سایر منابع:
سایر خبرها
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (446)
کردستان داره انصافاً ظلمه حق رای نداشته باشه. 6٫ یبار دویست تومن دادم مشاور، مشکلم رو واسش گفتم یه مکث طولانی کرد شعر آری آری زندگی زیباست رو واسم خوند. اونجا واسه 200 تومنم زدم زیر گریه . 7٫ رفیقم پیام داد نمیای تبریز؟ گفتم الان درگیرم. شما بیاین. جواب داد با خانواده تو راه مشهدیم. بابا دو دقیقه صبر کن شاید درگیریم تموم شد. 8٫ تو کنسرتا به عقبیا میگن شله، تو هیئتا به ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (445)
....طرف کم مونده بود ترمز اضطراری رو بکشه وسط تونل پیاده شه. 7. شما هم وقتی ایموجی میفرستین شکلشو با صورتتون در میارین برا خودتون یا فقط من باید برم پیش روانشناس؟؟ 8. من با قمه زنی مشکلی ندارم. با آروم زدنش مشکل دارم. محکم بزن نصف شه اون کله. چهل سال تمام عکس شهرام شب پره روی اسکناس 20 تومنی بود و من دقت نکرده بودم 9. یه کارگر افغان داشتیم، بهش گفتم چای ...
گلچین مداحی شب چهارم ماه محرم + دانلود
(زمینه ) داری آتیش به بال و پرم میزنی ( واحد) سنگ تو رو به سینه میزنم یا امام حسین(شور ) عالم زینب والا زینب(شور ) گلچین مداحی شب چهارم ماه محرم میثم مطیعی سوختم، برخاست باز از دل نوایی سوخته (روضه) منم اون غلام سیاهت، که دادم دلم رو به راهت (شور ) نریدُ أن نُعیدَ الیَوْمَ کربلائَک (واحد عربی ) رهسپاریم تا شهادت ...
بی دین بودم؛ محمدحسین عوضم کرد
. گفتم شبیه اسم پسرمه. مجرد که بودم یه اتفاق بدی برام افتاد. از قضا ایام محرم بود. از خدا خواستم اگه مشکلم حل بشه و یه روزی پسر داشتم اسمشو حسین میذارم. چون پسرم ایام تولد حضرت محمد به دنیا اومد اسمشو محمدحسین گذاشتم. شروع کردم به خوندن. هر چی می خوندم بیشتر دوستش داشتم. همیشه پدر یا برادر خیالی ام رو شبیه محمدحسین می دیدم. همیشه واسه خودم یه بابا لنگ دراز مهربون داشتم. الان اونو تو ...
سرگذشت حضرت رقیه (س) در کربلا
آنکه آن کودک را در کنار سجاده، چشم به راه پدر دید، به غلام خود گفت: این دختر را بزن! غلام به این دستور عمل نکرد. شمر خود پیش آمد و چنان سیلی به صورت آن نازدانه زد که عرش خداوند به لرزه درآمد.[5] کنار پیکر خونین پدر، در شب شام غریبان در کتاب مبکی العیون آمده است: در شب شام غریبان، حضرت زینب (ع) در زیر خیمه نیم سوخته، اندکی خوابید. در عالم خواب مادرش حضرت فاطمه زهرا (ع) را دید ...
اشعار ویژه شب پنجم ماه محرم+اشعار زیبای خود را ارسال کنید
... آسمان دارد صدایم می کند این الحبیب؟ من اگر بالم نسوزد که کبوتر نیستم مهدی صفی یاری گذرِ ثانیه ها هر چه جلوتر می رفت بیشتر بینِ حرم حوصله اش سر می رفت بُغض می کرد یتیمانه به خود می پیچید در عسل خواستن آری به برادر می رفت تا دلِ عمّه شود نرم به هر در می زد با گلِ اشک به پا بوسیِ معجر می رفت دید از ...
میگم گلاب! بزرگتُرش نداشت؟!!
هر کار کرد نتوانست آن را پایین بکشد...! - ووووی درم می پُکّم! ای چرا اقد تنگه دختر؟ - بی بی جون! گفتم که این سایز شما نیس. در ضمن شما پشت و رو پوشیدینش. جیبای این مانتو باید بیاد پشتش. - خدایا توبه... میه شلواره که کیسه هاش پُشتش باشه؟ - خب مدلشه دیگه بی بی جون. بی بی همانطور که مانتو را به زور از هیکل چاقش بیرون می کشید و نفس نفس می زد گفت ...
دخترت خیلی گرفتار شده / مثل عمه دست به دیوار شده
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا ، یکی از کتاب های کهن که در زمینه حضرت رقیه مطالبی نقل نموده، کتاب اللهوف از سیدبن طاووس است. وی می نویسد: شب عاشورا که حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) اشعاری در بی وفایی دنیا می خواند، حضرت زینب (علیهاالسلام) سخنان ایشان را شنید و گریست. امام (علیه السلام) او را به صبر دعوت کرد و فرمود: خواهرم، ام کلثوم و تو ای زینب! تو ای رقیه و فاطمه و رباب! سخنم را ...
این چشم وا نمی شود؛ اما تو باز کن؛ سیرم ببین و بعد بگو وای مادرم
دیدم آن سر، سر باباست خدا رحم کند عمّه ام گرم تماشاست خدا رحم کند تا که از خواب پریدم همه جا روشن بود طَبَق نور روی گوشه ای از دامن بود کُنج ویرانه پر از عطر و بوی گلشن بود چشمهای پدرم خیره به سوی من بود تا که چشمم به سر افتاد زبانم وا شد لیله ی قدر من امشب چقدر زیبا شد آمدی یوسف کنعان، چه عجب بابا جان شده ویرانه ...
بانوی ایلامی که تمام لحظاتش را نذرقامت انقلاب، جنگ و شهدا کرده است+ تصاویر
گفتی این گیس بریده کی بود، اون من بودم . گفت: روله! مال خودت بود اگه همون موقع هم گفته بودی من هیچی بهت نمی گفتم. خاطره بانو سکینه چراغی پور از عظیم ترین غم زندگی اش " رحلت امام": شب 14 خرداد 68 که تلویزیون اعلام کرد حال امام بده همه براش دعا کنن . یادم هست همه ی بزرگتر ها مشغول ذکر شدند .فرداش اول صبح رفتم محل کار ،تو دفتر بسیج خواهران که 4-3 کیلومتر با اردوگاه شهید بهشتی فاصله داشت . با ...
آنچه که از یاد برده بودم
دوره دبستان ،رفتن به پارک و سینما به همت پدر و همراهی مادر، بازی با بچه های محله و فامیل ، شخصیتی که من از خودم به یاد دارم ،یک دختر آرام و مهربان و بی آزار و کم حرف و کمی شیطان؛ دقت کنید کمی .اما این شناخت برای بعضی آدم های اطرافم جای سوال دارد؛ نمونه اش دختر عمه ام. چند هفته پیش مشغول صحبت با یکدیگر بودیم. رُزا که انگار چیزی را تازه به یاد آورده بود ، رو به من کرد و گفت : یادت هست که توی باغچه ...
گلچین مداحی شب سوم محرم
شب سوم محرم با نوای سید مجید بنی فاطمه دست بگذار به قلبم نگرانم بابا سر بابامو بریدن منو به اسیری بردن بدون دخترت رفتی چه روزای قشنگی با تو داشتم مدینه نداری غیر گناه خاطره بهتری از من گلچین مداحی شب سوم محرم با نوای جواد مقدم بازم با همین موی خاکستری شب های خرابه چقدر خاموش و سرده نوکرتم رقیه خاتون ...
اشعار ویژه شب چهارم ماه محرم+اشعار زیبای خود را ارسال کنید
... ای آشنای من همه در لحظه های من نجمه دو تا پسر ، تو دو تا ؛ ای برادرم حالا رسیده است زمان دو تای من بد کردم ای برادر من خواهرت شدم؟ این رسم ها نبود به جای وفای من تقصیر من که نیست ؛دلم شور میزند بگذار لحظه ای تو خودت را به جای من دل دل نکن اجازه بده جعفرت شوند دیدی اگر ظهور نکردند به پای من ...
شایعه کردند بابت هر قدم یک میلیون می گیرم/ می گفتند آقا تا دیروز مداح بوده حالا ترانه خوان شده/ اصولگرا ...
نمی رود این داستان، داشتم در مورد حضرت علی اصغر(ع) یک زنجیر زنی می خواندم، رسیدیم به مصلا و آنجا وقتی داشتیم استراحت می کردیم تا ادامه برنامه، یک بنده خدایی آمد و هرچه در دهانش بود به ما گفت، درست در همان کوچه، همیشه یک عده موقع مراسم کنار من هستند اما آن روز هیچکس نبود، چند دقیقه توهین کرد، به او گفتم آرام باش و فقط بگو چه شده، گفت تو الان درباره کی خوندی، گفتم حضرت علی اصغر، گفت خوب غلط کردی ...
حاج منصور ارضی؛متن روضه حضرت رقیه "سلام الله علیها"
نی رد شد و بر صورت خورد پس از آن ترکه ی چوبی اثرش را سوزاند دخترک زیر پر چادر عمه می رفت آتشی از لب بامی سپرش را سوزاند پنجه ی پیر زنی گیسوی او را وا کرد شاخه ی نسوخته نخل پرش را سوزاند دست در حلقه ی زنجیر به دادش نرسید هیزم شعله ور اُفتاد سرش را سوزاند فرمود:دیگه منو ببر،بابا من اذیت کردم عمه رو،اون عمه ای که تو گفتی تو نماز شب،دعا کنه، اون عمه رو می گم،اگه می خوای بدونی صورت خواهرت چه جوری شده،مقنعه اش رو کنار زد،ببین بابا سیلی با صورت من چه کرده، بابا،بابا......... منبع: کتاب گودال سرخ ...
مداحی شب دوم محرم 96 با نوای محمود کریمی + دانلود
های پایانش (واحد) گلچین مداحی شب سوم محرم با نوای سید مهدی میرداماد روضه حضرت رقیه سلام الله علیها روضه سر بسته تر بهتره (زمینه) تو راه عاشقی و جنون (واحد) مگه میشه یا حسین شنید و گریه نکرد (شور) میارم سوغات از کربلا تسبیح (واحد) گلچین مداحی شب سوم محرم با نوای سید مجید بنی فاطمه دست بگذار به قلبم نگرانم بابا ...
اشعار ویژه شب سوم ماه محرم+اشعار زیبای خود را ارسال کنید
پیش شان نرو این شامیان به من چقدَر حرف بد زدند اصلا برای حرف بد دیگران نرو خسته شدم ز بس که سرم داد میکشند این مردمان بی ادب و بد دهان نرو رفتی و پشت هم ز همه خورده ام لگد بابا ببین چگونه شدم قدکمان،نرو ضربه تو خوردی و دل من تیر میکشد خورده ترک غرور من از خیزران نرو قرآن نخوان که زخم لبت درد میکند ...