خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
سنگ، کاغذ، قلیون!
اصولا نزدیک های ساعت 3 و 4 بعد از ظهر، وضعیت مسافر هم خوب می شه. حداقل می شه یه مسیر رو به جای خالی چرخیدن، با سه تا مسافر رفت و کم کم پول بنزین رو درآورد. دیروز هوا خیلی گرم بود. به مسافری که روی صندلی شاگرد نشسته بود گفتم امروز هوا خیلی گرم تر از دیروزه ، گفت بله، واقعا گرم شده. ولی ببینید که اهوازی ها چه وضعیتی دارن که هم گرمه، هم شرجی و گرد و غبار گفتم اونا گرد و غبار دارن، ما مگس سفید! گفت ...
وفاداری صداپیشه جناب خان به یک عهد قدیمی / عکس
ساله بود. کوچک تر از آن بود که طرفدار تیم خاصی باشد. اما از لج من الکی طرفدار تیم های مقابل آلمان می شد و سربه سر من می گذاشت. یک روز قبل از یک بازی مهم آلمان کشیدمش در اتاق و در را بستم. گفتم محمد تمام دارائیم را به تو می دهم و تو هم طرفدار آلمان شو. نمی دانم چرا اینقدر برایم مهم بود. تمام دارائیم، یک سکه ی پنج تومنی زرد بود. اولش کمی شیطنت کرد. ولی قبول کرد. گفت : باشه، دیگه آلمانی می شم و تا آخر ...
از هواداران پرسپولیس ممنونم که تنهایم نگذاشتند
امیرحسین 2016-09-08 14:13 بچه ها یعنی میشه منصوریان تیمشو ضعیف جلوه داده باشه که بعد بیاد دربی رو ببره ....از اینا بر میاد ... نقل قول +10 #21 پرسپولیس 5 2016-09-08 13:43 حالا منم نذری رو که بخاطر بازگشت تو کرده بودم ادا میکنم. نقل قول +5 #20 پرسپولیس 6666-444444 2016-09-08 13:41 با بازیهای خوبت وتلاش بیشتر خوبیی هوادارای پرسپولیسو جبران کن و با ...
میزان قرارداد رضاییان با پرسپولیس مشخص شد
نقل قول +35 #6 محمد سرخپوش 2016-09-08 02:51 خوشامدی به خونه ات بچسب به تمرین تادربی کیسه رابترکونیم نقل قول +32 #5 armyreds 2016-09-08 01:37 فقط پرسپولیس و بس نقل قول +30 #4 موسی از کازرون 2016-09-08 00:26 به هر حال این همه حاشیه سازی هم کم ماها رو اذیت نکرد پس می بایست تنبیه هم میشد.خداروشکر الانم آماده و درخدمت تیمه. نقل ...
تلخ اما شیرین!
همه دعوا داره، همه دشمن ان. همه غریبه ان. عیب داره. اَخه... بس کن زن، تو این قهوه خونه کی ما رو می شناسه که واسه ما تره خورد کنه! گیرم بعدِ رفتن ما این آقایون بگن اینا چه خل هایی بودن، بگن، فکر می کنی کجای دنیا کج می شه! پیرمرد به سرفه افتاد. فری کج گفت: عین بابای من حرف می زنه! پیرزن سکوت کرد. چایش را با دست های لرزان به لب نزدیک کرد. داغ بود آن را پس زد و گفت: سوختم. اگه حواس ...
آقای دادستان، دست مان به عبای تان!
عبای تان! کوه ها را که دارن سوراخ می کنن و سنگ ها تبدیل به شن می شه، و ریزگردها روی سر و توی حلق مون نفوذ می کنه و سرطان و بیماری ها پشت در خونه هامون به انتظار نشستن و مردم شهر دارن به همین دلایل فوج فوج از شهرستان مهاجرت می کنن! حالا کاری به اونا نداریم ولی تپه های دور شهر را چرا صاف می کنن اینا که ملک شخصی نیست، اینا که به شخص خاصی تعلق نداره اینا که زمین زراعی نیست که تغییر کاربری بگیره! اینا ...
تویی دستگیر دل بی کسان
پاکت رو از روی میز بندازه... اما زورش نمی رسه... مرد ، یه دور همة اشیای اتاق کارش رو نگاه می کنه و با دو انگشت شَست و سَبّابه ش، در پاکت رو باز می کنه... گوشة چِک رشوه معلوم می شه... انگشتان مرد، با وَلَع، گوشة بالای چک رو می گیرن و می کشندش بیرون. مَبلَغ چک، از ده سال حقوق کارمندی ش بیشتره... فقط به خاطر دستکاری یه پرونده... گوشی تلفن همراهش زنگ می زنه... اسم پدرش می شینه روی صفحة گوشی... خرده های ...
اجاره نشینی در کوچه بن بست
بنده های خدا صبح می آیند بیرون تا ساعت 12 شب، بعد می آیند می خوابند تا صبح روز بعد... یعنی پخت وپز ندارند؟ حمام نمی روند؟ سروصدا هم ندارند؟... خب آدم هستند دیگر، حمام که باید بروند، اما مزاحمت ندارند، قبلا تو آ اس پ یک سوئیت گرفته بودیم که دور بود... راه اینجا خیلی خوبه، شما یه سفارش بکنین... خیر می بینین، ما هم تلافی می کنیم... مستاجرها به صاحبخانه اصلی سپرده اند که به بیشتر از دو ...
افشاء اسناد مذاکره ذلیلانه هاشمی با مقامات سعودی
14:40 - 1395/06/16 14 55 پاسخ خدا می داند بعد از همین مذاکره بنده رفتم مکه آنقدر برخورد بدی با ما داشتند چنان ایرانی ها تحقیر می کردن فکر.کنم این هاشمی فقط می خواهد مارا ذلیل. کند ناشناس 14:47 - 1395/06/16 11 62 پاسخ ....خدا حفظ کند ایت الله جوادی که دیاثت سیاسی رو خلق کرد ...
شوخی های جالب در شبکه های اجتماعی
کره خر اون لامپو خاموش کن پول برق زیاد میاد. 33. چندسال پیش تو منار جنبون اصفهان بودیم کارگرش اومد منار رو تکون داد. یکی اونجا گفت فقط همین؟؟! خو مردتیکه 500 تومن دادی میخوای اژدها بیاد بیرون؟ روباه: چرا شالگردن از این ور رفته چمنا از اونور؟ شازده کوچولو: معمولا من سوال میپرسم تو جواب میدی پس خفه شو 34. بچه ی دوست سابق آرمین2ای افم داره میره مدرسه، این ...
سکوت یک نگاه/ داستانی برای یک فیلم بلند
طور مستقیم درچشم های ناصر نگاه کند. زمانی که آنان دوران کودکی و نوجوانی را درکوچه پسکوچه های خاکی شهر سپری می کردند، اسماعیل همیشه دلش می خواست جلوی چشم بچه های محل، پشت ناصر را به خاک بمالد و برای یک بار هم که شده خوار و شرمنده اش کند، اما هیچ وقت نتوانست به آرزویش برسد... از دور، پنجره های آبی رنگ و پوسیده مقبره نمایان شد و اسماعیل برخود لرزید:” اگه اون زودتر اومده باشه چی؟!” به اطراف ...
دردی برای مچاله شدن
. یهو دیدم قمه رو برد بالا ؛ زارپ! زد چارتا انگشت طرفو قطع کرد. منو می گی؛ تو اون بلبشو، معطل نکردم؛ عین فنر پریدم از تو ماشین یه نایلون ورداشتم؛ انگشتای قطع شده رو انداختم توش و گذاشتم توی کلمن یخی که عقب ماشین داشتم. کار خدا رو می بینی؟ زنم همون روز کلمن رو پر یخ کرده و گذاشته بود تو ماشین که آب یخ داشته باشم. اون بابا رو انداختم رو صندلی عقب و گازشو گرفتم سمت مریضخونه. خلاصه دردسرتون ندم همونجا ...
قدیما به کسی که...
و لیقوان می گیره که یه عکسی داشته باشه ............. شما سر سفره ناهار پاشو برو با لگد بزن به کابینت یه قاشق نمی افته، ولی کافیه شب بشه، تو اتاقتی میخوای بری اشپزخونه هنوز نرسیدی سه تا فنجون شکسته .............. کارآفرینی یعنی.... بری کنار اینا که بلال میفروشن , نخ دندون بفروشی تفکر اقتصادی رو داشتین؟؟؟ ...
بیا بیا که مرا با تو ماجرایی هست
کنی ها. تو رو خدا. می خوام زن و بچه برگردن . گیج و گنگ زل زدم به چشمانش. پرسیدم: زن و بچه برگردن؟ گفت: آره. زنه قهر کرده رفته؛ بچهه رو هم با خودش برده. عشق من بچه مه. می دونی چقد دلم براش تنگ شده؟ . سرش را پیشتر آورد. گفت: زنم باورش نمی شه من می رم سر کار. تو اگه مردونگی کنی و عکسم رو چاپ کنی، من روزنامه رو می برم دم خونه باباش، بهش بگم بیا، اینم شاهد؛ از روزنامه اومدن باهام ...
جوک های بامزه زن و شوهری (2)
های زن و شوهری ◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊ زن: اگه امشب نیایی بریم خونه مامانم دیگه منو نمی بینی! مرد:جدی می گی؟چطور مگه؟! زن: واسه اینکه چشمهاتو درمی آرم! ◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊ شوخی های زن و شوهری ◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊ زن از شوهرش می پرسه: عزیزم، تو منو دوست داری؟ مرد میگه: خوب معلومه عزیزم، اگه دوست نداشتم، چطور می تونستم هر شب بیام خونه پیشت، وقت و عمرم رو تلف کنم ...
سردار سعید قاسمی که در محل میدان امیر چخماق یزد چه گفت؟متن کامل سخنرانی
اگر احمد بیاید اولین چک را توی گوش من می زند دومیش را می زند زیر گوش رییس جمهور. سومیش را می زند زیر گوش سخنگو چهارمیش هم اینجوری به بعدی ،اینها احمد که مثل من و تو پشمک نیست که همین طوری وایسته نگاه بکنه تو حالا بیا امر به معروف نهی از منکر بکنیم باید برویم چهار روز زندان بخوابیم یا فلان هر روز دعوا است احمد باشد. احمد باشه هر روز دعوا است دیوانه است مگه نظام پیگیری کند پرونده احمد( متوسلیان) را ...
