سایر خبرها
ماجرای جدایی پسر و پدر در فاجعه منا/ عدم اهمیت دادن مقامات سعودی به وضعیت ایرانیان
و گفت:تمام دغدغه برادر من این بود که بتواند پدر و مادر خودرا به حج ببرد که این اتفاق با پایانی غم انگیز رقم خورد. درستکار در خصوص لحظات سخت چندین روزه فاجعه منا تا پیدا شدن جسد برادر اظهارداشت: خانواده ما بعد از گذشت چند روز هنوز امیدوار به بازگشت حاج مهدی بود اما بعد از شنیدن خبرهایی مبتنی بر جان باختن عده زیادی از حجاج بی گناه،کم کم خود را برای رویارویی با یک حادثه عظیم آماده کردیم و ...
روحانی حتی یک پیام تسلیت ساده هم نداد!
تا 50 روز بعد از عید قربان مفقود بود تا اینکه آقای اوحدی با ارائه تصویری گفتند این تصویر پیکر شهید رکن آبادی است. از ایشان خواسته شد این قضیه به صورت رسمی اعلام نشود تا خانواده حضورا هویت ایشان را تایید کنند. پس از حضور برادرانم در قبرستان و خارج ساختن پیکر مطهر برادرم، عملیات تشخیص هویت صورت گرفت. در همان دقایق اولیه برادران من مشاهده کردند که شکافی روی سینه و سر ایشان هست و امعا و احشای برادرم ...
کسی به دادمان نمیرسد ، اعدام نمیشویم ولی در زندان میپوسیم
بعد کلمات، بی رودربایستی و تعارف خودشان را از دهان کوچک غم دار او بیرون می ریزند: 23 تیر سال 83 بود، دو هفته بعد از تولد حمید. همه چیز از یک دعوای شخصی و بیخود شروع شد. یک اتفاق، یک حادثه. آن زمان آن پسر 23 ساله بود و با هم دوست بودند. آنها همین چند روز قبلش پشت بام خودمان بودند، کبوتر داشتند. حمید و دوستش آن روز داشتند به باشگاه می رفتند. آن زمان حمید سر دعواهای بچه گانه در کوچه، با یک ...
متهم: قصد سوزاندن برادرم را نداشتم
دو دقیقه پس از آتش زدن پوکه ها از آنجا رفتم و بعد با فربد تماس گرفتم، او گفت که چیزی نشده و کمی دست و پای او و فرهاد دچار سوختگی شده است؛ من اصلا آتش گرفتن آنجا را ندیدم و ظاهرا پای فرهاد با بنزین آتش گرفته. شاید هم وقتی فرهاد قصد خاموش کردن آتش را داشته، آتش به داخل خانه سرایت کرده است. ما دو سال پیش هم مقداری از این پوکه ها را امحا کردیم. من قصد آسیب رساندن به برادرم را نداشتم و حتی یک قطره بنزین رویش نریختم. قاضی ایلخانی دستور تحقیقات بیشتر در رابطه با این حادثه مرگبار را صادر کرد . ...
اعترافات هولناک علیه برادر لحظاتی قبل از مرگ مرد سوخته
اش دستگیر شد. کیوان که به عنوان مظنون به قتل برادرش دستگیر شده صبح امروز – دوشنبه – پیش روی بازپرس ایلخانی در شعبه هشتم دادسرای ناحیه 27 تهران قرار گرفت. این مرد به بازپرس پرونده گفت: همراه برادرم در کار فروش قرص بودیم و مدتی با هم اختلاف حساب پیدا کرده بودیم ولی هیچ وقت به خاطر این اختلافات با هم درگیر نشده بودیم. وی افزود: روز حادثه یک سری پوکه ژلاتینی نارنجی ...
24 سپتامبر از زبان شاهدان عینی
...> رضایی تلخ ترین خاطره آن روز زا برایمان تعریف کرد. میگفت وقتی از چادر بیرون رفتم یک بانوی ایرانی را دیدم که از تهران آمده بود. همه اعضای کاروان بازگشته بودند اما از شوهر او خبری نبود و او با شیون و فغان به هر سو می دوید و از چادرهای اطراف سراغ شوهرش را می گرفت. به هرکس می رسید نشانی همسرش را میداد و از همسرش می پرسید. از ترس تمام تنش می لرزید و به قدری درمانده و مستأصل بود که هر بیننده ای را منقلب ...
17 شهریور در همدان/ واکنش دانش آموزان، قضات و وکلای همدان به کشتار 17 شهریور چه بود؟
سه الی چهار بعد از ظهر به تهران رسیدیم به هر کسی می گفتم میدان ژاله نمی بردند، می گفتند بر گرد، گفتم چه خبره؟ گفتند: نرو آن طرف ها شلوغه و محاصره کردند و با هلیکوپتر از بالا تیراندازی می کنند و اوضاع خیلی ناجوره. من هم غریب بودم و باید می رفتم چاره ای نداشتم. خلاصه با پای پیاده به راه افتادیم در مسیر هیچ کس نبود و خلوت ، خلوت بود، فقط سر وصدایی می آمد و ماشین به طرف میدان ژاله محل اصلی درگیری خیلی ...
اخبار حوادث
معمای پلیسی لب به اعتراف گشود. این متهم به ماموران گفت:چندی پیش با پدرم بر سر ازدواج دومش اختلاف پیدا کردم و پس از آن نیز پی به راز سیاهی بردم و به خاطر اختلافات ناموسی با برادرم به فکر انتقامگیری افتادم و تصمیم به قتل برادرزاده هایم گرفتم. وی افزود: روز حادثه آتنا و ابوالفضل را به بهانه نشان دادن جوجه گنجشک به نیزارها کشاندم و ابتدا آتنا و سپس ابوالفضل را خفه کردم و با کندن زمین ...
مسعود پر پروازش را از شهید بابایی گرفت
اتفاق بیفتد، چون جنگ میدان ریسک است. من متوجه بودم و آمادگی داشتم و خیلی برایم ناگهانی نبود. وقتی شنیدم، همان جا گفتم انشالله خیر است و از خداوند صبر خواستم. من بیشتر به این فکر می کردم که نبودن مسعود برای مادر و برادرش محمد مهدی سخت نباشد. پدر شهید که خود از رزمنده ها و جانبازان دفاع مقدس بوده است، در مورد حس و حالش از شهادت پسرش می گوید: آقا مسعود از ما پیشی گرفت. یک شب این حالت به ...
مقتول پیش از مرگ، برادرش را متهم کرد
اینها را مرد 35ساله ای که به اتهام قتل برادر بزرگش دستگیر شده است، دیروز در برابر بازپرس جنایی مطرح کرد.ماجرا از این قرار بود که 19مرداد ماه گزارش یک حادثه آتش سوزی در شهرکی در تهران به آتش نشانی اعلام شد و آتش نشانان با حضور در محل به مهار آتش پرداختند. در جریان این حادثه آتش سوزی، 2برادر دچار سوختگی شده بودند که برای درمان به بیمارستان سوانح و سوختگی منتقل شدند. از سویی کارشناسان پس از بررسی ها ...
قاچاقچی دارو قتل آتشین برادر را انکار کرد
به گزارش خبرنگار ما، ساعت 18 عصر روز سه شنبه نوزدهم مردادماه امسال مأموران کلانتری 150 تهرانسر از آتش سوزی خانه مسکونی در شهرک آزادی با خبر و راهی محل شدند. مأموران در محل حادثه دریافتند در جریان حادثه آتش سوزی مرد 36 ساله ای به نام بابک به شدت سوخته و به بیمارستان منتقل شده است. از سوی دیگر مشخص شد بابک و برادرش بهادر مدتی قبل این خانه مسکونی را به محل تولید و انبار داروهای قاچاق و غیر مجاز ...
ادامه زورگیری های خشن باند لانتوری
ناگهان فریاد های دلخراش برادرم به گوشم رسید. وقتی به طرف او برگشتم، دیدم دو مرد قمه و چاقو به دست به جان برادرم افتاده اند و او را کتک می زنند. به سرعت به کمکش شتافتم که دو مرد خشن با دیدن من بلافاصله به طرف دو موتورسیکلت که کنار کوچه آماده حرکت بودند، فرار کردند. من خودم را به آنها رساندم و یکی از آنها را گرفتم که همدستانش به کمکش آمدند اما خوشبختانه مأموران گشت پلیس از راه رسیدند و آنها با دیدن ...