، مهران با برادرش، سعید، وارد مغازه شدند. چند بطری شکسته نوشابه در دست داشته و به سمت من حمله کردند. وحید چندبار به سر و شکم من زد. با هم درگیر شدیم که ناگهان هر دو روی زمین افتادیم و وحید دیگر از زمین بلند نشد و جان خود را از دست داد. به این ترتیب با توجه به گفته های مهران و سایر مدارک موجود، پرونده برای رسیدگی به شعبه چهار دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد که در آن جلسه قضات رأی به قصاص متهم ...
...> پدرم در دادگاه نظامی بصورت غیابی محکوم به اعدام صحرایی شد. او تا سال 1352 به مدت 10 سال بصورت پنهانی زندگی می کرد،چون خانواده را دررنج و زحمت می دید از سال 1345 به تهران آمد و روبروی اداره ساواک، در سبزه میدان فعلی، مغازه کفاشی راه انداخت. او معتقد بود کسی به مغازه های نزدیک ساواک شک نمی کند. اما در سال 1348 او را دستگیر و با مواد سمی مسموم کردند. بیماری سرطان ناشی از مسمومیت منجر به فوت پدر در ...
اتفاق افتاده است که با زمان خروج متهم از تهران مطابقت داشت؛ به این ترتیب کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده برگزار شد. بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و خواستار مجازات متهم شد، اولیای دم هم در جایگاه حاضر شده و خواستار صدور حکم قصاص شدند. در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد. او گفت: من اتهام ...
سفر کردم و سلاح خریدم. روز حادثه از همسرم خواستم با مقتول قرار بگذارد. خودم همراهش رفتم. چادر سر کرده بودم تا مقتول مرا نشناسد. وقتی سوار ماشین شدیم، دو گلوله به سمت مقتول شلیک کردم و او را کشتم. با ثبت این اعترافات، پرونده برای رسیدگی به شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و مرد قاتل به قصاص و همسرش نیز به 15 سال حبس محکوم شد. این حکم پس از رد در دیوان عالی کشور به ...
اعتراف ها، متهم به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد. پرونده پس از طی مراحل قانونی و صدور کیفرخواست به شعبه دهم دادگاه کیفری ارسال شد. در جلسه محاکمه به ریاست قاضی محمدباقر قربانزاده - و غفاری و ملکی- مستشاران دادگاه نماینده دادستان به تشریح کیفرخواست پرداخت. سپس اولیای دم برای عامل قتل فرزند 30 ساله شان درخواست قصاص کردند. در ادامه نیز متهم لب به اعتراف گشود و به قتل ناخواسته اعتراف ...
مشاجره پرداختیم و پس از چند دقیقه دعوا تمام شد و با هم آشتی کردیم. اما ناگهان مرد جوان پرخاشگرانه وارد مغازه شد و باز هم مشاجره کردیم. او چاقو دستش بود و نمی دانستم چکار کنم. من هم با دسته وسیله ای که با آن در حال تمیز کرن کف مغازه بودم ضربه ای به او زدم که در دم جان باخت، اما قصد کشتن اورا نداشتم. پس از اعتراف متهم جوان، وی طی دو مرحله رسیدگی به پرونده اش در شعبه چهارم دادگاه کیفری به ریاست ...
خانه مورد نظر اختلاف داشته و احتمال دست داشتن او در این جنایت مطرح شد. باتوجه به اظهارات ساکنان ساختمان و مدارک و شواهدی که در تحقیقات به دست آمد، مرد جوان به عنوان مظنون تحت تعقیب قرارگرفت و سرانجام بازداشت شد. در حال حاضر تحقیقات تخصصی از او آغاز شده است. تایید دوباره حکم قصاص مردی که بر سر خرید برنج،صاحب مغازه را کشته بود 28 شهریورماه سال 85 وقوع یک درگیری منجر به قتل در ...
اولیای دم برای متهم درخواست قصاص کردند، وحید در جایگاه قرار گرفت و گفت که اتهام قتل عمد را قبول ندارد. او در شرح ماجرا گفت: من ساکن شهرستان اسلامشهر بودم. شغل من فروشنده برنج بود. یادم است که شامگاه 28 شهریور سال 85 در مغازه ام مشغول کار بودم. چند روزی به ماه رمضان مانده بود و داشتم برنج ها را برای فروش در ماه رمضان بسته بندی و آماده می کردم. همان لحظه بهروز وارد مغازه ام شد و چند گونی برنج سفارش داد ...
.... متهم مدعی شد جوانی که در همسایگی مقتول زندگی می کرد نقشه این سرقت مرگبار را کشیده است. به این ترتیب با دستگیری 5نفر دیگر که در این سرقت مرگبار و فروش خانه مقتول دست داشتند پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در دادگاه در جلسه محاکمه که صبح دیروز در شعبه چهارم به ریاست قاضی اصغر عبداللهی و با حضور قاضی کیخا برگزار شد ابتدا وکیل مدافع برادرزاده مقتول به ...
اختیار شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی حسین اصغرزاده قرار گیرد. صبح دیروز، جلسه رسیدگی با درخواست قصاص مادر مقتول آغاز شد. او که در تمام طول دادگاه اشک می ریخت، گفت: من دو سال صبر کردم تا امروز بفهمم چرا وقتی بچه ام روی زمین افتاده بود، متهم او را از پشت، با نامردی کشت؟ هر روز می میرم و زنده می شوم. قرار بود سه ماه دیگر برویم خواستگاری. من قصاص می خواهم. پدر مقتول نیز ...
خانه
