سایر خبرها
مرد شیک پوش که از طرز برخورد سرایدار فهمیده بود که او، وی را با کس دیگری اشتباهی گرفته است، عینکش را از روی چشمانش برداشت و به پیرمرد لبخندی زد و گفت: اولا من مهندس نیستم و دکترم در ثانی من با صاحب ویلا کاری ندارم، اتفاقا با شما کار دارم! -با من آقا! بنده حقیر چه خدمتی می توانم برایتان انجام دهم؟ ان شاءالله که خیر است -حتما خیر است! اگر من را در خانه ات یک چای مهمان کنی، خواهم گفت که ...
.... * هنگام خاکسپاری با شهید صحبتی داشتید؟ وقتی رفتم بالای سرش اول به او تبریک گفتم و بعد عرض کردم: الحق آن کسی که اسم تو را گذاشت مصطفی می دانست که تو برگزیده ای. خوش به سعادت آنها که در این دوره که فساد اپیدمی و جزء افتخارات برخی شده این راه را برگزیدند. کلام اخر و حرف ناگفته ای اگر مانده بفرمایید. دوست داشتم این شعر حمید رضا برقعی را بخوانم باز از بام جهان بانگ ...
اصلی انقلاب اسلامی، همه آقایان بودند. از هیچ کس هم نمی توانستم بپرسم آقای طالقانی کجاست؟ تقریبا غروب بود که سایه ای از آقای طالقانی دیدم و رفتم پیشش و اتفاقی را که برایم افتاده بود، تعریف کردم. مرد بسیار محترم و آدم پخته ای بود. گفت: فلانی! تازه به من ملاقات داده اند و دارم از پیش دخترم اعظم می آیم. این حرف ها را می گویند. توجه نکن. منظور اصلی من این است که این حرف را به نزدیک ترین ...
هر حال نکته این بود که ایشان دست خالی برگشت و ما هم با گردن کج و دل شکسته پیش شولتز رفتم و گفتم اینها راضی نیستند. منطق شان هم این بود که امریکا دارد کلک می زند. می خواهد کلمه عادی سازی را از ما بگیرد و از آن سو استفاده کند. خب در کشور تئوری توطئه همیشه هست. اینها فکر کردند پشت این جریان یک توطئه وجود دارد که می خواهند کلمه عادی سازی را از ما بگیرند. متاسفانه آن موقع که نه، سالها بعد آقای خرازی ...
... کلا برای اینکه یک رای برای برجام صادر کنیم که اتفاق خوبی بود یا بد بود باید یک سال صبر کنیم ولی اگر الان و با توجه به همه شرایطی که به وجود آمده بخواهم بگویم باید بگویم برجام یک روح دارد و یک جسم و یک هدفی پشت سرش بوده. از نظر ایران، هدف برجام، برداشتن تحریم ها، کم کردن فشارها و از همه مهمتر، ، حفظ نظام بوده است. من با این هدف ها کاری ندارم و خوب بود که تحریم ها برداشته شود و خوب ...
.... *با این اشتیاقی که داشتی کی شروع به نوشتن کردی؟ من در 9 سالگی شعری گفتم که در یک مجله چاپ شده است. *کدام مجله؟ مجله خوشه های جدید به سردبیری مارگاریت سروریان (مروارید سروریان) مادر موشق سروری که دو هفته یک بار منتشر می شد. *قصه هم نوشتی؟ بله و دقیقا یادم هست از 14 سالگی قصه هایم در مجلات و روزنامه ها چاپ می شد. *می ...