سایر منابع:
سایر خبرها
...> واقعا از همان زمان که به عالم هنر وارد شدم سپاسگزار الطاف خداوند بودم و تلاش می کردم اخلاق و تواضع را از یاد نبرم. حتی چند روز پیش که به مناسبت برنامه ای در اصفهان حاضر بودم در مراسمی و روی سن به سجده شکر پرداختم. معتقدم اخلاق گرایی مهم ترین نکته ای است که آدم از خانواده و بعد استادان خود یاد می گیرد. ولی این مولفه بین برخی از هنرمندان جوان که ناگهان به شهرت می رسند، کمرنگ است. ...
مدرسه ام در حال تحقق است. از خانواده ای بافرهنگ بودم، پدرم مهندس و طراح بود و کاریکاتور می کشید، در نقاشی به من فضا می داد و این علاقه در وجودم شکل گرفت و با اینکه می توانستم مانند بسیاری از فرزندان خانواده های اهل فرهنگ که پیشه و علاقه پدرشان را دنبال نمی کنند از این مسیر دور شوم، اما خوشبختانه این طور نشد وتمام زندگی ام با رنگ ها و طرح ها عجین شد، البته باید بگویم بسیاری از هنرمندان بزرگ آن دوران ...
حمید محمدی در روزنامه اعتماد نوشت: زاده نخستین روز خزان بود و همه زندگی اش رنگی از پاییز داشت. مردی که او را یکی از قله های بنام غزل معاصر نام داده اند، در گیر و دار زندگی روزمره و بالا و پایین های همیشگی اش، نبود. شوریده بود و شیدا و هر شعرش خود گویای این شوریدگی بود. شاعری که به گفته علیرضا رییس دانا – مدیر انتشارات نگاه - شعرش برآمده از نحوه سلوک او با زندگی بود. جوشیده از عواطف و ...
. وقتی آیت الله حکیم از دنیا رفت، آقای قاضی طرف امام را گرفت. در باره مرحوم میرزا عبدالله مجتهدی پرسیدم، ایشان گفت: یکی از روحانیون بسیار برجسته شهر میرزا عبدالله مجتهدی بود. آدم بزرگی بود. مسجد مجتهدی ها در بازار هنوز معروف است. خیلی وقت ها بود که من منبر می رفتم. در مجالس رسمی. خانه میرزا عبدالله محل رفت و آمد دانشمندان بود. از بچه های او کسی را نمی شناسم و گویا از خانواده مجتهدی کسی ...