سایر منابع:
سایر خبرها
کارگردان که جهان نامعلوم خود را ترسیم کرده، می خواهد به شکلی محدود و مینی مال و گرافیکی به همراه اشاره هایی اندک جهان خود را نشان دهد. چرا؟ چون سینما تک بعدی است. تصور کنید نقاشی صورت شما را با دو خط بتواند طراحی کند یا سایه ای از صورت خود را بر دیوار خیال کنید، آیا این تصویر کاملی از شماست؟ خیر! آن مشخصاتی است که نقاش و سایه تنها با ارائه چند نشانه از شما، شما را به یاد ما می اندازد. درباره بازیگری و ...
توی کوچه هاست که بارون یه شهرو به خون می کشه تو هر جای دنیا یه عاشق داره با گریه تو بارون قدم می زنه خیابونا این قصه رو می دونن رسیدن سرآغاز دل کندنه " خشایار اعتمادی در حال قدم زدن در خیابان های آتنِ یونان بود که ناگهان محمد اصفهانی را در آن طرف خیابان دید. پگاه آهنگرانی و متنی که توسط اصغر فرهادی نوشته شده است! چرا ندیده باشیم؟ همین ...
کشوری که مردم سرگرمی خانوادگی دیگری ندارند، تعداد ثابتی مخاطب وجود داشته باشد. ایوبی با اشاره به طرح سینما سلام یادآور شد: ما طرح سینما سلام را به همین دلیل اجرا کردیم و هجوم مردم به سینماها نشان داد که مردم ایران سینما را دوست دارند و نمی شود سینما را از سبد زندگی آنها حذف کرد. وی درباره عملکرد شورای صنفی نمایش در سال گذشته عنوان کرد: فروش خوب سینمای ایران در اکران نوروزی انرژی خوبی به همه ما داد ...
هنرستان مربوط به این رشته پر شده بود و مجید را ثبت نام نکردند. به همین خاطر مجید مجبور شد سال اول دبیرستان را در رشته ریاضی ثبت نام کند؛ آن سال را با بی علاقگی در مدرسه صفوی به پایان رساند او حتی در امتحانات خردادماه هم شرکت نکرد. بعد هم به ما گفت: گفته بودم که به ریاضی علاقه ندارم. سال بعد به هنرستان امین الدوله که مربوط به رشته نقاشی بود رفت. او روز به روز با تجربه تر می شد ...
با این موضوع به هیچ وجه باعث نشده برنامه ساز دیگری به این مساله فکر نکند که مستندی با این محوریت بسازد. درباره مشاغل سخت دنیا بارها مستندهای مختلفی با عناوین متنوع ساخته شده و این موضوع بارها دستمایه ساخت مستند در رسانه ملی هم شده است که در این باره می توان به مستند خسته نباشید اشاره کرد. همچنین درباره طراحی خانه های قدیمی به شکل مدرن در شبکه های مختلف خارجی برنامه های جذابی ساخته شده ...
بود و در یکی از برنامه ها به روستایشان رفته بودم؛ روزی این شخص در بین راه تصادف کرده و فوت می کند، چون او هم برای کار با ماشینش به روستاها می رفت این حرف بین مردم شایعه شد، محرمی که به روستاها می رفت فوت کرده است و من هم عصر همان روز، ماموریتی بودم که موبایلم آنتن نمی داد و این شایعه که راه افتاد به منزل ما هم آمدند، گریه و زاری کرده بودند. صبح روز بعد که با من تماس گرفتند من گفتم که کارم تمام شده و ...