سایر منابع:
سایر خبرها
پیشنهادهای خواندنی بازیگران
علاقه دارم و آثار نویسندگان متعددی از ادبیات جهان و بیش از همه فئودورداستایوفسکی را هم دنبال می کنم. رضا کیانیان از جمله بازیگران کتاب باز سینمای ایران است که در بحبوحه مشغله های کاری نیز این عادت پسندیده را ترک نمی کند. یکی از کتاب هایی که کیانیان به تازگی آن را مطالعه کرده نمایش نامه ای است به نام فراموشی که حمید امجد کارگردان تئاتر و سینما آن را به رشته تحریر درآورده واین ...
شهید ابراهیم هادی و ورزش باستانی
!گفتم : چطور مگه؟ گفت: من اومدم اینجا ایشون داشت شنا می رفت.من با تسبیح که در دست دارم شنا رفتنش رو شمردم تا الان7 دور تسبیح رفته یعنی 700 تا شنا، تازه من از اول ورزش شما نبودم، تو رو خدا بیارش بالا الان حالش به هم می خوره. ورزش که تمام شد ابراهیم انگار نه انگار که حدود چهار ساعت شنا رفته،اصلاً احساس خستگی نمی کرد. کتاب سلام بر ابراهیم – ص 18 زندگی نامه و خاطرات پهلوان بی مزار شهید ابراهیم هادی انتهای پیام/ ...
تحلیلی بر زندگانی امام سجاد علیه السلام از نگاه رهبرمعظم انقلاب
اللؤم لؤم الجاهلیة یعنی هیچ پستی و خواری برای مردم مسلمان نیست و پستی، همان خواری و ذلت جاهلیت است. اشاره امام علیه السلام به جاهلیت و شرک پدران عبدالملک بود و اینکه رویه جاهلی در خود او وجود دارد. وقتی نامه امام علیه السلام خوانده شد، پسر عبدالملک رو به پدرش کرد و گفت: ای امیرالمؤمنین! ببین علی بن الحسین (ع) چه تفاخری بر تو کرده است. یعنی در این نامه فهمانده که پدران من همه مؤمن، و پدران تو ...
دختران غریب در شهر طعمه مرد جوان
فلکه صادقیه منتظر تاکسی بودم که یک خودرو سیاهرنگ که مسافرسوار می کرد، سوارم کرد و من در صندلی جلو نشستم. راننده با مسافر صندلی عقب درخصوص آگهی فروش خودرو اش که به گفته خودش در سایت سرشناس اینترنتی آگهی کرده بود صحبت می کرد و به این بهانه شماره تماس خودش را به من و مسافر صندلی عقب داد. در ادامه مسیر من در حال بازی کردن با گوشی تلفن همراهم بودم که راننده درخصوص گوشی تلفن همراهم چندین سوال ...
خواستگاری های یک دزد از دختران مسافر
تاکسی بودم که یک خودرو سیاهرنگ که مسافرسوار می کرد، سوارم کرد و من در صندلی جلو نشستم. راننده با مسافر صندلی عقب درخصوص آگهی فروش خودرو اش که به گفته خودش در سایت سرشناس اینترنتی آگهی کرده بود صحبت می کرد و به این بهانه شماره تماس خودش را به من و مسافر صندلی عقب داد. در ادامه مسیر من در حال بازی کردن با گوشی تلفن همراهم بودم که راننده درخصوص گوشی تلفن همراهم چندین سوال از من پرسید با توجه ...
مرا میهمان دستان کریمت کن!
1 بست بالا: نزدیکی و دوری شانه هایت محکم و آرام، ایستاده اند... نگاهت، روبه رو را جستجو می کند. بیش از زیارت ، متوجه دیگرانی... که چه می کنند؟... چه می گویند؟... و چرا با همه رفتارهای عجیب شان، به این جا آمده اند... این جایی که احساس می کنی متعلق به تو... و مشابهان توست. سرت را که می گردانی و آدم های تازه وارد را می بینی؛ آنان را هم داوری می کنی... هرچند می دانی که ممکن است ...
روایتی از حجاب زنان در حکومت طالبان و مجوز آموزش زبان انگلیسی و فرانسوی
نظامی بوده، و بعد از افزایش موج درخواست ها نسبت به تحویل دادن بن لادن (پس از اتهامش به دست داشتن در فعالیت های تروریستی) نسبت به خبرنگارهای خارجی سخت گیرتر شده اند. از آنجا که اکثر خبرنگاران خارجی، اروپایی یا آمریکایی هستند، خبرنگارهای خارجی مورد شک واقع شده و باعث نگرانی شده اند. نیروهای طالبان بعید نمی دانستند که برخی از این خبرنگاران تحت پوشش مأموریت مطبوعاتی به کابل آمده باشند درحالیکه در اصل ...
خشونت در پایتخت
می روند. این نوعی از خشونت است که علاوه بر طرفین معمولا مضرات آن شامل سایرین حضار نیز می گردد تا لحظاتی پر تنش را سپری کنند. مزاحمت برای خانم ها این روزها زیاد دیده ایم که وقتی خانمی در حال رانندگی است مردان و پسران او را مسخره می کنند و به او "تیکه" می اندازند. کی به تو گواهینامه داد؟ چطوری از پارکینگ دراومدی؟ یک آب هویج هم برای ما بگیر و عباراتی از این دست، حرف هایی است که ...
خواستگاری از ده ها دختر جوان برای سرقت اموال شان
ولی کمی آن طرف تر او جلوی یک داروخانه ایستاد و از من خواست برایش دارو بگیرم. من هم درحالی که کیفم داخل خودروی او بود پیاده شدم ولی مرد جوان فرار کرد و کیف دستی ام را که داخلش 600هزار تومان پول و گوشی تلفن همراهم بود سرقت کرد. با ادامه تحقیقات مأموران به اطلاعات تازه تری از متهم دست پیدا کردند. یکی دیگر از شاکیان گفت: وقتی سوار خودروی متهم شدم او به من پیشنهاد ازدواج داد و از این طریق ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (107)
، مشکل چیه؟ گفت از مرکز مخابراتیتونه، اینجا وصله. 15. الان استقلالیا دارن به لحظات ملکوتیه ”مگه لیگ ایرانو نگاه میکنید؟!" نزدیک میشن. 16. تو این وضعیت مرد میخاد کل کل کنه. یهو میبینی تیمت زیر اونیه که تا ده دقیقه پیش زیر تیمت بود. 17. یه زمانی آرزو میکردم وقتی سوار مترو میشم،جا واسه نشستن باشه حالا هر وقت که میخوام سوار شم، آرزو میکنم که فقط جا واسه وارد شدن باشه. ...
فرهنگ در رسانه
کارهای کلانتری و دادگاه هستم. یکی از آقایانی که زمانی درسینما جزو بچه های صحنه بود از 40 نفر از بچه های سینمایی کلاهبرداری کرد از من هم ملکی به ارزش 3 میلیارد تومان برد. این پول در واقع مربوط به ملک ما در فشم بود. او بعد از کلاهبرداری در فیلم هایی همچون پرویز، در دنیای تو ساعت چند است؟ و احتمال باران اسیدی مشارکت داشت که هم اکنون متواری است. او از بچه های سینمایی خانه، مغازه، ماشین و پول کلاهبرداری ...
پیاده رو ویترین من است، خیابان پارکینگ
مغازه پارک کنم. یکی به دوی ما زیاد دوام نمی آورد؛ عکاس روزنامه عکس هایش را گرفته. البته بماند که میوه فروش ماشین ندارد و فقط ساعت 6 صبح بارش را با یک نیسان اجاره ای به مغازه می آورد و تمام. موتورم را می رانم به سوی خیابان صابونچی، اینجا هم چند نقطه ای از خیابان دست کمی از خیابان اول ندارد. بهتر است چیزی نگویم بالاخره همسایه هستند نباید بدشان را گفت. ولی خیابان که هیچ، پیاده رو ...