سایر منابع:
سایر خبرها
ازدواج کند و بعد ما عروسی کنیم، اما پسرخاله ام ازدواج نمی کرد. از طرفی وقتی دیدم او ازدواج نمی کند، اعتراض کردم و قرار شد ما به او کاری نداشته باشیم. بعد از آن هر چند وقت یک بار یکی از اقوام مان فوت می شد و به همین دلیل مراسم ما به تاخیر می افتاد و اختلاف بیشتر می شد. شب حادثه چاقوی دسته زردی خریدم که بروم با نامزدم حرف بزنم و تهدیدش کنم تا بترسد. این متهم به قتل ادامه داد: نامزدم را که ...
ادامه داد: شب حادثه چاقوی دسته زردی را تهیه کردم و با نامزدم قرار گذاشتم. می خواستم او را متقاعد کنم که با هم ازدواج کنیم، برای اینکه او را دوست داشتم. آن شب ماشین دوستم را قرض گرفتم و به دنبال نازنین رفتم، داخل ماشین با او صحبت کردم اما او حرف از جدایی می زد. سر همین موضوع دعوایمان شد و من از روی عصبانیت چاقوی دسته زرد را بیرون آوردم و گفتم اگر قبول نکنی تو را می کشم. او حرفم را جدی نگرفت اما من ...
او با کسی دیگر ارتباط دارد. روز حادثه طبق معمول سر این موضوع با هم درگیر شدیم و کنترل خودم را از دست دادم. به همین خاطر هم او و پسرم را با چاقو زدم و از این اتفاق پشیمان هستم. در ادامه پسر مقتول شکایت خود را مطرح کرد و گفت: پدر و مادرم سال هاست که با هم دعوا دارند. مادرم چند سال قبل زیر کتک های پدرم دچار شکستگی پا شد و تصمیم گرفت از او جدا شود. من هم با مادرم زندگی می کردم، ما با هم ...
از صحنه حادثه گریختند و در کمتر از 30 ثانیه در کوچه و پس کوچه های اطراف میدان 17 شهریور ناپدید شدند. دقایقی بعد نیرو های امدادی از راه رسیدند و پیکر ارسلان را به همراه چند جوان مجروح دیگر به مراکز درمانی انتقال دادند. اما ارسلان که به بیمارستان امدادی شهید کامیاب مشهد منتقل شده بود، روز بعد بر اثر عوارض ناشی از ضربات چاقو جان سپرد و بدین ترتیب ماجرای این نزاع خونبار، رنگ جنایت به خود ...
سال از جنایت گذشته بود که یکی از اقوام مقتول با پلیس تماس گرفت و سرنخی را در اختیار تیم تحقیق قرار داد: چند روز قبل درحال عبور از خیابان بودم که نظیر را دیدم. او را پنهانی تعقیب کردم و آدرس محل زندگی اش را که ساختمانی نیمه ساز در جنوب شهر بودپیدا کردم. با اطلاعاتی که مرد جوان در اختیار تیم تحقیق قرار داد، نظیر بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد. به دستور بازپرس شعبه پنجمدادسرای امور جنایی ...
دستور بازپرس ویژه قتل تحقیقات در خصوص این پرونده ادامه داشت تا پسر جوان مراحل بهبودی خود در بیمارستان را سپری کرد و صبح امروز در مقابل بازپرس رضازاده قرار گرفت و پرده از این قتل خونین در شب برداشت.متهم به بازپرس رضازاده گفت: من و مریم 6 سال بود که عقد کرده بودیم و قرار بود خیلی زود برای خودمان خانه ای بگیریم و زندگی مشترکمان را شروع کنیم اما هم وسع مالی ما نمیرسید و هم خانواده ها مخالفت هایشان ...