سایر منابع:
سایر خبرها
که آن روز وحشتناک فرارسید، 11 سال بیشتر نداشتم که برای تحویل مواد مخدر به در منزل یکی از مشتریان عمویم رفتم. آن جوان که حالت طبیعی نداشت به بهانه دادن پول مرا به داخل منزل کشاند و ... دیگر دنیا برایم زشت و تاریک شده بود. از همه کس و همه چیز وحشت داشتم به طوری که از شدت ترس نمی توانستم موضوع را برای کسی بازگو کنم تا این که یک سال بعد عمویم مرا به مردی 45 ساله فروخت و من باید به دلیل پول هایی که غلام ...
مهدی طالقانی: من جاهایی گفته ام که کمی به فوت مرحوم طالقانی مشکوک شده ام، چون چیزهای عجیب و غریبی هم در فوت ایشان پیش آمد. مثل این که تلفن خانه ایشان قطع می شود. هم تلفن آن جایی که ایشان جلسه و نشست داشت، قطع می شود و هم تلفن خانه ای که در آن زندگی می کرد، با هم یک شبه قطع می شود! خودرویی که قرار بود صبح تا غروب، شب تا صبح در خدمت ایشان باشد را می فرستند برود. ایشان مشکل پیدا می کند و می گوید قلبم درد می کند، درحالی که اطراف شان 6 تا بیمارستان بود اما هیچ کسی را برای نجات ایشان نمی آورند ...
انتظار داشته باشد. خود ما هم این طوری هستیم. ممکن است الان یک فکری داشته باشیم و چند روز بعد اتفاقی بیفتد و اصلا یک طور دیگر بشود. حسین آقا! شما سال هاست که در روستای آبا و اجدادی تان زندگی می کنید، آیا آیت الله طالقانی به شما توصیه کرده بودند که در این جا زندگی کنید؟ حسین طالقانی: آن زمانی که در دانشگاه اعتصاب کردیم و من هم جزو سردمداران بودم و بعد مرا از دانشگاه اخراج کردند، به ...
که در دوران شهیدقدوسی پیش آمد، بحث مبارزه با موادمخدر بود. بعد از قضیه عزل آقایخلخالی، کارهای ایشان به دادستانی انقلاب واگذار شد تا به صورت سیستماتیک در این مورد هم عمل شود و در مسائل مختلف به صورت جزیرههای جدا از هم برخورد نشود. دفتر ایشان هم که پشت زندان قصر بود، محل استقرار ما شد و بعد از یک مدت هم یک ساختمانی نزدیک پل رومی گرفته شد که بخش مواد مخدر در آنجا مستقر گردید که با اینها برخورد شود ...
. البته من بعد از چند سال با مردی آشنا شدم، مردی که مرا با همه مشکلاتم پذیرفت و با هم ازدواج کردیم. می دانید وقتی خدا می خواهد به آدم هدیه ای بدهد آن را در میان مشکلات بزرگ برایمان می فرستد. برای من هم همین اتفاق افتاد و باعث نجاتم شد. هرچند که همسرم مجبور شد به خاطر من با خانواده اش قطع ارتباط کند؛ چرا که آنها مرا قبول نمی کردند. البته شرایط خانوادگی مان هم خوب نبود. مادرم دچار مشکلات روانی بود و ...