سایر منابع:
سایر خبرها
چون منزل تحت نظر و محاصره نیروهای حکومت نظامی بود ما را دستگیر کردند و به مقر فرمانداری نظامی در شهربانی کل کشور بردند، اما نمی دانستند و نتوانستند به رابطه تشکیلاتی من با نهضت مقاومت و مسئولیتم پی ببرند. بنابراین بعد از چند ساعت بازجویی آخر شب آزادمان کردند. روز بعد من به دیدن دکتر سحابی به بازار بین الحرمین که اکثر لوازم التحریرفروش های عمده در آنجا بودند و به حجره مرحوم تحریریان که از بازاریان ...
بهتر است شب همینجا بمانیم. آن زمان من با سعید آذرنگ (یکی از کادرهای تشکیلات مخفی) هم خانه بودم. گفتم اگر نروم او نگران خواهد شد و فکر خواهد کرد که برای من اتفاقی افتاده است. باید بروم از بیرون به او زنگ بزنم. جوانشیر گفت پس در این صورت اگر می خواهی برو منزل، ما خودمان جلسه را ادامه خواهیم داد. آمدم بیرون. چند دقیقه ای گشتم تا مطمئن شوم کسی دنبالم نیست بعد رفتم منزل. ** وانمود می ...
نیست مردم یونان به سیپراس اجازه دهند دوباره به ارز دراخما برگردد. سیپراس اصرار دارد که رفراندوم روز یکشنبه این کشور در مورد یورو نیست. از این رو، مخالفان اتحادیه اروپا معتقدند که اجباری هم نیست که سیپراس این کار را انجام دهد. اگر سیپراس می خواهد به ارز کشور را تغییر دهد به 60 درصد پارلمان هم نیاز دارد، چرا که هم اکنون از چنین حمایتی در پارلمان برخوردار نیست. هر چند در قانون اساسی یونان در ...
اگر حوالی غرب شهر لندن زندگی کنید ممکن است یک روز صبح وقتی در یکی از کافه های نزدیک منزل تان لاته سفارش می دهید به شدت شوکه شوید چون بروکلین بکام، پسر دیوید بکام ستاره فوتبال، سفارش شما را سرو خواهدکرد! بروکلین که متولد چهارم مارس 1999 در انگلستان است به تازگی تولد 16 سالگی اش را جشن گرفت. او علاوه بر بازی در تیم آرسنال، دو سال است که کسب درآمد را به جای سرگرمی آخر هفته های خود انتخاب کرده است ...
فوتبال بانک تجارت قرارداد بستم که خوشبختانه در این تیم آقای گل دسته دو شدم. تیم های زیادی را تجربه کردید دلیل خاصی برای حضور این تیمها داشتید؟ دلیل خاصی ندارد، من می خواستم تیم های مختلف را تجربه کنم البته تیم ها هم خواهان جذب من بودند. بعد از آن تیم کجا رفتید؟ پس از تیم بانک تجارت به تیم فوتبال راه آهن پیوستم و پس از آن چند تیم دیگر را هم تجربه کردم. من در کارنامه ...
...> 14. رسول خدا صلّی الله علیه و آله به من امر فرمود که بر پستان گوسفندی که شیرش خشک شده بود، دست بکشم و من به ایشان گفتم: ای رسول خدا! شما این کار را بکنید و حضرت فرمود: ای علی، عمل تو چون عمل من است، و من بر آن دست کشیدم و شیر آن گوسفند به روی دستم ریخت و من ظرفی از آن شیر را به رسول الله نوشاندم و سپس پیرزنی آمد و از تشنگی شکایت نمود و او را نیز نوشاندم و رسول خدا فرمود: من از خداوند خواستم که به ...