سایر منابع:
سایر خبرها
یعنی داریوش مهرجویی می خواهد فیلم تاثیرگذار گاو را بسازد و زمان کشف یک استعداد تمام ناشدنی در سینمای ایران رسیده است. مش حسن عنوان کارکتر عزت الله انتظامی و آغاز مسیر شکوفایی او در سینمای ایران شد. بازی درخشان او، مهرجویی را بر آن داشت تا در دیگر آثار خود از جمله آقای هالو ، دایره مینا ، پستچی ، اجاره نشین ها ، هامون و بانو از انتظامی استفاده کند و هر کدام از این آثار خود دلیلی شد بر انتخاب ...
آمدند که به زور ما را بفرستند روستا، می گویند معنی ندارد زن تنها اینجا در شهر بماند. آخرین دعوای خانه شان از همیشه تندتر بوده است، برادرها می خواستند سر مادر شاهین را با سنگ بشکنند، حریفش که نشدند قهر کرده اند و رفته اند، شاهین می گوید: خیلی وقت است که دیگر نیامده اند، توی کوچه هم که از کنارمان رد می شوند سر بالا نمی گیرند، شبنم از آن روز از اتاق عقبی درنیامده، دیگر مدرسه هم نمی رود. مادرش ...
تماشای فیلم نشستم. هنگام بازگشت، مسیر خانه را تا سه راه امین حضور پیاده آمدم و در طول مسیر همه فکر و ذهنم درگیر رابطه عجیب مش حسن و گاوش بود. طبیعتاً در آن سن و سال تحلیل و تفسیری از چگونگی استحاله یک آدم به گاو نداشتم. آن شب خوابم نبرد و تا چندین روز هم همچنان ذهنم درگیر رابطه مش حسن و گاوش بود. آنقدر این رابطه و درآمیختگی را باور کرده بودم که از مادرم پرسیدم اگر روزی ملوس (گربه خواهر کوچکم) بمیرد ...
. مشد حسن هم وقتی مسخ می شود می خورد و می خورد و بعد مانند گاو سرش را بلند می کند و نگاه می کند. اول های کار برای تمرین یونجه ها را می شستند و می آوردند. آخرها دیگر نشسته هم می خوردیم. طویله برایم مثل اتاق خواب شده بود. راستی هم نمی دانم چگونه به آن حالت رسیدم. اما حالتی بود که تا پایان فیلم در من حفظ شد و هنوز هم بعد از سال ها وقتی فیلم را می بینم یا می خواهم درباره ی آن توضیح بدهم بغض گلویم را می ...
توان از گفته های همکارانش درباره او درک کرد؛ مانند خاطره ای که پری صابری (کارگردان تئاتر و نویسنده)، در یکی از شب های بخارا (شب عزت الله انتظامی) بازگو کرده است: یکی از خاطراتی که من با او دارم، مربوط به روزی است که ما تئاتر کرگدن را در دانشگاه تهران روی صحنه می بردیم. من، تهیه کننده؛ حمید سمندریان، کارگردان؛ و عزت الله انتظامی، بازیگر نقش اصلی نمایش بود. آنچه برای من خیلی جالب بود، ساعت حضور ...