سایر منابع:
سایر خبرها
مادرها و دخترها
دوری مامان سخت ترین کار دنیاست... دستم را جلو بردم و آهسته چند ضربه روی پایش زدم، لبخندزنان گفتم: خودت را لوس نکن دختر، تندتند تلفن کن، صدایش را که بشنوی آرام می گیری... گفت: زیاد زنگ نمی زنم، صدایم را که بشنود لو می روم، می فهمد دلتنگم، غصه می خورد... مادر ها هیچ وقت گول نمی خورند... دخترک حرفش را که زد و درددلش را که کرد، انگار دلش کمی آرام گرفت. ساکت نشست و زل زد به کلاغ ها و گربه های توی پارک. هدفون را از توی جیبم بیرون آوردم و فرو کردم توی گوش هایم، گوگوش شروع کرد به خواندن: کجاست اون دست نورانی و معجز، بگو بیاد و دستمو بگیره... ...
آنچه از نیکی در وجودت است، برای پدر و مادرت هزینه کن
جدا شو، یک مورد هم نداریم! *دیده این یک نفر در صفات و اوصاف و در کمالات جلوه گاه تام خودش است خب این جدای از این آیه بود و نکته آیه را هم گفتم. در سوره اسرا و لقمان، اول خدا خودش را مطرح می کند و بعد پدر و مادر را می گوید؛ اما در آیه احقاف خودش را مطرح نمی کند. چه احترامی به این یک نفر گذاشته و اول آیه نمی گوید که مرا واجب است بپرستید و بعد به پدر و مادر احسان بکنید. اسمی از ...
10 جمله ای که هرگز نباید به مادرشوهر گفت
ناراحت نشود؟ این موضوع او را هم وارد مسائل شما می کند و همه چیز بدتر می شود و شوهرتان دیگر مسئولیت کارهایش را به عهده نمی گیرد. با آنکه همیشه انداختن تقصیر گردن مادرش راحت تر است، ولی این شما و شوهرتان هستید که باید مسائلتان را حل کنید. 5. "من با خانواده خودم راحت ترم." این شکایت در میان مادرشوهرها رایج است. عروس ها همیشه به پدر و مادر خود بیشتر اهمیت می دهند. کاتلین می گوید ...
سناریوی رمال قلابی برای سرقت طلای مادر و دختر
جای مرد رمال جا بزند و به خانه آنها برود. او در مرحله اول تنها رفت و با خواندن وردهای دروغین برای دور کردن اجنه از خانه دختر مورد علاقه ام، با ریختن داروی بی هوشی داخل لیوان های شربت آنها را به مادر و دختر داد و آن دو را بی هوش کرد. همان روز بخشی از طلاها را با این ترفند دزدید و فروخت. در مرحله بعدی برای لو نرفتن ماجرا این بار مرا هم با خودش برد. بقیه طلاها را این بار با هم سرقت کردیم. با اعتراف وی، رمال قلابی نیز بازداشت شد و به جرایمش اعتراف کرد. با صدور قرارقانونی برای این دو برادر قرار شد آنها طلاهای سرقتی را که فروخته بودند تحویل شاکی بدهند. ...
سرمقاله های روزنامه های 20 آذر
روزنامه کیهان در ستون سرمقاله اش با تیتر نازنین، سیامک جانسون و... سکوت ، نوشت: بوریس جانسون در یک سفر دیپلماتیک به تهران آمد. قبل و بعد از سفر او، مهم ترین محور مذاکرات وی تلاش برای آزادی نازنین زاغری جاسوس ایرانی تباری که اکنون تابعیت انگلیس هم دارد، عنوان شده بود. جانسون مدعی است: دیدارش با آقای ظریف سازنده بوده و طی آن گفت وگوی صریحی درباره نازنین زاغری انجام شده است ...
25سال هدیه کتاب/عادت کنیم بدون بهانه کتاب هدیه دهیم
ها می گفتند این چه کاری است که می کنید؟ به هرحال با انجام این نوع کارها فرهنگ سازی می کنم، در آن جشن عروسی هم به شوخی می گفتم از عروس و داماد بعد از مطالعه کتاب ها امتحان می گیرم. در خاطره ای دیگر هم در مراسم عقد دختر یکی از اقوام یک سری کامل کتاب برای عروس و داماد هدیه بردم. مادر عروس خانم تعریف می کرد بعد از اینکه مراسم به پایان رسید و عروس و داماد مشغول باز کردن کادوهای ...
ازدواج به شرط زندگی با مادر شوهر
به گزارش خبرگزاری دانا،تا همین چند دهه پیش، زندگی کردن با مادر شوهر و پدر شوهر خیلی رایج بود و اکثر دخترها وقتی به خانه بخت می رفتند، در یکی از اتاق ها یا طبقات خانه خانواده شوهر ساکن می شدند. اما به تدریج شکل زندگی ها عوض شد تا جایی که در زمانه فعلی نه عروس ها چندان تمایلی به زندگی با خانواده شوهر در یک خانه دارند و نه خانواده شوهر خیلی رغبتی به این قضیه نشان می دهند. نتیجه آن هم این شده است که ...
مخالفت آیت الله گلپایگانی با ساخت مقبره برای حضرت زهرا(س)
هاجر بود، ایشان سه ساله بود که تنهائی را لمس کرد و مادرش در سال 1319 به هنگام وضع حمل از دنیا رفت. و زندگی را بدون عنصری با محبت و با عطوفت به نام مادر گذراند. مهد پرورش مرجع بزرگ شیعه در خانه ای پرورش یافت که زهد و تقوی و علم در آن موج می زد. در سن 9 سالگی شاهد رحلت مدافع و تکیه گاه بزرگ خود شد. و پدر را دست تقدیر از وی گرفت و لباس یتیمی را بر وی پوشاند. پدر رفت و فرزند را ...
اینجا آخرین ایستگاه زندگی است!
برای افرادی هستند و این باعث شده از لحاظ روحی و روانی با مشکلات زیادی روبه رو شویم. او می گوید: سخت ترین زمان شستن جنازه جوان است چون ما هم احساس داشته و با مادر آن جوان گریه می کنیم و فکر نکنید قلب ما از سنگ است. به معصومه خانم گفتم که شده جنازه یکی از نزدیکانت را بشویی که پاسخ داد: بله چندین بار شده ولی چه می شود کرد، بالاخره راهی است که همه باید بروند و دوست و آشنا نمی شناسد ...