در تابستان به توافق دست پیدا کنند.” آخرین دور مذاکرات میان دولت سوریه و نیروهای مخالف روز پنجشنبه در ژنو به پایان رسید و قرار است این مذاکرات روز دهم آوریل (22 فروردین) از سر گرفته شود. گروهی پنج نفره از قانونگذاران فرانسوی برای دیدار و مذاکره با بشار اسد به دمشق سفر کرده اند. این نمایندگان فرانسوی قرار است افزون بر دیدار با بشار اسد ، در مراسم مذهبی مسیحیان سوری شرکت و حمایت خود را از آنان در مبارزه با داعش اعلام کنند. انتهای پیام/ 0 0 ...
آزادسازی پالمیرا از داعش در عملیات ارتش سوریه با حمایت جنگنده های روسی / بزرگترین شکست داعش در سوریه
روزانه را در اوج درگیری ها در منطقه پالمیرا (تدمر) انجام دادند. نظامیان ارتش سوریه پس از شکست داعش و ورود به منطقه پالمیرا (تدمر) رامی عبدالرحمن مدیر دیده بان حقوق بشر سوریه یک گروه مخالف حکومت بشار اسد مستقر در بریتانیا در این باره گفت: در جنگ پالمیرا (تدمر) 400 نفر از اعضای داعش کشته شدند. این بزرگترین شکست داعش از زمان اعلام خلافت داعش در سال 2014 تاکنون است ...
روایتی از حضور سعید قاسمی، سردار نقدی و آیت الله جنتی در جنگ بوسنی
به گزارش شهدای ایران به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شهید رسول حیدری با این حال به نظر می رسد عنوان گزارش متناسب با بحران فعلی لبنان و تحت تأثیر فشارهایی که از سوی کشورهای عربی خلیج فارس، حزب الله را نشانه رفته، انتخاب شده است. همچنان که سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان طی هفته های اخیر و در پاسخ به تبلیغات سنگینی که می کوشد مقاومت در لبنان را به دشمنی با منافع مسلمانان ...
برخی جاها مواد مخدر و سلاح را می شد مثل نان خرید
چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل [...] چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل مشرق – در قسمت قبل این نوشتار (که ترجمه ای است از سفرنامه ی فهمی هویدی به افغانستان طالبان در سال 1377 شمی با عنوان طالبان، سپاهیان خدا در نبردی اشتباهی! ) ماجرای چگونگی آغاز سفر نویسنده به افغانستان را خواندیم و ایراداتی که به او گرفته می شد تا از این سفر منصرف شود را مرور کردیم. همچنین دیدیم که نویسنده چطور خود را به پاکستان رساند و از آنجا چطور برای وارد شدن به افغانستان به سمت مرز حرکت کرد. ماجرای مواجه با اولین نیروی طالبان و آخرین نیروی طالبان هم ذکر شد. بخش دوم این خاطرات را با هم می خوانیم: حالا ما داخل یک دولت، در دلِ دولت پاکستان هستیم. روی نقشه اگر بخواهی حساب کنی، هنوز از پاکستان بیرون نرفته ایم، و هنوز داخل مرزهای آن هستیم. اما در حقیقت امر، داستان طور دیگری است. این نقطه که حدودا 55 کیلومتر را در بر می گیرد، در اصل تحت سلطه ی حقیقی حکومت پاکستان قرار ندارد. یک جورهایی می توانی بگویی یک منطقه آزاد است. مسئولین این منطقه و اداره کنندگان امورش، شیوخ مشهور قبایل باتان هستند که در دوطرف مرز (یعنی هم در پاکستان و هم در افغانستان) پراکنده اند و حضور دارند. از آنجا که این منطقه، منطقه ی آزاد است، به همین دلیل هرچه در پاکستان ممنوع است، در اینجا مجاز است. از تجارت سلاح گرفته تا تجارت مواد مخدر. از این بگذریم که اینجا، ایستگاه اصلی قاچاق به هر دو کشور است. این اطلاعات برای من تازه نبود، بیست سال پیش هم که در سفرم به افغانستان از اینجا دیدن کردم، مواد مخدر در پیاده رو هم فروخته می شد. سلاح هم –که بخشی از آن در همان منطقه تولید می شد- مثل نان در کنار جاده ها در دسترس بود! از همان جهت که این منطقه منطقه ای آزاد است، در طول سال های گذشته جریان برق را به صورت مجانی از حکومت پاکستان دریافت می کرد، آبش را هم از چاه های همان منطقه به دست می آورد. به دلیل فشار بحران اقتصادی ای که کشور به آن دچار بود، حکومت اسلام آباد تصمیم گرفت برای برقی که به این منطقه می داد، مبلغی را تعیین کند. این چیزی بود که موجب تحریک شیوخ قبائل بر علیه حکومت و اعلام شورش آنها شد. و بستن و حمله به راه های تجاری این منطقه یکی از نشانه های این شورش است و همین، چیزی بود که موجب شد نیروهای حکومتی در پیشاور، دیروز به ما اجازه عبور به طورخان را ندهند. در آن ساعات اولیه صبح، با وجود هیبت و هراس انگیز بودن کوه ها[ی سر به فلک کشیده]، جاده، آباد و آرامش بخش به نظر می رسید. شدت حرکت در آن زیاد بود و کاروان ماشین های پر از کالا، با سرعت کم و احتیاط از لبه های کوه در حرکت بودند. البته می ترسم کلمه پر ، نتواند منظور مرا برساند، چون ماشین های باری ای که من می دیدم در اصل در حکم یک سری تپه و کوه متحرک بودند، از بس که جنس در آن گذاشته بودند و ابعاد ماشین را (طولی و عرضی و ارتفاعی) بزرگ کرده بودند! دلیل مسئله این بود که هر کالای صنعتی و تولیدی ای که افغانستان چند میلیون نفری (که حالا بیش از بیست میلیون نفر جمعیت داشت) لازم داشت از طریق پاکستان وارد می شد، حالا یا خود پاکستان هم از خارج وارد کرده بود یا ساخت پاکستان بود. این مطلب نشانگر میزان سودی بود که اقتصاد پاکستان از ادامه ی به هم ریختگی اوضاع در افغانستان و توقف ماشین تولید (در همه ی زمینه ها) در آن کشور می برد. این مطلب تقریبا می توانست تأییدی باشد بر حرف برخی آدم های خبیث که می گویند سودی که پاکستان از جنگ در افغانستان می برد کمتر از استفاده ای که می خواهد در سایه ی صلح به آن برسد، نیست. این نکته هم از چشم آدم مخفی نمی ماند که وانت هایی که به افغانستان می رفتند جنس های صنعتی یا کنسرو بود، اما ماشین هایی که داشت از افغانستان برمی گشت یا آدم سوار کرده بود یا مواد خام بار زده بودند (یا چوب یا تولیدات کشاورزی، از قبیل انگور و سیب و انار) یا آنکه خالی بودند و آمده بودند تا از نو جنس بار زده و به افغانستان ببرند. *** وقتی چشم مان افتاد به لشگری از مگس ها که در هوا می چرخیدند، و سر و صدا و هیاهوی بلندی به گوشمان رسید، و حجم انبوهی از افراد پیاده را دیدیم، و پلیس لاغری را که داشت با عصایی بلند دختربچه ای را به جلو می راند، و دستفروش هایی که در دو طرف راه هرچه خوردنی و نوشیدنی که ممکن بود می فروختند، و ارزفروش هایی که برای جلب نظر، پشت میزهای چوبی بلندی نشسته بودند، دیگر آن موقع لازم نبود کسی خبرمان کند که حاجت روا شده و به طورخان رسیده ایم، دروازه ی ما برای ورود به امارت اسلامی افغانستان . در بین این چیزها، هیچ کدام برای من جدید به نظر نمی رسید. من خودم اهل کشوری بودم که با این قبیل تصاویر مأنوس بود، از مگس ها گرفته تا سر و صدای مردم و جمعیت عظیم آدم های پیاده، و حتی چوب پلیس و فحش هایش. چیزی که بیش از همه ی اینها در آن صحنه نظرم را جلب کرد، چیز دیگری بود که برای اولین بار در زندگی ام می دیدم: صف طولانی ای از بچه های کوچک به چشم می خورد که از پنجره ی ماشین، شبیه صف مورچه هایی بود که در سکوت روی زمین راه می رفتند و اول صف، که داخل خاک افغانستان بود (پشت پست بازرسی ای که چیزی نبود جز یک سری آهن که راه را قطع کرده بود) دیده نمی شد. آخر صف هم با حرکتی یکنواخت و آرام، جلوی چشم همه به سمت عمق اراضی پاکستان پیش می رفت. هر بچه ای روی دوشش یک تکه آهن گرفته بود. برخی آهن ها بزرگ تر یا بلندتر بودند و آنها را دو بچه، هن هن کنان و عرق ریزان، حمل می کردند. پرسیدم داستان چیست، گفتند این بچه ها برای برخی تاجران اجناس اسقاطی و قراضه کار می کنند. می گفتند این تاجرها توانسته بودند از طریق تجارت با بقایای سلاح های روسی خراب که بی صاحب در تمام افغانستان ریخته شده بود، ثروت های هنگفتی به جیب بزنند. چون جا به جایی صدها تانک و توپ سنگین سخت بود، این تجار تصمیم گرفته بودند آنها را به تکه های کوچک تقسیم کرده و بعد به داخل پاکستان قاچاق کنند و بعد آنها را بفروشند. این تکه ها در پاکستان ذوب، و برای مصارف دیگر به کار گرفته می شد. تعجبم وقتی بیشتر شد که فهمیدم این صف ها، از اوایل دهه ی نود میلادی به صورت منظم و مستمر ادامه دارد، چون حجم عظیمی از سلاح های شوروی خراب شده در خاک افغانستان وجود دارد. ممکن نبود به ذهن کسی خطور کند که آخر کار سلاح های شوروی که برای به زانو درآوردن و سرکوب افغان ها به آن کشور فرستاده شده بود به اینجا بکشد، هر چند این سرنوشت، بعد از سرنوشتی که خود اتحاد شوروی به آن دچار شد و ممکن نبود به ذهن بشری خطور کند، دیگر چندان عجیب به نظر نمی رسید. با نیشگون همراهم به خودم آمدم، تذکر داد نیامده ایم اینجا که بمانیم، آمده ایم که از اینجا رد شویم و داخل افغانستان برویم. حرفش را پذیرفتم. جلو راه افتاد و رفتیم به ساختمانی که در آن چند پلیس پاکستانی با هیکل های قشنگ و قامت های بلندشان نشسته بودند. کاری که باید می کردیم را انجام دادیم و بعد از پله پایین رفتیم و وارد اتاق دیگری شدیم. در آن اتاق خلایقی را دیدم که انگار ریش را با ترازو به مساوات بینشان تقسیم کرده بودند، و از چهره شان سرسختی و تندی پیدا بود. نمی توانستم در بینشان رئیس را از مرئوس تشخیص دهم، کما اینکه نمی توانستم کارمند را از ارباب رجوع تشخیص دهم. همراهم که متوجه حیرتم شده بود در گوشم گفت: اینها جماعت طالبان اند! آمدن از یک طبقه به طبقه ی دیگر، شبیه رفتن از عصری و زمانی به عصر و زمان دیگری بود. سریعا به کسانی که نشسته بودند سلام کرد، با تعجب نظرشان به سمتم جلب شد. خطوط چهره شان وقتی گذرنامه ام را دیدند و فهمیدند عرب و مسلمانم باز شد. سریعا آمدند به سمتم و با خوشحالی آشکاری شروع کردند به خوشامدگویی و دست دادن، انگار دوستانی باشیم که بعد از مدت ها دوری باز همدیگر را ببینیم. ناگهان با جوان های طالبان رو در رو شده بودم و این، باعث شوک و حیرتم شده بود، جوان هایی که از وقتی در افق افغانستان ظاهر شدند همه ی دنیا را به خود مشغول و مردم را حیران کرده اند. البته تعجب و شوکم خیلی طولانی شد، چون بعد از آنکه گذرنامه ی مرا مهر کردند یکی شان گذرنامه را به دستم داد و به فارسی گفت: خداحافظ حالا باید سریع می رفتیم سوار ماشین مان می شدیم تا به کابل برویم. انسان کلی عذاب می کشد تا به کابل برسد. وقتی هم به آنجا می رسد، شوکه می شود. و خیلی خوش شانس خواهد بود اگر بعد از مدتی ماندن در آنجا افسردگی نگیرد! به دلیل اینکه فرودگاه کابل تعطیل، و در تیررس سلاح های احمد شاه مسعود –فرمانده مخالف طالبان که در پایگاهی در 25 کیلومتری پایتخت مستقر است- قرار دارد، کسانی که می خواهند به کابل بیایند راهی ندارند جز آنکه از ماشین و راه های زمینی استفاده کنند. مشکل اینجاست که ماشین در دسترس است ولی آنچه راه خوانده می شود، اصلا اینطور نیست! اینکه یک راهی روی نقشه ترسیم شده باشد، لزوما به این معنی نیست که الان در عالم واقع هم بر روی زمین وجود داشته باشد! بله، در افغانستان، راه هایی قبل از سالهای جنگ داخلی وجود داشت، اما به طول انجامیدن 20 ساله ی جنگ موجب شد که دو طرف درگیر یعنی هم کمونیست ها و هم مجاهدین [1]، راه ها را اهدافی نظامی در نظر بگیرند که می شد با نابود کردن آنها جلوی حرکت دشمن را گرفت یا محاصره اش کرد. هیچ کدام از طرف های درگیری هم در انجام این کار کوتاهی نکردند! من گواهی می دهم که در این مأموریتشان پیروزی بزرگی به دست آوردند، شاید اصلا این نابود کردن راه های مواصلاتی، بزرگترین پیروزی طرف های درگیر بوده باشد! ضمنا به این دلیل که جریان بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! مسئله به همین جا ختم نمی شود، چرا که قسمت هایی از راه ها که از سر تصادف از آسیب خمپاره باران جسته، باران ها و سیل ها به سروقتش آمده و این هم همراه شده با اهمال و عدم صیانت از راه ها، از همین رو آنجا ها هم خود به خود و در سکوت، به سریال حفره های خمپاره باران ها پیوسته است! با توجه به مجموعه این دلایل، حالا راه ها هیچ نقشی ندارند جز آنکه به ماشین ها نشان دهند که در صحراهای وسیع افغانستان باید به کدام سمت برانند. در این وضعیت، عاقل کسی است که به جای حرکت بر روی این جاده، از کنارش حرکت کند و حرکت بر روی کوه و تپه ها را بر حرکت بر روی این جاده ترجیح دهد. بدشانس کسی که باور کند که این جاده است و از روی آن حرکت کند یا اینکه در برخی اوقات مجبور بشود از روی آن حرکت کند. البته در هر حال، هر دویشان قربانی این وضعیت اند. چون سفری که قاعدتا باید دو ساعت یا سه ساعت طول بکشد، حالا هشت یا حتی نُه ساعت به طول می انجامد. چون ماشین ها در این مسیر با سرعت متوسط بیست کیلومتر یا حتی احیانا ده یا حتی پنج کیلومتر در ساعت می رانند. حالا اگر این ماشین، یک وانت یا کامیون حامل اجناس باشد که دیگر باید با نهایت آهستگی و احتیاط و لاک پشتی حرکت کند! روی همین حساب، رسیدن از یک شهر به شهر دیگر، با مسافتی که بینشان هست سنجیده نمی شود [مثلا گفته نمی شود بین این شهر تا آن شهر 50 کیلومتر فاصله است] بلکه با ساعت هایی که مسافر باید بین این دو شهر در راه باشد سنجیده می شود. [مثلا گفته می شود از این شهر تا آن شهر 5 ساعت راه است!] مثلا فاصله بین طورخان (در مرز با پاکستان) تا کابل 300 کیلومتر است و در شرایط عادی، می تواند حداکثر طی سه ساعت طی شود، ولی در آن اوضاع که ما می خواستیم مسیر را طی کنیم، 12 ساعت طول کشید! و مجبور شدیم در بین راه، شب را در جلال آباد توقف کنیم و فردا صبحش باز به مسیرمان ادامه دهیم. عذاب راه فقط در سختی هایش و ساعت های طولانی که آدم باید در جاده باشد خلاصه نمی شود، بلکه خستگی و کوفتگی ای که آدم (از کثرت بالا و پایین رفتن ماشین و گیر کردنش و تکان های شدیدش در طول مسیر) به آن دچار می شود هم هست. مسئله ای که باعث می شود آدم وقتی به مقصد مورد نظرش می رسد بیشتر شبیه جسدی بی جان باشد! ممکن نیست بتوانی سختی راه و رنج هایش را بفهمی مگر اینکه اوضاع جغرافیایی افغانستان را بشناسی. شمال افغانستان منطقه ای دشتی است که عبارت است از دامنه ی کوه های پامیر و هندوکش. در جنوب غربی افغانستان هم منطقه ای دشتی که البته رود هلمند که از کوه های هندوکش جاری است به آن نفوذ می کند. اما وسط این دو، منطقه ای پر از بلندی هاست که دوسوم وسعت کشور را در بر می گیرد و امتداد بلندی های پامیر محسوب می شود که جغرافی دانان، آن را سقف دنیا نامیده اند و کوه های مشهور هیمالیا از آن منشعب می شود. شاخصه ی اساسی آن هم کوه های سر به فلک کشیده ی هندوکش است و شاخه های آن. ممکن نیست کسی بتواند این کوه ها را تخیل و تصور کند مگر وقتی که خودش با چشم آنها را ببیند و شدت هیبت و سرسختی ای که دارد را درک کند، کوه هایی که در برخی موارد ارتفاعشان به 7620 متر می رسد! تقدیرمان این بود که همین منطقه ی مرکزی کشور محل مورد نظر ما و هدف اولمان باشد. پایتخت کشور و مقر حکومت، کابل، در قلب همین منطقه واقع شده است، اگرچه قندهار (محل استقرار رهبر طالبان که به او امیرالمومنین می گویند) در ارتفاعات جنوبی واقع شده است. چیزی که در راه مابین پیشاور و طورخان دیده بودیم را باز در مسیرمان در فاصله ی طورخان و جلال آباد و حتی کابل مشاهده کردیم. ماشین های باری پُر و ماشین های سواری [اتوبوس یا مینی بوس های] رنگارنگ با پرچم های سیاهشان که خیال می کردند با آنها چشم زخم را از خود دور می کند، در برخی موارد هم راننده، یک میمون کوچک (که به آن نسناس میگویند) بالای ماشینش بسته است، شاید معتقد است خوش شانسی می آورد. البته تصویری که در این موضوع در افغانستان دیدیم از سه جهت با تصویری که در پاکستان دیدیم فرق دارد: جهت اول اوضاع بسیار وحشتناک و بد جاده هاست که به آن اشاره کردیم. دوم اینکه جاده های افغانستان هنوز در بین صحنه های نبرد قرار دارد و تانک ها و توپ های سوخته، بالای صخره ها و شن ها دیده می شوند و اتاقک ماشین ها در جای جای مسیر افتاده است. البته ساکنین و مسافران هم با این مسئله سازگاری پیدا کرده اند و مثلا اتاقک ماشین ها تبدیل شده به سایه بان هایی که در پناه آن در سایه بنشینند و گاهی هم این اتاقک ها تبدیل شده به مغازه های کوچکی که به ساکنین چادرها[ی آوارگان] جنس می فروشد. در مورد بقایای تانک ها و توپ ها هم بچه ها را می دیدم که رویش می پرند یا پشتش مخفی می شوند، آن هم در بین گله های بز و گوسفند که آنها هم در حرکت و پریدن روی این وسایل با بچه ها همراهی می کنند! سومین تفاوت بین مسیر در افغانستان و پاکستان هم خود را در شکل محل های استقرار آوارگان نشان می دهد. در طول سال های جنگ اوضاع شهرهای اصلی افغانستان به کلی بهم ریخت و برخی از ساکنین آنها ترجیح دادند برای پناه جویی به جنوب کشور بروند و سازمان های بین المللی در آغاز برای سرپناه یافتن آنها چادرهایی برپا کردند که در ادامه تبدیل شدند به خانه های فقیرانه ی آنها که بیشتر شبیه جعبه های گلی چیده شده کنار هم به نظر می رسند. این خانه ها بعد از آنکه ساکنینش به دیار خود برگشتند همچنان باقی ماند و تا الان هم برجاست و شاهدی است از آن دوره. تا وقتی به ورودی کابل نرسیده بودیم برخوردی با نیروهای طالبان نداشتیم. آنها، پنج تایشان برای استراحت کنار جاده نشسته بودند و چای سبز می نوشیدند و پشتشان یک وانت دوکابینه بود که پشتش مسلسل سبک کارگذاشته بودند. چون ماشین گرد و خاک گرفته بود و به جای اینکه پلاک داشته باشد، سلاح داشت، راننده سریعا فهمید که ماشین، ماشین حکومت است، فلذا به محض دیدنش ضبط ماشین را خاموش کرد و نوار کاست را به آرامی در جیبش گذاشت. آن موقع داشتیم به آوازهای زیبایی از یکی از مشهورترین خوانندگان زن افغان به نام نغمه گوش می کردیم که بعد از وارد شدن طالبان به کابل و ممنوع شدن آواز و موسیقی توسط آنان به پاکستان رفته بود. برایم تعریف کردند که صدای شیرین او و خواننده ی محبوب پشتون عبدالله مقری با نوار کاست هنوز در همه ی خانه ها پخش می شود، نوارهای کاست این دو هم در حجم عظیم از پاکستان به افغانستان قاچاق می شود. آواز نغمه که گوش می کردیم می گفت: آقای ملای من، به دادم برس. معشوقم تب کرده و منتظر دعایی است که تو برایش بنویسی، شاید جان را به تنش برگرداند! صحنه خالی از پارادوکس هم نبود، نغمه داشت با آواز مخاطب خودش ملا را صدا می کرد، و کمی بعد چند نفر از ملاهای طالبان در جاده پیدا شدند! [در زبان افغان ها، به نیروهای طالبان ملا هم گفته می شود.] ادامه دارد ... پی نوشت ها: 1- مجاهدین ، به نیروهای اسلام گرایی گفته می شد که با گرایش های سیاسی و بینشی مختلف، در دوران حکومت کمونیستی و حضور شبه اشغالگرانه ی ارتش سرخ شوروی در خاک افغانستان (از اواخر دهه ی 50 شمسی)، به عنوان جهاد ، شروع به جنگ با آنان کردند. در بین این نیروها، هم نیروهای دارای گرایش های بازترسیاسی دیده می شد و هم نیروهای اسلام گرای سنتی و هم برخی نیروهای سلفی. مجاهدین از احزاب و گروه های مختلفی تشکیل شده بود که پس از پیروزی بر کمونیست ها و اخراج شوروی از افغانستان در سال 92 نتوانستند بین خود به توافق برسند و جنگ داخلی بین خود آنان آغاز شد که در نهایت موجب به وجود آمدن حرکت طالبان و شکست همه ی مجاهدین از این حرکت تازه تأسیس گردید. از سران مجاهدین می توان به احمد شاه مسعود، برهان الدین ربانی، گلبدین حکمتیار، عبدرب الرسول سیاف و شهید عبدالعلی مزاری نام برد. قسمت های قبل: مقدمه قسمت 1 Let’s block ads! (Why?) منبع: مشرق کد مطلب : سایر اخبار ...
آزادسازی تدمر، مقدمه آزادسازی رقه و دیرالزور
ملل به اجرا گذاشته شده، گروه های تکفیری را شامل نمی شود. دقیقا دو اسم در قطعنامه های 2253 و 2254 برده شده که بر اساس آن جبهة النصره و داعش از آتش بس مستثنی شده اند. لذا دولت سوریه با توجه به آتش بس در بقیه جبهه ها با آسودگی خیال بیشتری موفق به طراحی این عملیات شده و تدمر را آزاد کرده است. وی در ادامه این گفت وگو به اهمیت آزادسازی شهر تدمر پرداخت و اظهار داشت: اهمیت آزدسازی تدمر در این است ...
روسیه و آمریکا برای تمدید آتش بس در سوریه توافق کردند
های تکفیری همچون داعش و جبهه النصره که در فهرست گروه های تروریستی شورای امنیت قرار دارند نمی شود و مبارزه با این گروه ها از سوی ارتش سوریه و گروه هوافضای روسیه به شدت جریان دارد و این گروه ها تا کنون خسارات سنگین و تلفات جانی چند هزار نفری متحمل شده اند.
حبس ابد برای 11 عضو گروهک برانداز در امارات
این تیم 41 نفر هستند که از آگوست سال گذشته (2015) تحت محاکمه قرار گرفته اند. 41 نفر مذکور که بیشتر اماراتی هستند با هدف کودتا و برکناری دولت کنونی امارات و نیز ترور مقامات این کشور، سلاح وارد امارات می کرده اند. حامیان آنها برای وارد کردن سلاح به امارات، جبهه النصره در سوریه و دیگر گروه های تروریستی منطقه بوده اند. اخبار مرتبط پاکسازی دو منطقه راهبردی عراق از داعش ...
فرار به جلوی عربستان پس از گسترش تروریسم به اروپا
منشاء تروریسم در غرب شدت گرفت بطوریکه بسیاری از رسانه های مطرح و محافل سیاسی در غرب با انتقاد از سیاست های دولت اوباما ، فشار بر عربستان به عنوان علت وجودی تروریسم را به جای مبارزه با معلول خواستار شدند . روزنامه نیویورک تایمز پس از حوادث پاریس نوشته بود عربستان سعودی هم مانند گروه تروریستی داعش است که خود آن را ایجاد کرده است. در آن مقطع وزیر دفاع عربستان پیشنهاد تشکیل ائتلاف ...
اظهارات جنجالی شاه اردن درباره ترکیه
درگیر جنگی سخت علیه داعش است و انفجارهایی که رخ داده نه در اردن بلکه در ترکیه بوده است، به همین دلیل ادعاهای پادشاه اردن مبتنی بر واقعیت نبوده و کاملاً مردود است. این منبع ادامه داد، برای منافع اردن و منطقه بهتر آن بود که امان به جای آنکه سخنگوی اسد باشد به عنوان دوست اقدام به همکاری با قدرت راهبردی منطقه ای مانند ترکیه می کرد. ...
برقراری تدابیر شدید امنیتی در ترکیه به مناسبت عید پاک مسیحیان
به گزارش دولت بهار به نقل از فارس، اداره کل امنیت ترکیه در پیامی هشدارآمیز به کلیه ادارات زیرمجموعه خود در شهرهای مختلف کشور، خواستار آماده باش کامل به منظور جلوگیری از هرگونه اقدام تروریستی داعش یا جبهه انقلابی آزادیبخش خلق که یک گروه غیرقانونی مارکسیستی است، در این روز شد. منابع رسانه ای ترکیه اعلام کرد که در این پیام از کلیه نیروهای پلیس خواسته شده که با دقت تمام در آماده باش باشند ...
اسد: آزادی پالمیرا نشانگر موفقیت راهبرد ارتش بود
بشار اسد، رئیس جمهور سوریه آزادسازی پالمیرا را موفقیت راهبرد ارتش سوریه و متحدان آن در جنگ علیه تروریسم دانست. تلویزیون سوریه اعلام کرد بشار اسد در دیدار با یک هیأت فرانسوی گفت: آزادی شهر تاریخی پالمیرا یک دستاورد مهم و نشانۀ دیگری از موفقیت راهبرد ارتش سوریه و متحدانش در جنگ علیه تروریسم است. به گفتۀ رئیس جمهور سوریه موفقیت ارتش این کشور و هم پیمانانش در پالمیرا نشانگر عدم ...
اسد: تصاحب عنوان ریاست جمهوری حق همه شهروندان سوریه است
شامل می شوند و به همین دلیل ایشان در حوزه قومیتی خود نیز اقلیت محسوب می شوند. دوئیک در ادامه نقل قول خود از صحبت های اسد گفت: وی به ایفای نقش دائمی دولت مرکزی در اداره سوریه باور دارد حال آنکه در این میان برخی مناطق نیز از اختیار عمل بیشتری برخوردار خواهند شد. در ادامه، این نماینده پارلمان فرانسه در بازتاب سخنان اسد گفت: وی به لزوم تدوین قانون اساسی جدید اشاره و با لحاظ کردن ...
پالمیرا به طور کامل آزاد شد
و هم بخش مسکونی شهر به دست نیروهای بشار اسد افتاده است. خبرگزاری فرانسه به نقل از مقام نظامی سوری می گوید نیروهای دولت مرکزی مشغول خنثی کردن ده ها بمب و مین داخل شهر باستانی هستند . خبرگزاری رویترز نیز خبر مشابهی را به نقل از رسانه های دولتی و گروه های ناظر نقل کرده است. به گفته ارتش سوریه، شبه نظامیان داعش به سوی رقه، دیرالزور و سخنه عقب نشته اند. ساعاتی پیش از این دولت سوریه خبر از پیشروی های عمده ای در این شهر کهن سوریه داده و گفته بود با حمایت جنگنده های ارتش روسیه، سه منطقه مهم داخل پالمیرا از داعش بازپس گرفته شده است. ...
شهید قهرمان “حسین املاکی” را بهتر بشناسیم + تصویر
عظیم انقلاب بپیوندد و در این عرصه فعالیت زیادی برای به زانو در آوردن نظام منحوس پهلوی در منطقه داشت. با به ثمر رسیدن نظام مقدس جمهوری اسلامی به سبز جامگان این نهاد بر خواسته از متن امت اسلامی، سپاه پاسداران لنگرود پیوست و با تجاوز رژیم بعثی عراق به ایران اسلامی و تحمیل جنگی نابرابر به انقلاب نوپای اسلامی به همراه اولین گروه از نیروهای اعزامی گیلان عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل به دیار خونین سرپل ...
نگاهی به سفر روحانی به پاکستان بعد از سالیان متمادی
میل به همکاری را می توان به نزدیکی آرای دو رئیس جمهور وقت و هیات های اجرایی هر دو کشور در مورد حوزه های مشترک کشور متبوعشان مرتبط دانست. سفر دو روزه ی روحانی بعد از سفر آیت الله خامنه ای در زمان ریاست جمهوری شان در سال 1364 یکی از مهم ترین سفرهای هیات عالی رتبه ایرانی به پاکستان به شمار می رود. آن هم در حالی که گروه های تروریستی کشورهای منطقه را تهدید می کنند و ایران و پاکستان دارای ...