سایر منابع:
سایر خبرها
به گزارش عصر فارس، شاعران پارسی گو، علاوه بر ابراز همدردی با زلزله زدگان غرب کشور در قالب بیانیه خود، اشعاری را نیز به این زلزله زدگان تقدیم کردند... زمین به زلزله عادت نداشت... می لرزید از اینکه عشق زمین خورده بود میترسید خدا همیشه به دنبال آفریدن بود... اگر چه دست بشر مرگ بهتری می چید یقین نداشت به دیوار و سقف ها انگار که ساخت ...
طلب کردن مرگ برای مسببین مرگ حق است و بجا و مناسب. مرگ خواستن ما برای کسانی است که خواهان مرگ انسانیت هستند. منطق خواست مرگ برای اهریمنان را می توان در شعر زیر از یک شاعر جوان جستجو کرد: مرگ بر آمریکا یعنی چه؟ شاعر: محمدمهدی سیار متولد 1 تیر 1362 در زاهد شهرِ فسا از استان فارس مرگ بر تازیانه ها؛ تازیانه های بی امان به گرده های بی گناه بردگان ...
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ احمد حسین پور مسئول فرهنگی و اموراجتماعی سپاه شاهرود در گفتگو با خبرنگار نسل شاهوار با اعلام این خبر گفت: موضوع این اثر موسیقیایی استکبار ستیزی، جنایات آمریکا و کشتار مردم بیگناه و انزجار مردم کشورهای مختلف از اقدامات ددمنشانه و وحشیانه این دولت در سراسر دنیا است. وی اظهار کرد: خواننده این اثر علی اسدی از هنرمندان جوان شاهرود و خوانندگان ارزشی کشور ...
قبادیانی یک شاعر ایرانی مسلمان است. من یک بیت از اشعار او را می خوانم و تمام می کنم. آنان پیامبران و رفیقانند تو دشمنی به بیهوده ترسا را *سخنرانی کشیش گریگوری نرسیسیان (کشیش کلیسای ارامنه تهران) با عنوان "مفهوم حکمت در دین مسیحیت" با عرض سلام. جناب اسقف چون در شورای خلیفه گری ارامنه تهران جلسه خاصی داشتند از شما پوزش طلبیدند و به همه شما سلام رساندند و برای همه حضار ...
...> ابن اثیر، ماجرا را این گونه تشریح می کند: پس از آن که کار مسلم از کشتار مردم مدینه و غارتشان به اتمام رسید، با همراهانش برای نابودی ابن زبیر به سوی مکه حرکت کردند، پس از آن که به منطقه مشلل رسیدند، مرگ او را امان نداد و جانش را گرفت. بعد از مرگ او، حصین بن نمیر لشکریان را حرکت داد تا به مکه رسیدند. مردم مکه مقاومت کردند و از باقیمانده محرم و تمام صفر و سه روز از ربیع الاوّل را با هم جنگیدند که ...
زمین خود گندم کاشته، رحمت و مایه برکت است. رود نیل، مظهر برکت و حیات بنی اسرائیل بود، اما همین آب بر اثر نفرین حضرت موسی، برای قبطیان مایه رنج و مرگ شد. پس بد مطلق نباشد در جهان بد به نسبت باشد، این را هم بدان در زمانه هیچ زهر و قند نیست که یکی را پا، دگر را بند نیست زهر مار، آن مار را باشد حیات نسبتش با آدمی باشد ممات خلق آبی را بود دریا چو ...