سایر خبرها
پخش سریال کره ای جدید در تلویزیون
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از خبرگزاری صدا و سیما، سریال "ساچویی فراری از قصر" با نام لاتین"The Fugitive of Joseon " محصول 2013 کشورکره جنوبی در ژانر حادثه ای - رمانتیک در جدول پخش شبکه سه قرار گرفته است. این سریال که مدیریت دوبلاژ آن را زهره شکوفنده برعهده دارد در 29 قسمت 45 دقیقه ای پخش می شود. کارگردانی این مجموعه بر عهده "لی جین سئو" و "جئون وو سونگ" است و بازیگرانی ...
چرا باجناق داوود رشیدی در خندوانه از وی حرفی نزد
خندوانه شب گذشته میزبان عروسک سازان بومی 12 استان کشور بود. به همین بهانه رامبد جوان شادی برنامه را به عروسک سازان بومی و طرفداران آن ها تقدیم کرد. مهمان برنامه شب گذشته خندوانه ، عادل بزدوده سازنده عروسک هایی مثل مخمل در مجموعه خونه مادر بزرگه ، زی زی گولو در مجموعه تا به تا ، عروسک هایی از مجموعه شهر موش های 1 و 2 ، گلنار و ... بود. جوان در ابتدای برنامه ضمن تسلیت درگذشت ...
دختر تاریخ ساز المپیک امشب به خندوانه می آید
به گزارش جام جم آنلاین از روابط عمومی برنامه خندوانه، این ورزشکار که تنها زن ایرانی است که در تاریخ ایران در بازی های المپیک برنده مدال شده ؛ با رامبد جوان و جناب خان یک گفتگوی ویژه خواهد داشت. کیمیا همچنین با هیجده سال سن جوان ترین مدال آور تاریخ ایران در ادوار المپیک است. خندوانه با حضور کیمیا علیزاده امشب ساعت 23 از شبکه نسیم پخش خواهد شد. ...
چرا موزه بین المللی عروسک راه اندازی نشد؟
نگهداری کنیم! زمانی که شهر موشهای 2 را کار می کردیم خانم برومند یک روز گفتند عروسک های موزه ی سینما خراب شده است؛ عروسک هایی مثل گلنار ، الو الو من جوجوام ، کلاه قرمزی ، پسرخاله و در به در ها که اکثر آنها کار من و رحیم دوستی بود که چند ماه پیش خارج از کشور فوت کرد. ما فکر می کردیم با کمی تعمیر می شود آنها را درست کرد اما متوجه شدیم عروسک ها کلاً از بین رفته اند و مجبور شدیم آنها را بازسازی کنیم. یعنی ...
خالق " زی زی گولو" مهمان خندوانه + فیلم
به گزارش گروه چند رسانه ای خبرگزاری میزان، گفتگوی جالب رامبد جوان با عادل بزدوده عروسک ساز معروف ، ملقب به " پدر عروسک ها " را در این بخش از برنامه خندوانه مشاهده می کنید. عادل بزدوده ساخت عروسک هایی مثل "مخمل" در مجموعه خونه مادر بزرگه، "زی زی گولو" در مجموعه "تا به تا"، عروسک هایی از مجموعه شهر موش های 1و2، گلنار و ... را در کارنامه دارد. دانلود ...
در تئاتر جایی برای حسادت نیست
آثاری که در این دوره به جشنواره آمده بودند در مقایسه با سال های گذشته چگونه بودند؟ در این دوره از جشنواره خیلی زود کارمان را آغاز کردیم. از آبان 94 که فراخوانمان را منتشر کردیم تقریبا هشت ماه برای برنامه ریزی جشنواره فرصت داشتیم. این اتفاق خیلی به جشنواره کمک کرد تا کارگردان ها و گروه های شرکت کننده زمان بیشتری برای تمرین و تمرکز روی کارشان داشته باشند. نتیجه هم این شد که سطح کیفی جشنواره امسال به گواه دوستان و فعالان این عرصه بسیار بهتر از سال های قبل بود. شکل گیری و فعالیت خانه عروسک در ساماندهی جشنواره چه تاثیری داشت؟ بچه های خانه عروسک که البته همه شان داوطلبانه اینجا فعالیت دارند، تلاش خود را کردند هم با برگزاری برخی دوره های آموزشی طی دو سال گذشته و همچنین در اختیار گذاشتن امکانات اگر چه محدود خانه عروسک به گروه ها کمک کنند. حالا این که چقدر موثر بوده را من نمی توانم نظر دقیق بدهم و پروپاگاندا کنم. می توانم بگویم می شد بهتر باشد، اما در همین سطح هم مامن و فضایی بود که اتفاقات خوبی را رقم زد. چون بچه های عروسکی می توانستند خیلی راحت در خانه رفت و آمد داشته و با هم در ارتباط باشند. این موضوع تمرکزی ایجاد کرد که برای جشنواره کمک بود. ستاد جشنواره هم در خانه عروسک مستقر است، بنابراین خیلی کارها در همین خانه انجام شد. کارمندان خانه عروسک واقعا داوطلبانه کار می کنند؟ بله. در خانه داوطلبانه کار می کنند و در ستاد جشنواره هم واقعا با حداقل دستمزد. البته توقع دستمزد نداشتند، اما چون جشنواره بودجه دارد، نه به اندازه زحمت هایشان بلکه به اندازه بودجه مان دستمزد می گیرند. در واقع یک پول تاکسی می گیرند. (با خنده) جالب است عروسکی ها چنین اتحادی دارند. چون در عرصه تئاتر کمتر این اتحاد را می بینیم. درباره اتحاد نداشتن تئاتری ها تا حد زیادی با شما موافقم. شما خبرنگاران تحقیق کنید و ببینید چرا برخی تئاتری ها با این که امکانات بسیار اندکی چه از نظر مالی و چه زیر بنایی در اختیار دارند، با هم تعامل خوبی ندارند. جایی مثل سینما که پول زیاد است طبیعی است اتحاد نباشد و حسادت و رقابت وجود داشته باشد، ولی در فضای تئاتر و تئاتر عروسکی واقعا جایی برای حسادت و... نیست. البته می توانم بگویم این اتفاق در حوزه عروسکی خیلی کمتر شده و همدلی اتفاق افتاده در جشنواره نسبت به دوره قبل بیشتر شده است. چگونه می توان این اتحاد را شکل داد؟ این خیلی شعاری است که بگویم دست به دست هم دهیم و ایران خود را کنیم آباد، اما واقعا هیچ راهی جز این نیست که خودمان این اتحاد را ایجاد کنیم؛ چه به لحاظ صنفی و چه NGO های خود ساخته فرهنگی که خانه عروسک هم یکی از آنهاست. اگر واقعا نگاهمان به آینده باشد، دنبال منافع کوتاه مدت نباشیم و منافع بلندمدت را در نظر داشته باشیم همه منتفع می شوند. این نگاه های کوتاه مدت است که باعث بروز اختلاف ها و چشم و هم چشمی ها می شود و اتحاد را از بین می برد. در جریان داوری های جشنواره تئاتر عروسکی حاشیه هایی ایجاد نشد که دلخوری ایجاد کند؟ این اتفاقات همیشه رخ می دهد. فرض کنید کاری به هر علتی رد می شود یا داورها بدون این که خودشان بخواهند دچار اشتباه می شوند. چون امکان اشتباه همه جا هست. این را می گیریم که اصلا سه تا داور پنج تا داور همه با هم اشتباه می کنند یا این که یک کار واقعا در مقایسه با بقیه کارها امتیاز کمتری می آورد و در قیاس با بقیه حذف می شود، این که گروه یا کارگردان حذف شده کلا جشنواره را نفی کنند یا مشکل را بیرون از خودش جست وجو کنند و نپذیرند اشکال از خودشان بوده، سرمنشا همه حاشیه ها خواهد بود. من فکر می کنم بهتر است یک جشنواره خوب داشته باشیم. از همان اول گفتم آنها که رد می شوند به کمک دوستانشان که پذیرفته شده اند، بروند. متاسفانه اغلب گروه ها بعد از رد شدن کارشان هم دچار یاس شدند. در صورتی که مهم این است کار خوب در جشنواره حضور داشته باشد و مردم را به تماشای این کارها ترغیب کند. اگر امروز اعتماد مردم جلب شود، بقیه گروه ها هم از این اتفاق منتفع خواهند شد. اتفاقی که در سال های دور در سینما هم شاهد آن بوده ایم. چه اتفاقی افتاد ...
زندگی عاشقانه حنیف عمران زاده با همسر/ عکس بامزه محمد رضا گلزار/ پدر عروسک ها امشب در خندوانه
........... 95/6/7 صفحه برنامه خندوانه نوشت: پدر عروسک ها امشب در خندوانه عادل بزدوده سازنده تعداد زیادی از عروسک های خاطره انگیز کودکان دهه شصت، امشب به خندوانه می آید. این عروسک ساز ساخت عروسک هایی مثل مخمل در مجموعه خونه مادر بزرگه، زی زی گولو در مجموعه تا به تا ، عروسک هایی از مجموعه شهر موشهای 1و2، گلنار و .... را در کارنامه دارد. لازم به ذکر است که ...
عروسک های به یاد ماندنی دهه 60
با موضوعات مشخص که هر برنامه داشت مطرح و با 6آهنگساز 28ترانه برای آن ساخته و پخش شد ضمن اینکه کار کاملا آموزشی بود، ولی به طور غیرمستقیم با کیفیت مطلوب مخاطب را در مسیر اهدافش حرکت می داد. یا مجموعه زیر گنبد کبود یا آقای حکایتی یا مدرسه موش ها ، خونه مادربزرگه و بسیار تولیدات تلویزیونی و عروسکی که در یک دهه روی آنتن شبکه های تلویزیونی درخشیدند زیرا مدیران گروه ها با شهامت بودند. ...
رنگین کمان سریال ها در راه است
طی این مدت تلویزیون چاره ای نداشت جز آن که آثارش را بسرعت تولید و عرضه کند و به همین دلیل در بهترین حالت صرفا می توانست از میان سوژه های رسیده دست به انتخاب بزند؛ بنابراین در فاصله زمانی کوتاه سریال هایی با تم های مشترک و موضوعات مشابه و به موازات یا در پی یکدیگر از شبکه ها به نمایش درآمدند. اگرچه هنوز اتفاق قطعی و روشنی درباره شرایط مالی تلویزیون رخ نداده است اما به نظر می رسد، شرایط و وضعیت سریال های تلویزیونی بخصوص از بابت تنوع و تکثر رو به بهبود است. شواهد گواه آن است که بزودی رنگین کمانی از سریال های متنوع در تلویزیون شکل خواهد گرفت و بار دیگر مخاطب می تواند از میان سریال ها دست به انتخاب بزند و موضوعات مورد علاقه اش را دنبال کند. از سریال های پریا و چرخ فلک که موضوعاتی متنوع دارند و در قالب و ساختاری متفاوت از هم روایت می شوند، بگذریم و نگاهی داشته باشیم به آثار در دست تولید که هم به لحاظ تعداد و هم تنوع موضوعی قابل توجه هستند. از جمله سریال هایی که در مرحله تصویربرداری هستند، می توان به پرستاران ، نفس ، ملکا ، آرام می گیریم ، سرزمین کهن ، گشت ویژه ، دیوار شیشه ای ، لیسانسه ها ، بازگشت و یکتا اشاره کرد. سریال پرستاران به کارگردانی علیرضا افخمی همان طور که از نامش پیداست، تلخ و شیرین زندگی پرستاران را نمایش می دهد و داستان هایی را در فضای یک اورژانس روایت می کند که تاکنون در تلویزیون سابقه نداشته است. سریال نفس به کارگردانی جلیل سامان، داستانی را در بستر مبارزات انقلاب اسلامی ایران به نمایش خواهد گذاشت. آرام می گیریم روایت متفاوتی از بزهکاری و مناسبات انسانی و عاطفی افراد خانواده را به نمایش می گذارد. سرزمین کهن که چند قسمت از آن قبلا به نمایش درآمده، داستانی را در بستر تاریخ از دهه 20 تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نمایش می دهد. گشت ویژه همان طور که از نامش پیداست یک سریال پلیسی است، لیسانسه ها یک طنز تلویزیونی است، دیوار شیشه ای قصه هایی شبیه به آنچه را در برنامه ماه عسل روایت می شود در ساختار اپیزودیک روایت می کند که همین تفاوت ساختار می تواند به تنوع و تازگی سریال های تلویزیونی کمک کند و سریال های بازگشت و یکتا ملودرام های خانوادگی هستند که نمایش آنها در میان سایر سریال ها و در یک بازه زمانی می تواند پاسخگوی میل مخاطبان به ملودرام های خانوادگی باشد. با گذشت زمان و رونق گرفتن تولید سریال های تلویزیونی، امکان برنامه ریزی و چینش مناسب تر سریال ها فراهم و این روند در آینده بهتر و بهتر خواهد شد. تمام این پیش بینی ها زمانی به نتیجه مطلوب خواهد رسید که مسائل مالی کمرنگ شود اما نباید فراموش کرد که رونق سریال های تلویزیونی، در جذب آگهی و بهبود شرایط مالی تلویزیون بی تاثیر نخواهد بود؛ به عبارتی سریال ها و در نگاه کلی تر برنامه های خوب و متنوع علاوه بر مخاطب بیشتر در جذب سرمایه ها و درآمدهای بیشتر تاثیر خواهد داشت و درآمد و سرمایه بیشتر در شکل گیری آثار بهتر و باکیفیت تر. آذر مهاجر رادیو و تلویزیون ...
فیلم جهانی می سازم
اما اتفاقا و از سوی دیگر عده ای از جمله دوستداران شخصیت کاریزماتیک و آثار محبوب او، به پیروزی مدیری در سینما و در مقام کارگردان امیدوارند و گواه ادعایشان هم شناخت خوب این کارگردان از کمدی و مخاطبان خنده در تلویزیون است. آنها براین اعتقادند که مدیری به دلیل کارنامه عموما معتبر و موفقش در عرصه کمدی و در ارتباط با انبوه تماشاگران و طیف های مختلف، این قابلیت و توانایی را دارد که در سینما هم گلیم خود را با پیروزی از آب بیرون بکشد. اما فراموش نکنیم که هرچند تلویزیون و سینما به دلیل خاستگاه و بستر هنرهای نمایشی، وجه مشترک دارند، اما اساسا اقتضائات و مناسبات آنها به ویژه در ایران، گاه با هم تفاوتی بنیادین دارد. بنابراین درباره موفقیت یک چهره تلویزیونی در سینما و بالعکس یک ستاره سینمایی در تلویزیون، باید با احتیاط و حتی ترس و لرز صحبت کرد. این مساله درباره بازیگران شاید چندان برجسته و محسوس نباشد، اما درخصوص کارگردان ها به دلیل این که نتیجه و خوبی و بدی یک کار به نام آنها نوشته می شود، تیزتر و سخت تر است. با این حال تاکنون دو کارگردان چهره تلویزیونی در عرصه کمدی، یعنی رضا عطاران و سعید آقاخانی، هوس تغییر مدیوم به سرشان زده است و نتایج متفاوتی هم گرفته اند. عطاران طبیعتا موفق تر از آقاخانی عمل کرده و در کمیت هم جلوتر از آقاخانی ایستاده و سه فیلم به نام خوابم می آد ، رد کارپت و دراکولا ساخته است؛ اگرچه هیچ کدام از این فیلم ها نتوانستند آن طور که باید و شاید و شایسته توان و استعداد و طنازی عطاران است، نظر و رضایت منتقدان و تماشاگران را جلب کند و فروش های نسبتا خوب آنها را هم باید به حساب محبوبیت پرسونای عطاران به عنوان بازیگر گذاشت. آقاخانی هم تا اینجا فقط یک فیلم در کارنامه سینمایی اش دارد به نام لامپ 100 که فضایی کمدی جدی درباره مواد مخدر داشت و خیلی با بازخوردهای خوبی هم مواجه نشد. نتیجه حضورهای سینمایی کارگردان های کمدی تلویزیون، در مجموع تا اینجا خیلی چشمگیر نبوده و آنها به هیچ وجه نتوانستند، موفقیت تلویزیونی شان را به عنوان کارگردان در سینما تکرار کنند و پیروزی های عطاران و آقاخانی در سینما، فقط منحصر به عرصه بازیگری است. حالا استاد این دو یعنی مهران مدیری، بسیار دیرتر از بازیگران نخستین مجموعه های کمدی اش در تلویزیون، خود می خواهد با وزنه سنگین سینما روبه رو شود. اینجاست که خوشبین ها و طرفداران مدیری امیدوارند او به پشتوانه کارنامه غبطه برانگیزش در تلویزیون و مهم تر از آن هوشمندی و زرنگی اش و با کمک گرفتن از حرفه ای ها و کاربلدهای سینما، نخستین گام سینمایی اش به عنوان فیلمساز را محکم بردارد و همه را به ورود دیرهنگام یک فیلمساز پیشسکوت درعین حال تازه نفس، امیدوار کند. درحالی که عطاران و آقاخانی به عنوان کارگردان، هنوز در عرصه سینمای کمدی داخلی هم به موفقیت کاملی دست پیدا نکرده اند، سخن گفتن از حضور جهانی آنها کمی دور از دسترس و زودهنگام است. اما از مدیری این انتظار می رود که این همه تجربه گرانسنگش در عرصه کمدی تلویزیونی را در زورآزمایی دشوار سینمایی به کار بگیرد و علاوه بر جلب نظر و رضایت تماشاگران داخلی، نگاهی جهانی و فرامرزی هم داشته باشد. چرا که متاسفانه در همه این سال ها، فقط آثاری عموما جدی و حتی تلخ از سینمای ایران، راه به عرصه جهانی، جشنواره ها و اکران های خارجی پیدا کرده و سینمادوستان آنسوی آب ها، کمدی و طنازی ای از سینمای ما سراغ ندارند و احتمالا گمان نمی کنند ما اصلا چهره های توانمندی هم در سینما داشته باشیم. برای زدودن این چهره عبوس در نگاه جهانیان، مدیری بهترین گزینه است و می تواند آن حضورهای اندک کمدی خوب و ماندگار، همچون اجاره نشین ها داریوش مهرجویی را در سطح جهانی ارتقا دهد. پایان بخش این مطلب، پرسش اختصاصی روزنامه جام جم از مهران مدیری است که در نشست رسانه ای اولین فیلم سینمایی اش، ساعت 5 عصر از او پرسیده شد. خبرنگار ما از این کارگردان سوالی درباره چرایی بی اعتنایی سینمای کمدی ایران به عرصه جهانی پرسید و گفت: فیلمسازان ژانر کمدی در سینمای ایران، عموما نگاه محدود و داخلی دارند و هیچ وقت نگاهی به سینمای جهان نداشته اند. فقط موارد معدودی مثل اجاره نشین ها ساخته داریوش مهرجویی بوده که به عنوان یک کمدی موفق ایرانی، راهی به جشنواره ها و نمایش های جهانی پیدا کرد. شما به عنوان یک کارگردان موفق کمدی در تلویزیون، چقدر تلاش می کنید در فعالیت سینمایی، نگاه جهانی هم داشته باشید و وجهی از استعداد و توان ما در زمینه کمدی ایرانی را به جهان معرفی کنید و بشناسانید؟ مدیری در پاسخ به این سوال گفت: این مساله بستگی به زبانی دارد که برای فیلم انتخاب می کنیم. به نظرم ساعت 5 عصر زبان بین المللی را دارد، برای این که در آن آدم ها خیلی حرف نمی زنند، چون اصلا نیازی به حرف زدن نیست. این موقعیت ها و اتفاقات است که صفر تا صد این فیلم را می سازد و ممکن است در هرجایی از جهان رخ دهد. این وضعیت، خود به خود زبان این فیلم را جهانی می کند. فیلم بعدی من که فضایی تلخ دارد هم زبانی کاملا جهانی خواهد داشت، چون موضوع انسان و جنگ را مطرح می کند و مطمئن و امیدوارم که در نمایش های جهانی هم به خوبی دیده خواهد شد. علی رستگار فرهنگ و هنر ...
جادوی دیالوگ در سریال ها
مجموعه هایی همچون گرگ ها، روزی روزگاری، سربداران، امام علی(ع)، معصومیت از دست رفته و کمی جلوتر شب دهم، مدار صفر درجه، مختارنامه، میکائیل و ... از جمله این آثار هستند. مجموعه هایی که هم به لحاظ ساختار و کارگردانی کار بسیار قوی ای بودند و هم دیالوگ هایی درخشان و به یاد ماندنی داشتند. جذابیت دیالوگ ها و گفت وگوهای رد و بدل شده میان شخصیت های یک سریال گاه چنان جذاب و گیراست که مردم تا مدت ها این اصطلاحات و واژگان را در زندگی و مراودات و محاوره های روزمره شان به کار گرفته و حتی آن را به بخشی از فرهنگ کوچه و بازار تبدیل می کنند. با این حال، به نظر می رسد با کند شدن فرآیند ساخت مجموعه های تاریخی و توجه بیشتر به ساخت ملودرام های اجتماعی، توجه فیلمنامه نویسان به نگارش دیالوگ ها هم کم شده و لحن کلام شخصیت های داستانی از برخی جهات برای مخاطبان تصنعی و نمایشی به نظر می رسد. اما آیا این به معنای آن است که روزگار دیالوگ های درخشان و گفت وگوهای به یاد ماندنی در تلویزیون به سر آمده است؟ هنری که مورد غفلت است نویسنده مجموعه های تلویزیونی چون تولدی دیگر ، نیمکت و فصل زرد ، عامل نبود زمان را در افت کیفیتی که گاهی گریبانگیر متن آثار نمایشی می شود، دخیل می داند و می گوید: دیالوگ به عنوان یکی از اصلی ترین عناصر در هر فیلمنامه محسوب می شود. با این حال عاملی که موجب شده دیالوگ در مجموعه های ما گاهی با غفلت مواجه شود این است که برخی دیالوگ را با گفت وگو نویسی اشتباه می گیرند و فکر می کنند هر دو نفری که با هم کلماتی را رد و بدل می کنند لزوما در حال دیالوگ گفتن هستند. علی خودسیانی در گفت وگو با جام جم تصریح می کند: دیالوگ براساس درام شکل می گیرد و به عنوان عنصری دراماتیک در هر اثر نوشتاری به شمار می آید؛ لذا باید از گفت وگوهای محاوره ای و آن چیزی که این روزها در برخی مجموعه های نمایشی شاهدش هستیم کاملا مجزایش دانست. دیالوگ از چند وظیفه اصلی در هر مجموعه یا اثر نمایشی برخوردار است؛ اول این که به معرفی شخصیت ها و پردازش آنها می پردازد و دوم در پیشبرد داستان نقش دارد. در وهله سوم شرایط و موقعیت کلی کار را تبیین می کند و در واقع زمان و فضای کلی داستان و حتی موقعیت جغرافیایی اثر را برای ما نمایان می کند. بنابراین می بینیم که دیالوگ، عنصر ساده ای نیست و نباید با غفلت از کنارش گذر کرد. در شرایط کنونی دیالوگ صرفا به پیشبرد قصه منحصر شده است و در هر صحنه ای فقط دو آدم را روبه روی هم می گذاریم که به شکلی نمایشی ایستاده اند و جملاتی را با هم ردوبدل می کنند. خودسیانی ادامه می دهد: البته عوامل متعددی در این زمینه دخیل است؛ شاید دستمزدها اجازه وسواس بیشتر را نمی دهد، شاید هم فرصت ها در تلویزیون محدود است و کارها باید بسرعت روی آنتن برسند؛ وگرنه کسی که ذهنیت و قدرت داستان نویسی دارد، قطعا از عهده نوشتن دیالوگ هایی درست هم بر خواهد آمد و کار شاقی نیست. به نظرم اگر می خواهیم آثار بهتری داشته باشیم، باید زمان بیشتری را هم برای نوشتن کارها به نویسندگان بدهیم. دیالوگ نویسی، فنی تخصصی یک منتقد، دیالوگ نویسی را به عنوان هنری می داند که لازم است به شکلی ویژه تر در نگارش آثار مورد توجه قرار بگیرد. حسام مقامی کیا توضیح می دهد: به هر حال نگارش قسمت های مختلف فیلمنامه از طراحی و پلات کلی گرفته تا داستان پردازی و جنبه های دیگر همه در یک مقال نمی گنجد و وقت و تمرکزی برای نویسنده به منظور دیالوگ نویسی باقی نمی ماند. زبان جاری جامعه سعید جلالی، فیلمنامه نویس هماهنگی ساختار فیلمنامه با دیالوگ را موضوعی اساسی و ضروری دانسته و می گوید: دیالوگ نویسی امری منفک از فیلمنامه نویسی نیست؛ بلکه یکی از ارکان اساسی و تشکیل دهنده آن محسوب می شود. هر فیلمنامه ای از عناصری چون ایده اولیه، طراحی و ساختار و همچنین دیالوگ تشکیل شده است. شما ابتدا طرح کلی داستان را پیدا می کنید، بعد آن را پرورش می دهید و به مراحل بعدی چون نوشتن دیالوگ های کار می رسید. بنابراین دیالوگ نویسی امری نیست که در مسیری جدا باشد. نویسنده مجموعه هایی چون آخرین بازی ، سه، پنج، دو و آوای باران تاکید می کند: نباید فکر کرد که دیالوگ می تواند فیلمنامه ای را نجات بدهد یا برعکس فیلمنامه ای خوب و درخشان با وجود دیالوگ های ضعیف دیده بشود. اینها همه عوامل تکمیل کننده هم هستند و همه عناصر را باید بخوبی در کنار هم چید. اگر تمام کارهای موفق سال های اخیر را بررسی کنید می بینید قطعا از این قاعده پیروی کرده اند. به هر حال دیالوگ نویسی امری است که با قدرت شنیداری مخاطبان سر و کار دارد و هر قدر آهنگین و صحیح تر باشد بیشتر به دل هایشان می نشیند. وی ادامه می دهد: در مجموعه هایی که اخیرا در تلویزیون می بینیم تلاش می شود فضای جامعه بیشتر مد نظر قرار بگیرد و دیالوگ ها را به زبانی بنویسیم که زبان جاری جامعه باشد و اصطلاحاتی را به کار ببریم که از زبان خود مردم هم شنیده شود. احتیاج به یک نویسنده دوم داریم مقامی کیا، منتقد: به نظر می رسد ما امروزه برای پیشبرد متون نمایشی مان احتیاج به یک نویسنده دوم داریم؛ یعنی کسی که فقط نوشتن دیالوگ های آن اثر را به عهده بگیرد و نه چیز دیگر. دیالوگ نویسی استعدادی مجزا و فنی جداگانه بوده که لازم است به شکلی تخصصی مورد توجه قرار بگیرد. نمی گویم لزوما هیچ فیلمنامه نویسی نمی تواند دیالوگ خوب بنویسد؛ نه، اما فکر می کنم امروزه و با توجه به تخصصی شدن هر چه بیشتر رشته ها، بهتر است افراد به این صورت در حیطه های مجزا کار کرده و به هم کمک کنند. زهرا غفاری رادیو و تلویزیون ...
علم و تجربه دو بال موفقیت مرحوم رشیدی بود
دکتر علی دارابی در مصاحبه اختصاصی با جام جم آنلاین درباره شخصیت و منش مرحوم رشیدی می گوید. مرحوم رشیدی در بیان علی دارابی چگونه تعریف می شود؟ مرحوم داود رشیدی از چهره های نامدار سینما، تئاتر و تلویزیون کشور بود و کارهای بسیار فاخری را در تلویزیون به یادگار گذاشت. فعالیت گسترده ای در سریال های تلویزیونی داشت، بخصوص ایفای نقش در سریال هزاردستان او را به چهره ای ماندگار در سیمای جمهوری اسلامی ایران تبدیل کرد. این ماندگاری شخصیت مرحوم رشیدی در سینما و تئاتر هم اتفاق افتاده است و او را به شخصیتی بی بدیل تبدیل کرد. شاگردپروری از منش انسان های بزرگ است، آیا مرحوم رشیدی نیز چنین اخلاقی داشتند؟ مرحوم رشیدی اهتمام بسیاری به کشف استعدادهای جوان، پرورش هنرجویان بازیگری و روحیه شاگردپروری داشت و به جوانان بسیار بها و میدان می داد. بسیاری از ستارگان امروز تئاتر، سینما و تلویزیون، زمانی شاگرد استاد رشیدی بودند و هستند و نوع بازی آن مرحوم را الگوی بازی خود قرار داده اند. می توانید نمونه ای هم مثال بزنید؟ آن مرحوم تأکید و تلاش بسیاری در کشف استعدادهای جوانان شهرستانی برای ورود به عرصه هنر بازیگری داشت. در سال های 1384 (اصفهان) و 1385 (مازندران) به ترتیب در جشنواره های تولیدات مراکز استان ها به عنوان داور آثار سیمای استان ها حضور فعال داشت و آثار و هنرمندان برتر را شناسایی و معرفی می کرد. در همان جشنواره ها کارگاه های آموزشی راه اندازی شده بود که ایشان می آمد و تجربه و علم چندین ساله خود را به علاقه مندان منتقل می کرد. به عنوان فردی که خیلی خوب ایشان را می شناختید، مهمترین توانایی مرحوم رشیدی را در چه دیدید؟ داود رشیدی دو ویژگی و دو بُعد خاص داشت، اول اینکه او علم بازیگری را به صورت آکادمیک فراگرفت و دوم اینکه تجربه بازیگری را به صورت حرفه ای کسب کرد. این دو بال یعنی علم و تجربه باعث شد تا رشیدی به استادی خاص برای شاگردان، هنرجویان و علاقه مندان سینما و تئاتر و تلویزیون جلوه کند. بارزترین ویژگی اخلاقی مرحوم داود رشیدی را چه می دانید؟ بارزترین ویژگی شخصیتی مرحوم داود رشیدی عبارت بود از مردمداری، اخلاق، تواضع، مطالعه و دانش حرفه ای، تعهد شغلی و اشتیاق در انتقال تجربه. بنابراین شاگردان او هم اگر می خواهند مانند آن مرحوم به چهره ای ماندگار در ذهن و خاطر مردم تبدیل شوند بایستی مانند او اخلاق، مردم داری، مطالعه و تعهد را در دستور کار خود قرار دهند. سخن پایانی و یا خاطره ای از ایشان؟ سال 85 وقتی به مازندران و محل جشنواره استان ها آمد چنان تحت تأثیر محیط زیبا و کیفیت بالای جشنواره قرار گرفته بود که گفت، من کشورهای زیادی از جمله اروپایی سفر کردم و جشنواره های بسیاری را دیده ام اما به جرأت می گویم که نه تنها شمال ایران از اروپا بسیار زیباتر است بلکه کیفیت آثار و مدیریت برگزاری جشنواره مراکز استان ها از بسیاری از جشنواره های اروپایی هم برتر و بالاتر است. محمد زندکریمخانی – جام جم آنلاین ...