سایر منابع:
سایر خبرها
گفتگو با دنیا فنی زاده، مامان کلاه قرمزی
تمام کارهای کودک اساتید را در کانون پرورش یا آمفی تئاتر ارسباران می دیدم. این شور و نشاط از ابتدا با من بود. آن وقت ها کار عروسکی تلویزیونی و سینمایی کم بود، تا این که مدرسه موش ها آمد. برای همین ها هیجان زده می شدم. بعدها عشق درونی ام را کشف کردم. تا این که برنامه شهر موش ها ساخته شد. یکی از دوستان پدرم مرا پشت صحنه برد. فضای غم انگیزی داشت. دکور در حال جمع شدن بود و عروسک ها بدون عروسک ...
خط قرمزهای علیرام نورایی/ با توهین کنندگان به حرمت خون شهدا زاویه می گیرم
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری فریدن ، علیرام نورایی را حالا می توان ستاره سینمای استراتژیک ایران نامید و او را عموما در فیلم هایی می بینیم که انعکاس دهنده نگاه رسمی و مواضع نظام و انقلاب است. قلاده های طلا ، جشن تولد و همین فیلم در حال اکران یتیم خانه ایران ، برخی از شاخص ترین آثار در این زمینه است. گرچه نورایی همواره تلاش کرده بهترین کیفیت بازی را در نقش های پیشنهادی ارائه کند و تا حدود ...
معمای عجیب رای دهندگان خجالتی
اقلیت بودن، نام ترامپ را توی صندوق های رای انداختند. حدس دوم: رسانه در جامعه آمریکایی بشدت قدرتمند است و از آنجا که هیچ گربه ای برای رضای خدا موش نمی گیرد، رسانه های آمریکایی در جریان انتخابات به هواخواهی نامزدی پرداختند که منافع بیشتری را برایشان تامین می کرد. این اصل تاحدی درباره موسسات تحقیقاتی، آمارگیری و نظرسنجی هم می تواند صادق باشد پس امکان دارد در جریان نظرسنجی های عمومی پیش از ...
به گزینی در اتاق شیشه ای
انسان ها در چنین فلسفه و ماهیتی، به شکل دیگری تعریف می شوند؛ یعنی مخاطب تبدیل به رسانه می شود. مخاطب رسانه پدیده ای است که در چنین شبکه ای تحت تاثیر فلسفه شبکه ای تولید می شود و خودش را در یک اتاق شیشه ای فرض می کند؛ اطلاعات در این اتاق شیشه ای تولید می شود، یعنی پدیده ها روشن و شفاف هستند و همه می توانند اطلاعات را ببینند اما چیزی که اهمیت پیدا می کند، تحلیل است؛ یعنی زاویه دید مختلفی که نسبت به اطلاعات پیش می آید. افراد از زاویه خودشان اطلاعات را می بینند و به تحلیل هایی دست می یابند که ممکن است برای دیگران جذابیت پیدا کند، چون مخاطب رسانه تحلیل ها را تولید می کند و نوع نگاه آدم ها در چنین فرآیندی با دیگران کاملا متفاوت است. بنابراین تولید اطلاعات و توزیع آن، در جهان شبکه ای کاملا در اتاق شیشه ای اتفاق می افتد اتاقی که شفافیت و وضوح داشته باشد و بر کسی پوشیده نباشد. نتیجه این فرآیند، تحلیل اطلاعات به شیوه کاملا شخصی و متناسب با زیرساخت و روساخت هایی است که در نتیجه معلومات هر مخاطب ایحاد شده. باتوجه به بروز و ظهور رسانه های ارتباطی متعدد، اعم از وسایل ارتباط جمعی و ابزارهایی که ارتباط خصوصی را فراهم می کنند، دیگر نمی توان جلوی تولید اطلاعات را گرفت، پیدا کردن اطلاعات درست اهمیت پیدا می کند و ملاک می شود چون هر نوع اطلاعی می تواند در این فضا تولید بشود و هر نوع اطلاع رسانی ممکن است صورت بگیرد. در این فضا چیزی که اهمیت پیدا می کند، یافتن اطلاعات درست است و این امر زمانی مقدور می شود که مبنای اطلاعات درست باشد، ملاک ها و معیارهای مخاطب را برآورده کند، رسانه اعتماد لازم را ایجاد کرده باشد و مخاطب تحلیل درستی از اطلاعات بر مبنای واقعیت داشته باشد؛ به عبارتی حقیقت و واقعیت در این فضا ملاک عمل کاربران قرار می گیرد. تولید اطلاعات و اخبار در فضای رسانه های مجازی چند برابر می شود. سرعت، صحت و شفافیت در چنین فضایی حرف اول را می زند؛ این شفافیت اطلاعات و گسترش آن در شبکه های اجتماعی در ذات منفی نیست، اما سبب می شود هر پیامی در این فضا لزوما دقیق، درست، عینی و قابل استناد نباشد. در جهانی که اندیشه اش بر اساس شکل گیری شبکه های فکری انسانی، گسترش پیدا می کند، نمی توانیم تولید و اطلاعاتمان را محدود کنیم اما می توانیم روی بینش افراد کار کنیم که به شکل حقیقی و واقعی از اطلاعات و اخبار به گزینی داشته باشند. این بینش و آگاهی، سواد رسانه ای نام دارد و کمک می کند که بدانیم از اطلاعات موجود در فضای مجازی کدام واقعی است و کدام یکی برآمده از اطلاعات ذهنی مخاطب چرا که انسان ها برای اقناع خودشان، اطلاعات و تصوراتشان را به اشتراک می گذارند؛ تصوراتی که لزوما صورت عینی ندارند و ممکن است فقط صورت ذهنی داشته باشند. دکتر شهرام گیل آبادی مدرس ارتباطات ...
تنها بازیگری هستم که از تلویزیون ستاره شدم
به نظر می رسد در مسیر بازیگری سام درخشانی از نابرده رنج تا هشت و نیم دقیقه اتفاقاتی رخ داده، در نتیجه برای بسیاری از مخاطبان تلویزیون، حضورش در یک سریال به معنای تماشایی بودن آن است. در این خصوص و نیز درباره نقش احسان در سریال هشت و نیم دقیقه با او گفت وگویی داشته ایم که در ادامه می خوانید. به نظر می رسد احسان آن قدرها هم که فکر می کنیم آدم بدی نیست. شما وقتی فیلمنامه را خواندید، چه برداشتی از این شخصیت داشتید؟ روزی که با شهرام شاه حسینی (کارگردان سریال) درباره این نقش صحبت کردم، چیزی که برایم جذاب بود، همین پیچیدگی قصه و شخصیت احسان بود. این نقش تک بعدی نیست، وجوه مختلفی دارد و از همان زمان می شد حدس زد تماشاگر با نقش درگیر شود، چون تکلیفش با او خیلی روشن نیست و نمی داند احسان را جزو شخصیت های منفی بگذارد یا مثبت! این ویژگی را خیلی دوست داشتم. البته آن زمان هنوز تمام فیلمنامه نوشته نشده بود، ولی توضیحات شاه حسینی درباره نقش، شناختی که از کار او داشتم و دوستی چندین و چندساله مان باعث شد اولین نفری باشم که قرارداد ببندم و با این مجموعه همکاری کنم. بازیگران دیگر بعد از من آمدند و البته روند انتخاب بازیگر در این سریال طولانی شد؛ چون کمی به مشکل خوردیم و ترکیب بازیگران چند بار چیده شد و تغییر کرد. درنهایت به این جمع رسیدیم که به نظر می رسد مورد قبول واقع شده و مردم دوستش دارند. درباره احسان این کنجکاوی وجود دارد که تا پایان دچار اضمحلال شخصیت می شود و در مقابل یکتا، که قهرمان قصه است، به یک ضدقهرمان بدل می شود یا این که بعد از فهمیدن حقایق راه رستگاری را در پیش می گیرد؟! احسان یکی از شخصیت های کاملا تکلیف روشن سریال است. او بسیار مثبت و مهربان است، اما تحت تاثیر شرایطی که اطرافش وجود دارد، مثل خیلی از ما کارهایی می کند که شاید درست نباشد و منفی به نظر برسد! همه ما تحت تاثیر اخبار و اطلاعاتی هستیم که از اطراف به گوشمان می رسد. ممکن است اخباری به شما برسد و متناسب با آن واکنشی نشان بدهید ولی بعدها بفهمید خبرها از پایه و اساس اشتباه بوده و شما به خاطر واکنش تان یک فرد منفی شناخته شده اید. احسان یک مرد معمولی، مثبت، خانواده دوست و عاشق بچه و همسرش است و البته تحت تاثیر همسرش نیز قرار دارد. در کنار همه اینها کمی جوشی است! تصمیم های آنی می گیرد و شاید مهم ترین ضعف او همین باشد. درباره سرنوشت احسان فقط می توانم بگویم از قسمت 17 یا 18 تازه درگیر یک چالش جدید می شود و همین چالش او را متحول می کند. آنجاست که ما تازه می فهمیم احسانی که دیده ایم واقعا چطور آدمی بوده و ذاتش چگونه است. البته همین حالا سرنخ هایی در قصه وجود دارد. او در ارتباط با پدر و مادرش مشکل داشته و امکان پدر شدن را برای همیشه از دست داده است؛ بنابراین شاید چالشی که گفتید مثلا چیزی شبیه فرزند خواندگی باشد! اجازه بدهید مخاطبان هم مثل شما حدس بزنند و همه با هم سریال را دنبال کنیم. فقط می توانم بگویم در همین قسمت ها اتفاقاتی رخ می دهد که احسان را به هم می ریزد؛ ماجراهایی را سبب می شود و او را به سمت و سویی می برد که ما اصلا فکرش را نمی کنیم. ماجراهایی که احسان در پیش دارد، شوک تازه ای به قصه وارد می کند و من هر اشاره ای بکنم، قصه لو می رود. مخاطبانی که مصاحبه های شما را می خوانند خبر دارند بچه دوست هستید و احتمالا می دانند حسابی در هر نقشی که بازی می کنید، فرومی روید. با این حساب باید صحنه های مربوط به خبر بارداری فروغ و بعد از مرگ فرزند برای شما بسیار تاثیرگذار بوده باشد. به طور طبیعی نقش احسان، سام درخشانی را هم در خودش دارد؛ بنابراین لحظه هایی که احسان خبر بارداری همسرش را می شنود، وقتی صدای قلب بچه را در سونوگرافی می شنود یا خبر فوت بچه به دنیانیامده اش را به او می دهند و بخصوص وقتی می فهمد مسبب ماجرا چه کسی بوده، درگیر احساساتی می شود که کاملا از وجود سام درخشانی آمده است؛ چون من عاشق بچه هستم و در تمام این لحظه ها واکنش هایی که از احسان دیدید واکنش های خود سام درخشانی بود. اگر همسرم باردار شود، احتمالا همین طوری واکنش نشان خواهم داد. احسان به دلیل کمبود محبت هایی که در دوران کودکی تجربه کرده، می توانست بسیار درونگرا باشد و جرأت ابراز وجود و مخالفت کردن را از دست داده باشد. به نظرتان این نقش به این میزان برون ریزی نیاز داشت؟ بهتر نبود کمی آرام تر و درونی تر احساسات او را نمایش بدهید؟ نقش به این ترتیب نوشته شده و به نظر من هم منطقی است. نقش احسان، اساس و تعاریف خودش را دارد. او مرد خانواده دوستی است که به همسرش عشق می ورزد و با وجود تمام مشکلات مربوط به بارداری فروغ، پای او می ایستد. فشارهایی که بابت از دست دادن بچه تحمل می کند، بعلاوه مشکلات کارخانه و از دست دادن پدر و برادرش در یک زمان، دست به دست هم می دهد که او از حالت درونگرایی خارج شود و خودش را بیرون بریزد. هر کسی اندازه و ظرفیتی دارد و احسان در حال تجربه یک بحران است؛ عزیزانش را از دست داده، وارد کارخانه ای شده که از آن سر درنمی آورد، کسی آنجا قبولش ندارد، پول نیست و... این فشارها باعث می شود واکنش های تند و آنی نشان بدهد. نقش احسان چه جایگاهی در کارنامه حرفه ای شما دارد؟ فکر می کنم این نقش نمودی از پیشرفت من در بازیگری باشد؛ یک پله به سمت بالا یا یک گام رو به جلو. شاید خیلی ویژه و متفاوت نباشد، اما بیانگر پیشرفت من نسبت به کار قبلی است. افرادی که با آنها درباره این نقش حرف زده ام، می گویند نسبت به قبل بهتر شده ای، پخته تر شده ای، احساسات و واکنش هایت را بهتر از قبل بازی می کنی و بروز می دهی؛ این یعنی من در نقش احسان موفق بوده ام و در مسیر تعیین شده برای زندگی هنری ام قرار دارم. همیشه گفته ام وقتی پیشرفتی نداشته باشم؛ یعنی دیگر وجود ندارم. شاید مرگ واقعی نباشد، اما به این معناست که مرگ هنری من از راه رسیده است. روزی که احساس می کنم درجا زده ام و نسبت به کار قبلی ام رشد نکرده ام، یعنی لازم است مدتی این حرفه را کنار بگذارم. خوشبختانه در سریال هشت و نیم دقیقه چند سکانس فوق العاده دارید، مثل صحنه ای که خبر می دهند فرزندتان از دست رفته. در این سکانس های بدون دیالوگ، احساسات احسان در چهره و نگاه شما بروز یافته است. امیدوارم این تلاش ها دیده شود. من همیشه تلاش می کنم به همه لحظات نقش فکر می کنم، انرژی می گذارم و فقط دلم می خواهد کاری که می کنم مورد توجه قرار بگیرد. مفهوم ستاره مربوط به دنیای سینماست، چون ستاره ها روی فروش فیلم ها تاثیر دارند. این مقوله شاید در تلویزیون مفهوم دیگری داشته باشد. با توجه به این که سریال های شما بخصوص در این سال های اخیر جزو آثار پرمخاطب بوده، آیا خودتان را یک ستاره می دانید؟ امیدوارم این طور باشد. اطلاعاتی که من از کارم و جایگاهم دارم، چیزی است که از اطرافیانم دریافت می کنم و شاید خیلی موثق نباشد، بنابراین به آنها استناد نمی کنم، اما چند مورد هست که با استناد به ...
تام و جری، دلچسب ترین کارتون دوران کودکی
به گزارش جام جم آنلاین ، تام و جری سال 1940 توسط ویلیام هانا و جوزف باربرا خلق شدند. هانا و باربرا که نویسندگی و کارگردانی این کارتون را بر عهده داشتند، از شخصیت های مشهور و خلاق دنیای انیمیشن بودند. – هانا و باربرا به خاطر تام و جری هفت اسکار بردند! – بد نیست بدانید که تام و جری در اولین نمایش شان در سال 1940 به عنوان تام و جری شناخته نمی شدند! نام تام در ابتدا جاسپر بود و جری ...
رادیو و جاذبه های گردشگری
اگر این جاهای دیدنی، آثار باستانی و تاریخی، تفریحگاه ها، اماکن مقدس و زیارتگاه ها و جاذبه گردشگری استان تهران را نمی شناسید، می توانید با رادیو تهران و برنامه گذری در تهران همراه شوید. این برنامه تلاش می کند تا جاذبه های گردشگری استان تهران را به مردم معرفی کند تا شهروندان بیشتر با جاذبه های فرهنگی و تاریخی از جمله کاخ ها و عمارت، قلعه ها و برج ها، بازارها، میادین و املاکن قدیمی و موزه ها آشنا شوند البته در برنامه گذری در تهران جاذبه های مذهبی فراموش نشده است و مخاطبان می توانند با امامزاده ها، مساجد و حسینیه های معروف و مهم آشنا شوند. جاذبه های طبیعی همچون آبشار، پیست، دریاچه و غار هم به علاقه مندان معرفی می شود و شهروندان حتی می توانند با این برنامه گذری هم به باغ ها و بوستان ها بزنند و از باغ پرندگان گرفته تا پارک جنگلی لویزان و توسکا، بوستان ملت و بوستان جمشیدیه بازدید کنند. برای تهیه این برنامه من هم به جام جم، ساختمان شهدای رادیو و رادیو تهران می روم تا با مدیر گروه این برنامه گفت وگو داشته باشم، در این ملاقات حضوری قرار می شود طی هماهنگی با برنامه سازان رادیو تهران این گروه را در تهیه برنامه میدانی همراهی کنم. معرفی میراث فرهنگی علیرضا حبیبی، مدیریت گروه اخلاق و زندگی شهروندی رادیو تهران را به عهده دارد او می گوید: گذری در تهران با هدف معرفی میراث فرهنگی، گردشگری و تهران شناسی تهیه و هر روز از ساعت 17 و 15 دقیقه پخش می شود. اجرای برنامه را گوینده پیشکسوت رادیو آلبرت کوچویی به عهده دارد. تاکنون بیش از 100 قسمت از این برنامه پخش شده و پیش بینی می شود تا 300 قسمت دیگر بتوان به اماکن تاریخی، موزه ها، میدان های کهن تهران، بزرگراه ها و خیابان های دارای پیشینه تاریخی و اشخاص صاحب نام، خانه های شخصیت ها، مساجد، ساختمان های تاریخی پرداخت. علاوه بر این؛ با توجه به استقبال پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ایران و سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی، تلاش می شود از این برنامه فاخر و شنیدنی رونمایی شود. وی ادامه می دهد: برنامه گذری در تهران دارای یک صفحه شخصی ویژه در سایت رادیوتهران است که حتی پس از پخش هم برای استفاده مخاطبان قابل دسترسی است وهمچنین با توجه به شتاب و استقبال از فضای مجازی تلاش شده که در وبگاه فضای مجازی برنامه بلافاصله پس از پخش با عنوان گذری در تهران در اختیارعموم قرار بگیرد و مخاطبان هم با دست اندرکاران آشنا شوند و بتوانند جاهای دیدنی و گردشگری را پیشنهاد دهند. حبیبی معتقد است: گذری در تهران به کلانشهر تهران به عنوان پایتخت ایران نگاه ویژه دارد ولی شهرستان ها و ابنیه تاریخی و فرهنگی اطراف تهران مورد توجه قرار گرفته است. این برنامه فرصتی است برای رسانه ملی به خصوص رادیو تهران تا ضمن پرداختن به اولویت های فرهنگی، فضا را برای مخاطبانی که فرصت حضور مستقیم و فردی در محیط های تاریخی و موزه ها ندارند فراهم کند تا از طریق این برنامه رادیویی به نوعی با تهرانگردی و گردشگری مجازی آشنا شوند. از طرف دیگر برای مخاطبان تهرانی و مردم فرهیخته تهران فرصتی است تا بتوانند اماکن، محیط های تاریخی را به گروه برنامه ساز معرفی کنند و در صورت اطلاعات خاص آنها را در اختیار ما قرار دهند. همراهی تا کاخ گلستان طبق هماهنگی ها روزی که به همراه برنامه سازان رادیو تهران برای تهیه گزارش از پشت صحنه برنامه گذری در تهران همراه گروه می شوم، مقصد کاخ گلستان است. در ابتدای این برنامه صحبت های آغازین آلبرت کوچویی، مجری برنامه پخش می شود: گذری بر سرای پر پیچ و خم در کمند فرهنگ و تاریخ تهران، این گذری در تهران و روایت گذر ما در لابه لای فرهنگ و تاریخ، این برنامه موزه ای در رده جهانی است. در عکس های سیاه و سفید به جا مانده از کاخ گلستان از دوره قجرها، روی پنجره های قدیش سایه بان های سفید آویزان کرده اند و لبه پایینی پارچه را بالا زدند تا تالارها نور بگیرند. پنجره ها با این پارچه های آویزان سراسری انگار تا نیمه پلک باز کرده اند و خمیازه می کشند، زیر پای همین پنجره های بالا و بلند آدم های کلاه نمدی قجر با آن ردای مخصوص قجرها و شال دور کمر، قد یک بند انگشت به نظر می آیند در مقابل عظمت کاخ گلستان. می گویند قدمت این کاخ به دوره صفویه برمی گردد و علت نامگذاری اش قرار گیری در میان باغچه ها و خیابان های پر درخت بوده است، اما کاخ گلستان سکونت پادشاهان قجر را بیشتر به خود دیده است. پشت آن دیوارهای کاشی کاری شده فیروزه ای و زیر سایه سروهای پایین عمارت آقا محمدخان قاجار، فتحعلی شاه، محمدشاه، ناصر الدین شاه، مظفرالدین شاه و... عمر گذرانده اند ... اکنون یک نگاه به مانده های تاریخ در پیچ و خم تاریخ تهران می شود. الهام حاجی نژاد گزارشگر برنامه تهیه این بخش را بر عهده دارد و می گوید: میدان ارگ تهران جایی خاطره انگیز برای آنهایی است که سال هاست در کوچه پس کوچه های قدیمی ترین مناطق تهران قدم می زنند و نفس می کشند. آنهایی که خوب می دانند که چه رازهایی در دل کاخ موزه های این منطقه است که حالا با صدای بازار تهران عجین شده است. اینجا کاخ موزه گلستان، مکانی دل انگیز و فرح بخش در دل میدان ارک، قلب تپنده پایتخت است. گفت وگو با بازدیدکنندگان از دیگر بخش های این برنامه است، یکی از این مصاحبه شونده ها می گوید: شاید برای بار بیستم است که به اینجا آمده ام، اما مهمان خارجی دارم و این بار مهمانمان را برای بازدید آوردیم، هر بار که به کاخ گلستان می آییم یاد دوران قاجار و اوایل پهلوی می افتم، زمانی که حوض را دیدم، یاد کمال الملک افتادم که اینجا نقاشی می کرد. در ادامه دیالوگ هایی از فیلم کمال الملک علی حاتمی پخش و درباره تاریخچه این بنا و تغییرات این کاخ توضیح داده می شود و... لحظه های خاطره آمیز میثم کطائیان که تهیه کنندگی این برنامه را بر عهده دارد در پاسخ به این پرسش که تاکنون 100 قسمت از این برنامه پخش شده است، دیگر به چه مکان هایی سر زدید، می گوید: ما با برنامه گذری در تهران تاکنون به جاهای مختلفی گذر کردیم از موزه ایران باستان، موزه ملی، باغ انگوری، خیابان 30 تیر گرفته تا عمارت مسعودیه، بوستان قیطریه، منطقه داوودیه، خانه امام خویی، خانه آیت الله کاشانی، کوچه مروی، کوچه شتردا ...