سایر منابع:
سایر خبرها
خواستم تا کانال تلویزیون را تغییر دهد که با هم مشاجره کردیم و دعوایمان شد. با شدت گرفتن درگیری حتی او را در اتاقش زندانی کردم که دوباره عصبانی شد و با برداشتن کارد آشپزخانه به سمتم آمد و می خواست مرا بترساند که کارد را از او گرفتم و دوباره در اتاق زندانی اش کردم. دوست نداشتم دیگر خواهرم زنده باشد، به همین دلیل طنابی را برداشته و به اتاق او رفتم. از پشت سر، طناب را دور گردنش گره زدم. وقتی ...
برای یک موازنه ی دیپلماتیک ،گویی هر یک کامل کننده ی یک روح واحد در کالبدی به نام (ایران) بودند ،در زیر مروری گذرا به سه تفنگدار هسته ای انداخته ایم بهانه ای است برای قدردانی آنهایی که تازه نوروز را شروع کرده اند: نو روزی برای همه ی هموطنان... عباس عراقچی - محبوب بسیجی ها... خیابان بهار در محدوده ی هفت تیر و پیچ شمرون، جایی که عباس آقا عراقچی متولد شده است. البته اصالت خانواده ی ...
نمی شناسم؛ اما با او در نمی افتم. عاقبت دادگاه شاه به اسماعیل حاج رضایی، طیب حاج رضایی، من و حاج علی نوری حکم اعدام داد و به برادران کاردی و شمشاد و بقیه، ده تا پانزده سال زندان دادند. بعد از اعلام حکم، ما را به بندهامون منتقل کردند. نصف شب، مأمور شهربانی آمد و زد به در زندان و گفت: محمد باقری! حاج علی نوری! اعلاحضرت با یک درجه تخفیف، عفو ملوکانه به شما داده. اینها ...
سوم این مجتمع مسکونی که آپارتمانی 110 متری بود، حاضر شدند. مأموران در نخستین گام با جسد مرد 65 ساله داخل آشپزخانه روبه رو شدند که با اصابت چندین ضربه چاقو در حالی که لباس بیرون به تن داشت، روبه رو شدند. مأموران در بررسی بیشتر داخل اتاق خواب با جسد دختر 27 ساله ای که طناب پاره شده ای به دور گردنش بسته شده بود، مواجه شدند. تحقیقات نشان می داد وی ابتدا با طناب به چنگک لوستر حلق آویز شده و بعد طناب ...
دولت عضو بلوک غرب مهدی بازرگان نخست وزیر وقت را تحت فشار قرار داده بودند که مانع اعدام هویدا شود و به همین سبب شیخ صادق خلخالی در طول دومین دور محاکمه هویدا، تلفن های زندان قصر را از کار انداخته بود که به او تلفن و سفارش نشود. زادروزها 1770 - زادروز ویلیام وردزورث شاعر بزرگ انگلیسی ویلیام وردزورث 1920 - زادروز راوی شانکار آهنگ ساز و نوازنده هندی سیتار ...
بر عناصر حیاتی گردن دچار خفگی شده است. پدر مریم وقتی تحت بازجویی قرار گرفت جوانی به نام تورج را به عنوان قاتل معرفی کرد و گفت تورج خواستگار دخترش بود. این مرد توضیح داد: در حالی که به شدت نگران سرنوشت دخترم بودم تورج با من تماس گرفت و گفت مریم را کشته است. او گفت جسد را پشت خانه ما انداخته است. بعد از شنیدن این خبر در حالی که به شدت مضطرب شده بودم به آنجا رفتم و جنازه را دیدم. بعد هم پلیس را باخبر ...
بر خواهند داشت. در آستانه ی اعدام یکی از رجال وقت با عجله برای او پیغام آورد که شما این مشروطه را امضا کنید و خود را از کشتن برهانید و او در جواب فرمود: دیشب رسول خدا را در خواب دیدم، فرمودند: فردا شب مهمان منی. من چنین امضایی نخواهم کرد طناب دار به گردن وی انداخته شد و لحظاتی بعد پیکر بی جان وی برفراز دار باقی مانده بود. دسته موزیک شروع به نواختن کرد و ...