سایر منابع:
سایر خبرها
هیچ وقت به لخت شدن در اسارت فکر نکرده بودم
راست گو و باصداقتی بود. مؤید گفت: شما فکر می کنید من دوست دارم شما لخت بشید، من اصلاً دلم نمی خواد شما را عریان ببینم، انسان شخصیت و کرامت داره. بعد با شوخی و جدی گفت: تو این یه قلم دکتر جمال راست می گه، حرفشو باور کنین! بچه ها از من خواستند به اتاق سرنگهبان بروم و از دکتر جمال بخواهم مدتی را که مجبوریم در حیاط کمپ لخت باشیم، آنها از اتاقشان بیرون نیایند. رفتم. دکتر مؤید هم تشویقم کرد. وارد اتاق ...
برانکو: بهترین تصمیم را درباره رضاییان گرفتیم/ در روزهای آتی 4-5 بازیکن می گیریم
داشتم اما کار در پرسپولیس افتخار است. البته ما الان در ابتدای کار هستیم و باید بگویم به عنوان یک مربی دوست دارم در تیمم ستاره داشته باشم چرا که آنها تماشاگر به استادیوم می آورند. الان از 2 سال قبل فقط 2 بازیکن (طارمی و علیپور) در تیم ما باقی مانده و کل تیم را تغییر دادیم. این مسئله کار ساده ای نیست و همه ارکان باشگاه دست به دست هم دادند تا این کار انجام شود. وی درباره ادامه کارش با ...
احمدی نژاد؛ زهر و پادزهر اصولگرایان
این تیم حامی، شما همچنان معتقدید فضای رئیسی، فضای بکری است که می تواند استفاده مطلوب را ببرد؟ اینجاست که می گویم یک تیم چقدر می تواند خلاق عمل کند. به نظر من این حرکت اول یک اشتباه استراتژیک بود. من اگر جای آقای رئیسی بودم، نمی گذاشتم حرکت اولم برای نام نویسی به این شکل انجام بشود. اگر من بخواهم از یک پوزیشن مستقیم وارد صحنه بشوم، یا حتی قسمتی از زیبای خفته را از آن خودم داشته باشم، یا ...
سرنوشت شوم سارا در خانه جوان موتورسوار / از من ارتباط شوم خواست مقاومت کردم ولی با یک قرص همه آبرویم را ...
و از همان اول شروع به اذیت و آزار من کرد. همیشه در چشم او خار بودم، کمی که بزرگتر شدم یعنی در 12 سالگی نامادری ام برای اینکه زودتر از شر من خلاص شود ، مرا با پسری آشنا کرد .آن پسر با موتورسیکلت اطراف منزلمان بود و به من شماره داد و من هم با او تماس گرفتم و آشنایی من با او حدود چند ماهی طول کشید .اولین بار از من درخواست رابطه جنسی کرد،هر چند مقاومت کردم ولی دست آخر راضی شدم با او همراه ...
سکوت ؛ رویای سی و چند ساله سلطان سینما
... یعنی آن فیلم هم مثل سکوت روند طولانی و نفسگیری برای رفتن جلوی دوربین از سر گذرانده بود؟ از وقتی سلطان کمدی را تمام کردم قصد ساخت این فیلم را داشتم. اما در پایان همان سال، فکر کنم 1983 بود، ساخت فیلم کنسل شد. آن زمان موقعیتم کاملا متزلزل شده بود. داشتم از سینما بیرون می رفتم. از هالیوود بیرون انداخته شده بودم. همه چیز برایم تغییر کرده بود. فیلم های بزرگ با بودجه های عظیم ...
مردی به پلیس تهران زنگ زد و گفت : زن سابقم را در حمام کشتم
این مرد پس از مادر و فرزند برای آنکه به زندگی خود هم پایان بدهد آمپول هوا به خودش تزریق کرد بعد هم با کرج تماس گرفت. من زن سابقم لیلا و دختر نازنینم را کشته ام. بعد هم تلفن قطع شد. ساعت حدود 10 شب بود که کارآگاهان پلیس وارد خانه این مرد در یکی از کوچه های ماهدشت شدند و او را زنده یافتند اما صحنه دلخراشی هم پیش روی آنها بود؛ جسد زن 28 ساله ای با مانتو و روسری در حمام روی زمین افتاده بود و روسری ...
کارگر افغان قتل زن ایرانی را کشت؟
ماجرای تماس ها خبری ندارم. روزی هم که به طور ناگهانی ناپدید شدم، به خاطر مریضی شدید مادرم به افغانستان رفته بودم و فراری در کار نبود. این در حالی است که به گفته پدر متهم، همسر او در سلامت کامل است و متهم نیز پسر دایی ندارد. در پایان دادگاه قضات وارد شور شدند تا رای نهایی را صادر کنند. جام جم 110 این اخبار داغ را از دست ندهید: مدیر شرکتم فیلم های ...
مربی پرورش اندام را در بام تهران کشتند! + عکس
را در رختخواب زنم دیدم من هم به فکر پلیدی افتادم! + عکس با شنیدن حرف های فرزندم فهمیدم همسرم با او ارتباط پنهانی دارد و حتی .. !+ عکس دیدم دختر زیبایی است به خانه ام بردم و .. / رفتن دختر جوان به پارتی همه چیز را خراب کرد! ناگهان در اتاق خواب تجاوز پسرجوان به خواهرم را دیدم! / مهناز به محض دیدن من..+ عکس بعد از کشاندن زن جوان به بیابان به او گفتم شوهرت هم با زنم من بوده و .. + عکس اقدام کثیف مرد نصاب ماهواره با خانم جوان تهرانسری / آیا او را اعدام می کنند؟ + عکس ...
درآمد میلیونی با یک وانت و بلندگو
دندان شان مزه می کند و قید برگشتن را می زنند و ماندگار می شوند. آقا هاشم از دو هفته قبل از عید تا چند روز پس از تعطیلات نوروز به همراه همسر و دو دختر و تک پسرش به تهران می آید. می گوید خانواده اش هم در آستانه شب عید حسابی کار می کنند و برای کل ستال پول پس انداز می کنند. می پرسم ه کار می کنند، می گوید: همسر و دو دخترم که یکی 15 ساله و دیگری 14 ساله هستند در تولیدی یکی از آشنایان خیاطی می ...
رضا عطاران: کسی برای من سر و دست نمی شکند
...> خب وقتی خودتان راضی ترید و مردم هم طنز شما را در تلویزیون بیشتر دوست دارند چرا دیگر بر نمی گردید؟ لج هنری کردید و تغییر مسیر دادید؟ - یک بخشش را قبول دارم که لج هنری است، جمله خوبی هم گفتید (می خندد) مثلا بعد از سریال بزنگاه شاید چنین شرایطی به وجود آمد اما یک بخشی هم بر می گردد به این که گفتم مغزم دیگر نمی کشد و فقط کارهای کوتاه را می توانم انجام دهم. در سینما کل یک فیلم 90 دقیقه است ...
از لای در دیدم عمو سعید چه بلای شومی سر مادرم آورد / این دختر در دادگاه شهادت داد
حکم به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست اصغر عبداللهی منتقل شد اما برخلاف اعترافاتش گفت: روز همسرم برای گرفتن پول به خانه افسانه (مقتول) رفته بود. وقتی خودم را به آنجا رساندم با چشمان خود دیدم که همسرم با چاقو، افسانه را کشت. آن موقع من شوکه شده بودم و اهالی هم فکر کردند خودم هستم، برای همین فرار کردم. این در حالی است که براساس تحقیقات پلیس، همسر متهم در محل قتل حضور نداشته است. در پایان دادگاه، قضات متهم را به قصاص، حبس، رد مال و پرداخت دیه صدمات غیرمنتهی به فوت محکوم کردند. اخبار زیر را از دست ندهید: اخبار زیر را از دست ندهید: ...
گروگانگیری همسر استاد دانشگاه به خاطر عروسی
گفت همسرش استاد دانشگاه است و انسان های با آبرویی هستند. آن روز مواد مخدر مصرف کرده بودم و توهم شدیدی بهم دست داده بود.وقتی در بیابان های اطراف جاجرود توقف کردم به دروغ به زن جوان گفتم نامزد من یکی از دانشجویان شوهرت است. به او گفتم که او نامزد مرا اغفال کرده و از او فیلم و عکس تهیه کرده و من برای انتقام از او این کار را انجام داده ام.بعد هم طلاها، عابر بانک و رمز عابر بانک زن جوان را گرفتم و بعد ...
ناگهان در اتاق خواب با صحنه بسیار کثیفی از پسرجوان و خواهرم رو برو شدم / مهناز به محض دیدن من دستپاچه شد ...
آنقدر عصبانی شدم که با چاقو دو ضربه زدم. مطمئن شدم که نفس نمی کشد جنازه را لای پتو پیچیدم و در صندوق عقب خودرو گذاشتم. از پدرم کمک خواستم تا او را به بیابان های فشافویه ببریم. سپس خودم آن را آتش زدم. بعد از توضیحات نریمان، پدر او نیز مورد بازجویی قرار گرفت، اما حرف های متفاوتی مطرح کرد. او گفت: وقتی با آرمان وارد خانه مهناز شدیم، او همراه مقتول مشغول مواد کشیدن بود. به همین دلیل دست و پای او را بستیم ...
دیدم دختر زیبایی است به خانه ام بردم و .. / رفتن دختر جوان به پارتی همه چیز را خراب کرد!
شده بر دستانش می ریخت، نگاهی ملتمسانه به کارشناس اجتماعی کلانتری سجاد مشهد انداخت و با بیان این که می خواستم پناهگاه دختری بی کس باشم، حالا دختر خودم بی پناه شده است، به ماجرای آشنایی خود با دختری تحت تعقیب پرداخت و گفت: 18ساله بودم که ازدواج کردم و زندگی شیرینی داشتم. همسرم شغل آزاد دارد و از وضعیت مالی خوبی برخوردار است. حاصل ازدواجم دختری مودب و خوش برخورد است که قلبی بسیار مهربان دارد. ...
حمید و حامد بعد از آزار زن جوان در نارمک با او چه کردند؟! + عکس
آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. خانم جوان با حضور در اداره شانزدهم پلیس آگاهی در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: ساعت 21 روز گذشته از میدان هفت حوض به عنوان مسافر و به مقصد فلکه اول تهرانپارس سوار یک دستگاه خودرو ال 90 سفیدرنگ شدم. راننده و سرنشین خودرو که حدودا 30 ساله بودند ، بعد از طی مسافت کوتاهی تغییر مسیر دادند ؛ سرنشین جلو به عقب خودرو آمد و با تهدید چاقو مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. در ...
از سحر خواستگاری کردم نگاه هایش به من خیلی سنگین بود تا اینکه یک روز از من هم درخواست شوم کرد...
می خورد، اما مجبور بودم لبخند بزنم. باید دستش را برای سحر رو می کردم. مو به مو هرچه که می گفت ضبط می شد. پس لازم نبود کار خاصی انجام بدهم. فقط باید اجازه می دادم کامل حرف هایش را بزند. او می گفت سحر یک دختر معمولی است که بزرگ ترین آرزویش ازدواج است. می خواهد مثل یک مادر قدیمی در خانه بماند و... می گفت: دلم می خواهد همسرم یک دختر مثل تو باشد. جسور باشد و درس بخواند ...
درخواست نوعروس از شوهرش برای اخراج دختر دانشجو از دانشگاه / داماد با این دختر تدریس خصوص داشت
می بینم او هر روز سر کلاسی می رود که دختر مورد علاقه اش هم در آنجا نشسته است واقعا برایم غیر قابل تحمل است. نه فقط من، هیچ زنی این مساله را نمی پذیرد. هر روز صبح وقتی شوهرم به محل کارش می رود تا شب که بر می گردد کلی فکر و خیال می کنم. از طرفی چون سر کلاس است خیلی نمی توانم با او تلفنی صحبت کنم، برای همین مرتب فکرم آشفته می شود. دست خودم هم نیست. ولی او مرا درک نمی کند. در پایان نیز قاضی این زوج را به مشاوره خانواده می فرستد تا شاید مشکلشان حل شود. اخبار زیر را از دست ندهید: اخبار زیر را از دست ندهید: ...
اقدام کثیف مرد نصاب ماهواره با خانم جوان تهرانسری / آیا او را اعدام می کنند؟ + عکس
از وضعیت زندگی خانوادگی برادرزنم داشتم، تصمیم گرفتم به هر شکل ممکن طلا و جواهرات آنها را سرقت کنم. آن روز به خانه برادرزنم رفتم. پسرشان داخل کوچه مشغول بازی با دوستانش بود. به همین خاطر در ورودی ساختمان باز بود. خودم را به آپارتمان برادرزنم رساندم و زنگ خانه اش را زدم که همسرش در را باز کرد، قصد ورود به خانه را داشتم که مانع شد اما من با قرار دادن پا در میانه در، مانع بسته شدن در شدم. همان موقع ...
مدیر شرکتم فیلم های ارتباط کثیفمان را به خواستگارم نشان داد و ..
پول را هم خودم مدتی قبل به متهم قرض داده بودم، اما او حاضر به برگرداندن آن نبود. سپس متهم پشت جایگاه قرار گرفت و با پذیرفتن شرط شاکی، حاضر شد در ازای گرفتن رضایت، 14 میلیون تومان پرداخت کند. در پایان نیز قضات با توجه به رضایت شاکی، سعید را از اتهام تجاوز تبرئه کردند. جام جم 110 این اخبار داغ را از دست ندهید: وقتی آن مرد را در رختخواب زنم دیدم ...
نقشه صوری بسیار کثیف / بدبختی من از روزی شروع شد که با آن سه نفر آشنا شدم و ..
بود و احساس سرشکستگی می کردم، این بود که از همان دوران نوجوانی وارد بازار کار شدم تا حرفه ای بیاموزم. بعد از آن هم به عنوان شاگرد در یک کارگاه جوشکاری مشغول به کار شدم به طوری که طولی نکشید این حرفه را فرا گرفتم و خودم به طور مستقل به این شغل ادامه دادم. خدمت سربازی ام که به پایان رسید با دختر یکی از آشنایانمان ازدواج کردم و صاحب سه فرزند شدم. با درآمد خوبی که به دست می آوردم، زندگی ...
پسر دانشجو زن استاد را با ماشینش دزدید و به جاجرود برد و ...+عکس
ایرد موسی به آدم ربایی و سرقت اعتراف کرد. وی گفت: من دانشجوی ترم آخر مهندسی دانشگاهی در تهران هستم. هشت سال قبل پدر و مادرم از هم جدا شدند و من همراه مادرم زندگی می کردم. زندگی خوبی داشتم و در فروشگاه پرده فروشی دایی ام کار می کردم. چند سال قبل در یکی از دانشگاه قبول شدم. وضع مالی ام روز به روز بهتر می شد تا اینکه با پسر خلافکاری دوست شدم. از آن روز به بعد مسیر زندگی ام تغییر کرد و من به گل شدم. بعد ...
مهرآوه شریفی نیا، موسیقی روح من را لمس می کرد
های عاشق زیاد دیده ام .این زن ها اگر ازنظر ما فداکاری می کنند، از نظرِ خودشان فقط دارند عشق می ورزند. لیلای ترن عاشق مَردَش است و پا داشتن یا نداشتن او برایش فرقی نمی کند. لیلا از فرهاد قلب می خواهد و عشق و به او همه زندگی اش را هدیه می دهد. لیلا را تحسین می کنم . هر شب قبل از اجرا دعا می کردم بتوانم به زیباترین و عاشقانه ترین شکل، قلب لیلا را در درون خودم حس کنم تا عشقش در وجودم جاری شود و وسعتِ ...
پرونده احمدی نژاد مفتوح است و هنوز منجر به صدور حکم نشده / بی گناهی بقائی به اثبات نرسیده/ کسی هم از ...
اتاق بازرگانی صحبت کردیم و کمیته مشترک تشکیل شده است. برخی افراد در دستگاه ها نوعی باج خواهی می کنند. فردی اطلاع داد که ما ضمانت بانکی می خواستیم گفتند این مدرک و این سند را می خواهیم همه را ما تحویل دادیم بعد از دو ماه هرچه گفتند را کنار هم گذاشتیم آخر سر که کار که باید انجام می شد یک نوشته غیر رسمی دادند که ما باید پنج درصد سود شما را داشته باشیم. چرا؟ گاهی وقت ها کسی به سراغ گرفتن تسهیلات می ...
مراسم وداع با عارف لرستانی در تالار وحدت برگزار شد
برایم ته دنیاست. متاسفم که رفیقی را دست دادیم که همیشه می توانستیم روی او حساب باز کنیم. ما همیشه به رفاقت های طولانی مدتمان با یکدیگر افتخار می کنیم؛ عارف ویژگی مهمی داشت که اگر کسی دو یا سه مرتبه با او برخورد می کرد حتما می گفت عارف جزو رفقای خوب من است. به خدا حافظی تلخ تو سوگند/ که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد. این بازیگر با خواندن قطعه ای شعر به سخنانش پایان داد. پیکر عارف لرستانی ...
کیانی: ترمز ما را کشیدند
شروتع شد که من اخراج شدم و آن اتفاقات رخ داد. ناراحت بودم و دوست داشتم مدتی حرف نزنم. وی درباره قهرمانی پرسپولیس گفت: آنها تیم خوبی بودند. ما نباید بی ربط حرف بزنیم . به همه پرسپولیسی ها تبریک می گویم اما صحبت هایی شده بود که جالب نبود. خیلی ها پرسپولیس را از قبل قهرمان لیگ معرفی کردند که این کارشان جالب نبود. آنها باعث شدند تیم های دیگر به خوبی نجنگند و همچنین هواداران و بازیکنان ما سرد ...
گلایه های دختری که قهرمان دوومیدانی ایران است
پیشرفت کنم. اینکه امکاناتشان با تمرین من خراب شود یا نه، برایم اهمیتی ندارد و غرورم اجازه نمی دهد که التماس کسی را کنم. هر استانی قدرم را بداند و احترام قائل شود، برای آنها کار می کنم، اما خیلی دوست دارم که برای استان خودم باشم. * اسپانسر ندارم و پدرم هزینه ها را می دهد قهرمان پرش ارتفاع ایران در پاسخ به این سؤال که در حال حاضر چه کسی هزینه هایتان را تقبل می کند، گفت: تمام ...
من و عابدزاده هم اختلاف داریم
احمدرضا عابدزاده اختلاف دارم و اگر بخواهم آن را دنبال کنم با او به مشکل می خورم. بنابراین به خودم می گویم نیما نکیسا، تو اگر بدانی که این دنیا به لحظه ای بند است با هیچ کس به مشکل برنمی خوری. من شنبه شب گذشته در منزل مرحوم عارف لرستانی بودم. این هنرمند فقید دچار سکسکه می شود و برای رفع آن به درمانگاه می رود. به او آرامبخش می زنند و وقتی به خانه می رسد و در حین استراحت دچار ایست قلبی می شود و از این ...
تقلا می کنیم مرگ رمان را به تعویق بیندازیم
نروید و قضیه را تا حد یک تحلیل روانکاوانه نازل نکنید. بگذارید دلم خوش باشد که جایی در کائنات چنین رقم خورده که من چنان بنویسم. بعد هم، خودمانیم، عشقی که به سرانجام می رسد می تواند به محبت عمیق و خالص و پاک مبدل شود، اما دیگر عشق نیست. از همزادی عشق و مرگ هم بگویم؟ تقریبا همزمان با انتشار یک پرونده کهنه ، رمان شب ظلمانی یلدا هم از شما بعد از سال ها تجدید چاپ شد. در این رمان هم باز به دوره ای از ...
دمِ انتخابات وظیفه یک عده پوزخندزدن است!
روی حوزه تخصصی فعالیت شما که سینما و تلویزیون است اثرگذار باشد؟ قطعا. چون اگر ما یک نگاه کلی داشته باشیم می بینیم که نگاه شاخه های مختلف سیاسی کشور به هنر تفاوت زیادی با هم داشته و برای منِ نوعی که زندگی ام از این راه می گذرد و از این راه است که می توانم حرفم را بزنم، مهم است که چه رویکرد سیاسی ای در کشور حاکم شود. بنابراین برای خودم هم که شده شرکت در انتخابات یک مسئله مهم است. این ...
تا خراب نکنی نمی توانی بسازی
ماورایی آمده اند که چنان شاهکارهایی ر اساخته اند و در آخر اینکه، زمانی که این همه اغتشاش و سوءتفاهم بین اثر هنری و هنرمند و مفسر وجود دارد چگونه خودم از تفسیرهایم مطمئن باشم؟ از شاگردانم راضی بودم. هرروز از دید یکایک آنها جهان را می دیدم و سرم گرم می شد، چندتایی از آنها خوش درخشیدند. از گذراندن اوقات کار با آویش خبره زاده که چند سال پیش مدال طلای بی ینال ونیز را برد یا با مهندس رضا دانشمیر یا ...