سایر منابع:
سایر خبرها
پوتین های بدون گل!
راوی : جمشید طالبی جانباز همدانی - شب عید سال1365در پادگان شهید مدنی دزفول بودم. ساعت تحویل سال نیمه شب بود. من به اتفاق دوستان و پدر دو شهید تو چادر بودیم. آن پدر شهیدان خیلی مهربان بود. یک ماه از شهادت یکی از پسرانش می گذشت و دومین شهیدش بود. آقای عنایتی محاسن سفیدی داشت و فرماندهان به خیال خودشان او را در عقبه نگه داشته بودند که سرگرم شود و جلو نرود. حاج آقا عنایتی شب تحویل سال سعی ...
برانکو: باید انار را هم در سفره هفت سین گذاشت
است که ریشه در تاریخ کهن شما دارد، نماد نو شدن طبیعت است خارج از شوخی نوروز برای شما حکم ورود به سال نو را دارد و دوست دارید مرتب و شیک باشید و حداقل در ظاهر هم که شده نسبت به سال قبل فرق کنید این چیزی است که من فهمیدم. * درباره سفره هفت سین چطور؟ - در باور مردم باید سفره ای پهن شود از انواع خوراکی ها و نمادهایی با حرف سین البته گل و آینه و ماهی هم هست البته جای انار شب یلدا ...
7 راه برای افزایش برکت عید
؟ گفت: زیر این دیوار گنج است، برای بچه های یتیم است. پدرشان آدم خوبی بوده است. خدا بخاطر خوبی پدرش می خواهد این پول به بچه هایش برسد، ما مأمور هستیم این دیوار را درست کنیم که بچه ها بزرگ شدند، وگرنه اگر دیوار را نسازیم این پول و گنج پیدا می شود و دیگران گنج را می برند. پول به بچه ها نمی رسد. وَ کانَ أَبُوهُما صالِحا (کهف/82) یعنی چه؟ یعنی خدا بخاطر اینکه بابا خوب است، دو پیغمبر را به کارگری می گیرد ...
در انتخابات شورای شهر ثبت نام نمی کنم/ ذاتا کار نظارتی برای من لذت بخش نیست / مردم انتظار بیشتری از ...
قویتر عمل می کرد و اطلاع رسانی بیشتری داشت شاید یک چیزی مثل باشگاه ما خراب نمی شد(خنده) از همان سال بیشتر وارد فضای علمی و مدیریت شهری آمدم. بحث شورای شهر در ذهنم همیشه بود. وقتی وارد حوزه فرمانداری ها شدیم کار نظارتی را لمس کردیم که البته فهمیدیم که ذاتا کار نظارتی برای من لذت بخش نیست و بیشتر دنبال کار اجرایی هستیم که باعث شد سال 91 وارد سازمان شهرداری و سازمان تاکسیرانی شدم. در سازمانی ...
تازه داماد پرکشیده از ارتفاعات جاسوسان
شنبه چطور؟ گفتن: معلوم نیست. گفتم: پنجشنبه چطور؟ گفتن : پنجشنبه به احتمال خیلی زیاد میام ! کمیل راست گفت ! یکشنبه شهید شد سه شنبه خبر شهادت ایشون رو آوردن و پنجشنبه به بابل برگشت و پیکرشان را تشییع کردیم ...! روز قبل از شهادتش من دلشوره عجیبی داشتم. فکر می کردم می خواهد اتفاق بدی بیفتد، حال عجیبی داشتم ... از خانه پدر همسرم با من تماس گرفتند و گفتند: مریم میایی ...
معمای دیکتاتور؛ لعنتی ها من هنوز زنده ام!
قهرمانی؟ مارو چه بالاتر از ارباب و سرور تو جدول نشستن ؟ فقط یادت باشه ، ماها دیگه با هم هیچ برادری ای نداریم ، دشمنیم از نوع خونی اش . از تک تک شماها نفرت داریم و به خون شما ها تشنه ایم ، خدا رو شکر منصور پورحیدری و ناصر حجازی هم از این دنیا رفتند تا ما بهانه ای برای دوست داشتنتان ، برای تحملتان نداشته باشیم. دیگر عزای شما عید ماست و بر عکس.... احیناً قهرمان لیگ کرواسی خود به خود قهرمان ...
سروش رفیعی استقلالی است و به تراکتور برمی گردد!
.... * اگر فوتبالیست نمی شدی چه کاره می شدی؟ ماهینی: ماهی گیر می شدم. رفیعی: مشاور املاک می زدم چون حال ندارم کار کنم. کامیابی نیا: شاید ایجنت می شدم. انصاری: معلم. * سرگرمی؟ ماهینی: از تمرین می روم تا شب که می خوابم مشغول بچه داری می شوم. رفیعی: سریال و فیلم می بینم. کامیابی نیا: کنار خانواده بودن ...
آخرین خداحافظی مسلم
کار و میان دوستان، بلکه در خانه هم اصلا از مسائل کاریش حرفی نمی زد. پدر شهید هم می گفتند : خیلی وقت ها هم ما خودمان سوال می پرسیدیم ایشان چیزی نمی گفت و فقط تنها چیزی که من از او یادم می آید اینکه : مسلم چون خانه تا محل کارش در تهران خیلی دور بود، می خواست انتقالی بگیرد و برگردد شهر خودمان ولی وقتی که موضوع را به شهید پرورش می گوید، آقای پرورش گفته بود : نه، تو حیفی! باید همین جا بمانی و شهید شوی ...
ساعد سهیلی: پیک نوروزی کابوس شب های عیدم بود
به بچه ها تراول هم بدهی، می گویند برو بابا این چیه! در روزهای خوش عید، میانه ات با ضدحالی به نام پیک نوروزی چطور بود؟! خیلی وحشتناک. پیک نوروزی کابوس شب های عید من بود. تو هم از آن دانش آموزانی بودی که تازه یازدهم یا دوازدهم عید سراغ حل تکالیف می رفتی؟ حتی دیرتر. خوش به حال خانم هاردی که احتمالا با چنین کابوسی آشنایی ندارند. (می ...
فروغ شاعری را از گلستان نیاموخت
؟ خانم صابری، درباره محفل آقای گلستان در خانه اش در دروس، روایت های زیادی مطرح شده. شما این مهمانی ها را چطور می دیدید؟ فروغ و گلستان در این میان چطور بودند؟ ابراهیم گلستان یکی از کسانی بود که با پدر و مادر و فامیل من آشنایی دیرینه داشت. قبل از این که من به فرانسه بروم، آنها با هم رفت و آمد داشتند. وقتی هم که برگشتم مستقیم رفتم سراغ آقای گلستان چون کسی را این جا نمی شناختم ...
دختر بیست ساله ام شب ها زودتر از ساعت دوازده به خانه نمیاد و ...
دوازده سال است دخترم به خانه من نیامده است.دلم برای شنیدن صدایش خیلی تنگ شده است. 2- مامان وبابا هر روزوهر شب دعوا میکنن، منم تو اتاق خودم همش گریه می کنم. 3-دختر بیست ساله ام شب ها زودتر از ساعت دوازده به خانه نمیاد. میگه من دیگه بزرگ شدم. 4-بابا می خواد مامانو طلاق بده، هرچی من ومامان التماس می کنیم قبول نمی کنه، حتی مامان میگه باشه اجازه ازدواج هم بهت می دم ولی بابا راضی نمیشه. 5-هشت ساله با ...
یارانه ها 100 هزار تومان می شود
استقلال اضافه شود. ضمن این که مشکلات مردم ایران در سال 96 حل شود. امیدوارم یارانه هم از نفری 45 هزار تومن بشود نفری صد هزار تومن مردم یه حالی بکنند. * بهترین عیدی که تا به حال گرفتید و خاطره آن از یادتان نمی رود چیست و این عیدی از چه کسی بود؟ - بچه که بودم اسکناس های دوتومانی که به رنگ نارنجی بود. همیشه کلمه عیدی این اسکناس ها را برای من تداعی می کند. اما بهترین عیدی را همسرم با به ...
حکایت شهادت مجتبی ؛ پرواز با رمز یا علی +تصاویر
شهادت می رسد و مجتبی در تبریز برای تشییع پیکرش شرکت کرد و همانجا یک سخنرانی حماسی ایراد کرد، همین باعث شد که دوستانش به او گفتند: مجتبی ما هم شهید شدیم باید بیایی و همچنین سخنرانی ای برای ما هم انجام بدهی، که مجتبی در پاسخ به آن ها گفته بود که من به شما ثابت می کنم که قبل از همه شما شهید می شوم . و قبل از شهادتش به امام جمعه شهرشان می گوید من مطمئنم که همسرم من را عاقبت به خیر می کند. همسر ...
دیدار بزرگ قبل از چین: کی روش+ برانکو
آی اسپورت – انگار نه انگار که کارلوس کی روش و برانکو تا همین چند ماه قبل چشم دیدن همدیگر را نداشتند. حالا هر روز اخبار خوبی از این دو مربی محبوب به گوش می رسد. 24 ساعت بعد از آنکه برانکو برد تیم ملی مقابل قطر را به کی روش و شاگردانش تبریک گفت، خبر رسیده که سرمربی پرسپولیس قصد دارد بازی روز سه شنبه تیم ملی مقابل چین را از نزدیک ببییند. خبر ورزشی با انتشار این خبر پیش بینی کرده که احتمال دیدار کی ...
11 نکته برای پیشگیری از دعواهای نوروزی میان همسران
فیلم بازی کردن نیست کاری کنید که با هم آشتی کنند. کسی که برای آشتی دادن قدم برمی دارد مورد توجه خاص خداوند قرار خواهد گرفت. یک چنین آدمی قدرت این را پیدا می کند که رابطه معنوی بین اینها را اصلاح کند. با همسرتان پاسکاری کنید شما باید به خاطر خدا به پدر و مادر همسرتان عاشقانه و بی ریا محبت کنید. چقدر زیباست روز اول عید که قرار است به دیدن بزرگ ترها بروید، آقای خانه پیشنهاد بدهد که ...
کارواخال: همیشه رؤیای بازی در رئال را داشتم
بودیم و این در زمین نیز نمایان بود. پیش فصل با رئال مادرید: آخر هفته من با 12 یا 13 نفر از دوستانم به استخر های طبیعی رفتیم و من خراش بزرگی برداشتم و 4 یا 5 بخیه خوردم. وقتی در حال بخیه زدن بودند، فهمیدم که نمی توانم سفر کنم. آن لحظه برای من ناراحت کننده بود چون برای مدتی طولانی اینجا بودم و اولین بازی خیلی از بچه ها را دیده بودم و خودم هنوز در انتظار بودم. 10 سال حضور ...
واکنش های مثبت به عکس با نشاط روحانی در کوه
و ..... اسی: خش بگذره شیخسن محمدرضا: گشت ارشاد چه ربطی به رئیس جمهور داره آخه؟ یچی بگید بگنجه اسلامی: الان اگه این خانوم ها تو خیابون اینجوری بودن 100% گشت ارشادتون دهنشونو سرویس کرده بودن.... صبا: دوستتان میداریم قربان چقده باحالی امین: قرار نبوداااا نجمه: البته لباس و لوازم کوهنوردی گرونه. فقط کوه که خدا به ما داده ار زونه. همیشه به ورزش باشید مالک ...
شمسایی:"گاد فاد"فوتسال نیستم!
صمیمی و درسایه ای از احترام بوده. چطور در عین صمیمیت فاصله پدر و فرزندی را رعایت کردی؟ در عین اینکه عاشق بچه هایم هستم، اما یک فاصله ای را رعایت می کنم، چون اگراین اتفاق رخ ندهد، درآینده ممکن است اتفاق های زیادی رخ دهد. تو پدر 3 دختر هستی؛ هیچ وقت دوست نداشتی پسر داشته باشی؟ هیچ وقت دنبال این حرف ها نبودم. برایم بیشتر سالم بودن بچه مهم بود تا جنسیت آن. خدا را شکرمی ...
همسر شهید: وقتی که حاج حمید شب به خانه آمد گفت: درست است امسال نمی توانم شما را به مسافرت ببرم ولی تهران ...
پرسیدم چرا دیشب نیامدی؟ گفت: خیلی سعی کردم خودم را برسانم ولی متاسفانه موفق نشدم در عوض الان میخواهم شما را یک جایی ببرم .آن روز من و مریم فرزندمان که نوزادی بیش نبود همراه حاج حمید به شهر سوسنگرد رفتیم. یادم هست که صدای تیراندازی و خمپاره را میشنیدم دوستان حاج حمید از جمله شهید زین الدین وقتی من و مریم را دیدند با تعجب از حاج حمید میپرسیدند چرا خانواده را آوردی؟ و حاج حمید با خنده میگفت: کوچکترین نیروی ایرانی مریم من هست. ...
همسر شهید امینی: می گفت 10 عید هم که شده به خواستگاری ات می آیم تا پدر راضی شود/ همسر شهید پورهنگ: سال ...
کمک می کرد. کمی که بزرگ تر شد به سفارش پدر در یک خیاط خانه مشغول کارشد. درسن شانزده سالگی وارد کفش ملی شد و در قسمت شاهد بخش لویس کار، کارش را شروع کرد. او هجده سال داشت که انقلاب شد، اما یک سال قبل از انقلاب روزگارش مدام در خیابان ها و کوچه پس کوچه های تهران می گذشت. غروب نشده، یک جیبش مهر می گذاشت و یک جیب دیگرش نخود و کشمش می ریخت. دوچرخه اش را برمی داشت و با چند تا چسب و اسپری های دیوارنویسی ...
فردیناند: من مسئول مرگ همسرم هستم+تصاویر
مرگ همسرم، نیمه شب و در حالی که به شدت مست بودم به خانه می آمدم. ولی بیدار می شدم و به بچه ها در کارهای مدرسه کمک می کردم." فردیناند که در این مستند راجع به مرگ یکی از والدین و تاثیر آن روی زندگی همسرش صحبت می کند، مدعی شد که از وقتی همسرش را از دست داده، با افرادی که مکان های تاریک را دوست دارند همدردی می کند. او به افرادی که اطرافش هستند تکیه کرده و به خاطر فرزندانش رو به جلو حرکت می ...
روایتی خواندنی از مراسم ساده عقد دو جوان جهادگر در نوروز
ازدواج راضی نبود، چون دختر اهل روستای دازان بود که از شهر دور بود و دل شان نمی خواست دخترشان را به راه دور شوهر بدهند. ارسلان اما انقدر در این مدت رفته بود و آمده بود، تا بالاخره خانواده دختر راضی شده بودند. حاج آقا فراهانی ارسلان را به ما معرفی کرد، طلبه ای جوان، چابک، لاغر، خوش خنده با پوست آفتاب سوخته، اهل رودبار جنوب که از بچه های گروه جهادیِ حاج آقا بود و قرار بود در چاه علی به ...
برادرم از دست پدرم سُر خورد، پرسپولیسی شد!/ از بچگی برای گرفتن حقم دعوا کردم
خانه فامیل مادرم می گفت علیرضا شلوغ نکن و سر جایت بنشین. اما در پایان همان مهمانی با زانوی پاره شلوارم به خانه بر می گشتیم. پسرتان هم مانند شماست؟ نه بابا امیر یک پارچه آقاست. فکر کنم من تنها بچه شلوغ فامیل بودم ولی اقوام خانمم خیلی آرام هستند. چرا محمد رضای شما پرسپولیسی است؟ ( خنده ) به پدرم می گویم چرا محمدرضا پرسپولیسی شد؟ گفت: سال های موشک باران و ...
گفت و گوی نوروزی با جمشیدمشایخی
سینما است و در دیگری که من بنده کوچک حضور دارم. مثلاً چهارصد بازیگر هست و از بین آنها هیچکدام جز یکی، دو نفر بیشتر بازی ندارند، به خدا این افراد زن، بچه دارند و این طرز رفتار واقعاً نادرست است. اصلاً چه معنی دارد که بدون هیچ ضابطه ای و تنها با پول و حرف عده ای مدام جلوی دوربین می روند. آدم اعصابش از دیدن این اوضاع خورد می شود. گاهی عده ای در این شرایط حق دارند که می گویند جمشید مشایخی تو باید بروی و ...
تناقض درخشان/ لیپی بله، کی روش نه!
از اون صعود می کرد به جام جهانی. اون دوره فوق العاده گروه سختی بود نه؟!!! تازه با لژیونرهایی چون مهدوی کیا و کریمی و هاشمیان که تو تیم هایی که بازی می کردند از تیم های لژیونر های فعلی به مراتب با اعتبارتر بودند ضمنا با این برداشت غلط شما من هم می تونم این برداشت را داشته باشم که اون تیم ایران فقط بعد 6 بازی رفت و برگشت که بازی های اون تموم شد چرا با صفر گل خورده تموم نکرد؟ من البته فقط ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی+عکس
کنی تا تموم بشه ایمون زائد 3تا گل به استقلال زده. 36. من اول فکر میکردم "مادرخرج" یه فحشه، بعد یه بار رفتیم بیرون من مادرخرج شدم فهمیدم از صدتا فحش هم بدتره. وقتی عکس بچه ای که تازه به دنیا اومده رونشونت میدن میگن ببین چقد خوشگله شبیه فرشته هاس 37. لباسا رو ریختم تو ماشین لباسشویی روشنش کردم. راه افتاد سمت در گفت من شب دیر میام شام منتظرم نمونین. 38 ...
داماد راز دله بازی عروس را می دانست! / حمید شب عروسی بهم گفت که همه چیز را می داند
توی سرم، این حرف ها رو از زبون شوهرم می شنیدم، باورم نمی شد پس اون هم از همه ماجرا خبر داشت و با این وجود منو برای زندگیش انتخاب کرده بود. الان 13 سال از او ماجرا می گذره، من یک دختر 12 ساله به نام نیلوفر دارم، دیشب وقتی کیف پولمو برداشتم دیدم دو هزار تومان از پول هام نیست سریع رفتم پیش نیلوفر و ماجرای خودمو مثل یه قصه براش تعریف کردم. اون فهمید منظورم چیه، زد زیر گریه، معذرت خواهی کرد و گفت می خواست برای همکلاسی اش کادوی تولد بخره، صبح دستشو گرفتم بردمش بازار، با هم یه کادو خریدیم و رسوندمش به مدرسه، وقتی شب اومد خونه پرید توی بغلم و صورتم رو غرق بوسه کرد. ...
توصیف بهار در قاب ذهن سه دانش آموز
پول خرج می کنند.ما یک ماه قبل عید را تمام وقت مشغول کاریم.حتی مادر هم که روزهای معمولی فقط به کارهای خانه می رسد، این روزها داخل واگن خواهران بساط روسری رنگی و لباس زیر پهن می کند و انصافن خوب هم می فروشد.فقط حیف که بعضی از این مامورهای شهرداری اذیت مان می کنند.البته خدا وکیلی، اکثرشان آدمهای مشدی هستند و کاری به کار ما ندارند و فقط سر برج می آیند و سهمشان را می گیرند و می روند.اما بعضی ها بدجوری ...
طنز؛ آخرین گفتگوی ویژه خبری سال 95
گفتم جات رو با من عوض کن ولی ایشون فقط به من خنده کرد. بایدم بخنده، وقتی یک دختر شانزده ساله در دولت قبلی یه سوال ساده پرسید، دولت جوابش رو داد، اونم رفت و توی زیرزمین خونه اش انرژی هسته ای رو کشف کرد؛ اما دولت فعلی که از پاسخ به دختر نه ساله در می مانه، چطور می خواد کشور رو اداره کنه؟ (نفسی می کشد و صدایش را بلند می کند) مردم چه جوری باید بگن شما رو نمی خوان آقای روحانی؟ انتخابات سال ...
علی دایی: فقط از مادر عزیزم عیدی می گیریم
چطور؟ این را هم نمی توانم چون ناراحت می شوند. البته خیلی ها هستند ولی نمی شود به زبان آورد (خنده). اگر بخواهید در کل دنیا با یک نفر سلفی بگیرید، آن شخص چه کسی خواهدبود؟ تو کل دنیا تنها با دخترم دوست دارم سلفی بگیرم. کدام سین هفت سین را ترجیح می دهید؟ سکه! چرا؟ چون برکت می آورد و دوست دارم سفره هفت سین همه از ابتدای سال ...