سایر منابع:
سایر خبرها
در یکی از اتاق ها درست کرده بود کار می کرد. اگر اشتباه نکنم عابد (بسطامی) من را به آنها معرفی کرد و آنها هم من را می شناختند. آن موقع آلبوم خودکشی ممنوع هم منتشر شده بود و خیلی همه گیر شده بود. شاهرخ شریفی خیلی تحویلم گرفت و گفت بیا اینجا کار کن و بمان و از وسیله ها استفاده کن. تقریبا همه چیز هم بود. یک روز آنجا بودم که شهاب اکبری از در آمد و با هم آشنا شدیم و به من گفت من کارهایت را دوست دارم و ...
ها داشت. از همان هایی که همیشه و همه جا همراهش بود. تصویر نگاه های پر التماس زخمی ها و صدای تکبیرشان، دویدن روی بدن های پرخون بچه ها که روی هم ریخته بود، تصویر رفیق چندین و چند ساله اش که بین راه جا ماند تا قولی که موقع ترکشان بلند بلند فریاد زده بود. ساعت به ساعت و لحظه به لحظه اش توی ذهنش می آمد و دلش را آتش می زد. حسرت قولی که سالها توی دلش مانده بود شد انگیزه اش برای تفحص. پای خیلی ها را هم با ...
خلاق و بازیگرانی که نگاه و سمت و سویی متفاوت دارند فکر می کنید بیش از حد دور خودتان حصار کشیده بودید و حالا باید روابط عمومی تان را تقویت کنید؟ - حاتمی: نه نه، اصلا کاری به روابط ندارم. با دیدن چنین موج وسیعی از فیلمسازان جوان خوشحال شدم. مصفا: در واقع وضعیتی که فریز شده بود، انگار شکست. - حاتمی: بله دقیقا. من فکر می کنم 15-10 سال در یک دنیای منجمد بودیم و با بعضی ...
آمده و کارشناسی ارشد زمین شناسی دارد. در حال حاضر هم در سازمان زمین شناسی مشغول به کار است. وقتی ازبیماری الناز می پرسم لبخند صورتش را بزرگتر می کند به چشمانم نگاه می کند و انگار که غم و شادی اش قاطی شده باشد می گوید: 15 ساله بودم. یک روز صبح از خواب بیدار شدم دیدم نصف بدنم سنگین شده. اول حس کردم سرماخوردگی است اما وقتی دکتر رفتم بعد از آزمایش همان روز تشخیص دادند که ام اس است. حالا هادی ادامه ...
تار و پود این بالاپوش، دل را می برد به پس کوچه های تاریکِ نداری. در نگاه اول، بی برو برگرد می گویی عقب مانده است اما دقیق که می شوی می بینی این چشم و دست ماست که از دیدن و یاری او عقب مانده است. رقیه تمام لحظه های کودکی را عقب ایستاده است تا کسی بر بدن نحیف و صورت لاغر و پوست آفتاب سوخته و چشمان بی روح و پاهای کبره بسته یا سیاه از سرمازدگی اش ترحمی نکند. او خوب می داند که آه و افسوس ...
سرعت ترین آهنگسازهای صدا و سیماست و به همین خاطر، این توانایی را پیدا کرده است که بتواند در مدت زمان نسبتا کمی ترانه سرایی کند و ملودی بسازد.او برایمان از کارنامه کاری اش می گوید: من بیش از25 سال است که موسیقی کار می کنم.24 ساله بودم که به عنوان آهنگساز رسمی صدا و سیما استخدام شدم و تا امروز برای این سازمان کار می کنم. کار ما به گونه ای است که زمان در آن نقش بسزایی دارد. برای مثال از ...
بدانی دوری از معشوق یعنی چه! مادر من عاشق شده ام؛ اما نه عاشق دختر ها بلکه عاشق خدا شده ام می خواهم بروم پیش خدا . مات و منگ شده بودم حالا کم کم داشتم متوجه صحبت های محمد می شدم. سرم سنگین شد وخانه دور سرم می چرخید، صحنه تشییع پیکر شهدای محل در ذهنم تداعی شد و در ذهنم مجسم می کردم که بزودی عکس و اعلامیه های شهادت محمد را روی دیوارهای محل می چسبانند و محمد دیگر مال من نیست و دیر یا زود باید با او ...
کارگردانی بااخلاق است، برای من حکم یک رفیق را دارد. رفاقت ما 15 ساله است و هر گاه خودش صلاح دیده و نقش را مناسب من پنداشته، دعوت به کارم کرده است. هر زمان هم این تشخیص را نداده من پا پیش نگذاشته و اقدامی نکرده ام، چرا که مطمئنم نقش برایم نبوده است. شما از کار اجرا به بازیگری رسیده اید... شاید مردم اطلاعات کاملی از من نداشته باشند. در دوران خدمت سربازی، تئاتر کار می کردم. متن ...
سمندریان و... جوان تر از آن ها و نسل های بعد از آن ها، چیزهایی که آموختم در یک مقطعی که مدیر آموزش موسسه کارنامه بودم، به هنرجویان می گفتم درست است که یک بازیگر باید بحث تئوریک بازیگری را خیلی خوب بداند اما فقط پشت میز دانشگاه نشست و دکترا گرفت و غیره و ذالک نیست و از این آدم ها بازیگرهای آنطوری درنمی آید مگر اینکه باصطلاح خودش را به چیزهای دیگری مسلح کرده باشد که بتواند آن را کامل کند. همیشه به ...