سایر منابع:
سایر خبرها
یک شب با بی خانمان هایی در سامان سرای اسلامشهر
ایام خارت می کند/ ...مخند بر لب داغدار کسی/ از آن روز حذر کن که ورق برگردد ؛ روی تختش نشسته و وقتی متوجه تمرکز بر تتوی روی پایش می شود، شلوارش را پایین می کشد، دهان باز متمایل به لبخندش تغییری نمی کند و در حالت چُرت بی هیچ حرفی به هجوم عکاسان و مسئولان نگاه می کند. چند دقیقه طول می کشد تا از حالت نشسته، روی تخت دراز بکشد و چشم هایش را به سقف سامان سرا بدوزد. کلمه اول مصرع سوم شعری که از ساق تا مچ ...
تقویت قوه تخیل کودکان، چگونه؟
را سر شام مطرح کنید. بگویید ما برای سر وقت مدرسه رفتن مشکل داریم. فکر می کنی باید چه کار کنیم؟ در اینجا باید شما هم همکاری کنید. ماموریت غیرممکن: این کار را تبدیل به یک چالش فیزیکی کنید. چطور می تونی از خونه خارج بشی بدون این که کسی ببیندت؟ بدون این که روی فرش راه بری؟ بدون استفاده از دست هات؟ یکبار امتحان کنید که عقب عقب از خانه خارج شوید، خواهید دید که به جای داد زدن با خنده به مدرسه و محل کار خواهید رفت. ...
نسخه بومی تقویت اورژانس
...، بیشتر خون بدین، اگر مسئول هستین، واقعاً خون بدین یا مطمئن باشین خبرنگاری که از روند خون دادن شما گزارش می گیره باهاتون هماهنگ باشه. تلفن های اورژانس رو معطل نکنین، اگر بچه تون 24 ساعته خوابیده، اول چک کنین که دانشجو نباشه، بعد تماس بگیرین، این فصل، فصل خواب زمستونی دانشجویانه و خیلی هاشون به سندرم خواب قبل از امتحان دچار می شن. باید بدونین اینکه تماس می گیرین به اورژانس و آدرس اشتباه می دین ...
وعده دادن به کودک، کار صحیحی است؟
آن بگویید: "قول میدم تمام تلاشمو بکنم و قبل از اینکه بخوابی خونه باشم." 4. "قول میدم هفته دیگه ببرمت پارک با دوستت بازی کنی، ولی امروز نه." بچه ها همیشه جزئیات را به یاد دارند. اگر بگویید هفته دیگر، یادشان می ماند. سعی کنید گزینه واقع گرایانه تری بدهید: "بذار با مامان دوستت حرف بزنم و قرار بذاریم بریم پارک." 5. "قول میدم اگه اتاقتو مرتب کنی، ببرمت بیرون بستنی بخرم برات ...
همکاری کودکان در خانواده، بیشتر بدنید
خواهی شد. بسه، نخور! جدی: بیا، سریع تر راه برو. ما باید بریم خونه. بازی: به من نگاه کن – من اسبم! من خیلی تند میرم شرط می بندم نمی تونی منو بگیری ... . جدی: تو باید بری دستشویی. اسباب بازیت رو کنار بزار و فوراً برو دستشویی. بازی: قطار دستشویی داره میاد. هوهو چی چی، همه پیش به سوی استگاه شهر دستشویی! • حرف زدن از زبان چیزهای مختلف: کارهای چشمگیر ...
از نه به گرانی تا اغتشاش و سوءاستفاده ضدنظام
؟ جز اینه از وقتی بحث این تظاهرات شد ما دو زارم فروش نداشتیم و بازار بدتر شد؟ گوشیش را در می آورد و رو به اون یکی می گوید اینو دوستم از کانال آمدنیوز فرستاده، فک کردی این دلسوز ماست؟ جز اینه این آدم می خواد مملکت خراب شه؟ چهار پنج ده تا بچه که هنوز دستشون تو جیب باباشونه پا شدن رفتن شعار میدن نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران؟ دیگری هم روزنامه ای در دست دارد، یک پاراگرافش را می ...
نگاهی به پنج کاندید بخش مجموعه داستان جایزه جلال
بچه دارد. و این که حالا آن گلوله با او و باقیمانده ی عمرش و خانواده اش چه می کند؟ کند؟ لحظه ای که تمام تفاوتها، کنار می رود و او دشمن را انسانی می بیند مثل خودش و با او یگانه می شود. وحدتی که حاصل جمع دو چشمی است که وقتی یکیشان خواب است، آن دیگری بیدار می ماند و این همان آگاهی عمیقی است که مجموعه داستان را شاخص کرده است. سنگ یحیا ، اثرخسرو عباسی خودلان در 112 صفحه و به قیمت 9 هزار ...
به حرف افتادن کودک، کارهایی که باید انجام دهید!
اونو با دست کوچولوت بگیری. وقتی رویش را به سمت دری که در حال بازشدن است برمی گرداند می توانید بگویید: صدای باز شدن در رو شنیدی. خواهرته که داره می یاد تو؟ . یا وقتی که جوجه اش را می بیند و به هوای جوجه دست و پایش را تکان می دهد می توانید بگویید: جوجه رو می بینی که داره می یاد؛ از دیدنش خوشحال شدی؟ یا بگویید: سلام جوجه طلایی، مریم کوچولو از دیدنت خوشحال شده . کارهای خود را برای او توضیح ...
افزایش استقلال کودکان، تاکتیک داره!
استقلال چیه؟ کی وابسته است، کی مستقل؟ کسی استقلال داره که بتونه برای خودش تصمیم بگیره. اگه یکی تصمیم بگیره و من به دستور اون عمل کنم، من مستقل نیستم. اینطور نیس؟ پس اگه کمک کردیم تا بچه مون، خودش تصمیم بگیره چی درسته و چی غلط، اونو مستقل بار آوردیم و اگه هی باید بهش بگیم چی درسته و چی غلط و نمیتونه خودش تصمیم بگیره، اونوقت اون وابسته است. با این توضیح، معلومه که برای مستقل بار آوردنش، باید ...
راهکارهای عملی برای ارتقاء خودآگاهی کودکان
استفاده کنید.مثلاً وقتی نوزاد شش ماهه گریه می کند به او بگویید: چی شده که بچه ی خوش اخلاق من داره گریه می کنه . هر چند نوزاد نمی تواند به شما پاسخی بدهد اما این کار تمرین مناسبی برای والدین است تا به پرسیدن سوالات این چنینی از کودک عادت کنند. با کودک به گونه ای رفتار کنید که تفاوت میان تمایل داشتن و توانستن را درک کند. مثلاً بگویید: تو دوست داری پشت فرمون ماشین بشینی و رانندگی کنی، ولی نمی ...
ناگفته های حدادعادل از فتنه 88
متحّجر هستید، با خانم ها بدرفتاری کردید در مسئله حجاب؛ یکی دیگر هم می گفت که من بدرفتاری کردم یا شما که بخشنامه کردید مانتو باید این ابعادش باشد، روسری باید این رنگ باشد، چه چیزی باید آن رنگ باشد و چیزهایی که هرکدام در زمان خودش حُسن شمرده می شد و انتظارات مردم تلقی می شد، حالا شده بود اسناد پرونده یا مثلاً یکی به یکی می گفت که شما در سیاست خارجی ایجاد تنش کردید. حاجی ها را مثلاً بردید ...
مدافع حرمی که شهادتش همچون حضرت عباس بود
هرحال مرگ در همه حال به سراغ آدم می آید. حالا که او خودش مسیرش را انتخاب کرده و می خواهد از حرم حضرت زینب(س) دفاع کند، فردای قیامت چه جوابی دارم که به اهل بیت بدهم. اسم مستعار علی آقا در سوریه جلال بود که نام پدرشان را برای خودش انتخاب کرده بود. دفعه ی اولی که رفته و برگشته بود می گفت : یک خانم خبرنگاری بود از من عکس های زیادی گرفت و گفت: جلال بیا مصاحبه کن عکستان را بگیرم. تو بعدا عکس ...
ما از زلزله نمی میریم!
زلزله باعث شد من بفهمم ما کلی میلیاردر تو تهران داریم و مردم الکی می گن چرا تخم مرغ گرون شد و فیلم و جوک درست می کنن. مثلا تا زمین می لرزه یه سری پریدن تو ماشین، پیچیدن تو اولین پمپ بنزین و از اونجا راهی خارج شهر می شن. هر کی ندونه فکر میکنه حالا میلیاردها دلار پول و کلی طلا و اسناد املاکش هم توی اون ماشین پر کرده و داره به جای دیار باقی راهی خارج شهر می شه. خب آقایون زرنگ این چه کاریه ...
بهترین شعرهای عاشقانه تولد
... باز یه شمع روشن اضافه شد به شمعات زیر نور این شمع چه برقی داره چشمات بوسه ترانه هدیه به لب هات شده نور شمع امشب عاشق دستات شده همه حلقه بستن دور تو تا برقصی حلقه رو نگاه کن گلش خود تو هستی این همه آماده ایم با نور و ساز و چشمک ای عزیز امشب تولدت مبارک تولدت مبارک، تولدت مبارک ❆❤❆❤❆❤❆ تولد تولد تولدت ...
مسخره شدن در مدرسه، مشکل بزرگ بچه ها
توضیح داد که چه احساسی دارد. یک روز لیزا بعد از آمدن از مدرسه با خوشحالی به مادرش گفت: دیگه بچه ها منو مسخره نمی کنند. چون مبصر کلاس همکلاسی های لیزا را از ناراحتی او آگاه کرده بود. زمانی که پدر تِری به او کمک کرد تا در مورد راه حل هایش در مشکل مشابه با همین مسئله، فکر کند، باعث شد که تری به ایده منحصربه فردی برسد. دفعۀ بعد که پیتر او را با نامی دیگر صدا زد، تری تکه ای از آدامس بادکنکی را ...
رفتار با کودکان نافرمان، راه های مقابله با آن
ای راحت در نشیمن تنها بنشیند تا آرام گیرد. شاید کودک شما حتی بخواهد جایی برای تمدد اعصاب" برای خود پیدا کند - با یک بالش بزرگ، رواندازی نرم، و چند کتاب محبوب خودش. اگر از درخواست شما سر باز زد، پیشنهاد دهید که با هم کتابی بخوانید یا به پیاده روی بروید. اگر باز مخالفت کرد، خودتان تنها بروید – فقط برای آرام شدن. این کار شما نه تنها مثالی خوب برای او خواهد بود، بلکه برای خودتان ...
آموزش صداقت به کودکان، چطور؟
: نه اون دروغ میگه. من ندزدیدمش. مادر: پس از کجا آوردیش؟ با دروغی که گفتی دو بار تنبیه میشی. ب: مادر: میبینم که یه آبنبات داری. من که اینو برات نخریدم، خواهرت هم گفت که دیده اون رو از سوپرمارکت برداشتی. فرزند: (به پایین نگاه میکند) مادر: من اصلاً از خبرچینی کردن خوشم نمیاد، اینو به خواهرت هم گفتم. اما خیلی مهمه که چیزی از جایی بدون اجازه برنداری. اینم خیلی مهمه که ...
راه تربیت کودکان، وقتی روی اعصاب والدینه!
دست به سینه می گذاشت و در هال قدم می زد و دوباره می آمد و می گفت: "مامان، این عادلانه نیست". مادرش هم در جواب می گفت: "ببین پسرجان، یا همین الان تلویزیون را خاموش می کنی یا تا یک هفته اجازه نداری تلویزیون تماشا کنی". روش بهتر: شب هایی که این خانم کمی صبورتر است از مثال ملموس تری برای بچه استفاده می کند و توضیح می دهد که چرا همیشه همه چیز به خواسته او نخواهد بود. او به پسرش می گوید: "بابا دوست ...
آموزش نظم به کودک، مهم و اساسی
عملکرد شماست که به فرزندتان می آموزد چگونه رفتار کند. مثلا اگر در این موارد دست روی فرزندتان بلند کنید آیا او نیز در مواردی که با چنین شرایطی مواجه شد از روش درگیری و زد و خورد استفاده نمی کند؟ ممکن است در برخی شرایط بچه ها از قوانینی که برایشان گذاشته اید عصبانی شوند در این شرایط شما خونسردی خود را حفظ کرده و به آنها در رسیدن به آرامش کمک کنید مثلا به آنها اجازه بدهید نقاشی بکشند، گل بازی ...
قصه خواب برای کودکان، قلک و لوبیای سحرآمیز
قلک نگاه کرد: لوبیا! برو زودی بیا. لوبیا می خوام چه کار؟ تو که لوبیا پلو دوست نداشتی. ها؟ قلک گفت: وای ننه! تو مکتب به شما چی یاد می دادن؟ لوبیا ها جادویی اند. اما شما که این چیزا رو نمی دونی. لوبیاها را از من می گیری، پرت می کنی تو باغچه . ننه اش گفت: خاک به سرم شد! بچه توپولی ام از دست رفت. قلکم پاک خل شده. به جای آلبالو و گیلاس، چشماش لوبیا می چینه. ای مردم، به دادم برسید ...
مستند ساختن درباره شهید لاجوردی همچنان هزینه دارد/ بیت آقای منتظری حاضر به همکاری نشدند
بنده خداها علاوه بر مسائل روانی، ترور شخصیتی می شوند. برخی از آنها از تجّار سرشناس هستند و به اروپا رفت و آمد دارند. من یکی از این دوستان را مثال می زنم که وضعیت فعلی اش را که می بینی باورتان نمی شود. خیلی از این دوستان هیات دار و آبرودار هستند. یکی از بزرگترین رسالت های لاجوردی که برای خودش تعریف کرده بود، می دانید چه بود؟ لاجوردی اجبار نمی کرد با او همکاری کنند، می گفت بچه جان تو چیکار داری به ...
رسانه ی زردی که مردم را می رقصاند تا پول درآورد
پایگاه خبری گُلوَنی ، محسن فراهانی : بعضی رسانه ها هستن که تو آسمون ارتباطات و رسانه ها مثل آفتاب درخشان می درخشن. از بس که زردن این لامصب ها. یعنی انگار چند نفر توی کوچه جلوی در خونه شون دور هم جمع میشن و همون طور که دارن سبزی پاک می کنن و در مورد خال لپ اصغر آقا بغال حرف می زنن، در مورد خط و مشی رسانه شون هم تصمیم گیری می کنن. این خورشیدهای تابان، فلان بازیگر رو به یه کافه ...
دوستی ها چگونه در بزرگسالی تغییر می کند؟
...> - شیکاگو . - خب، پس تو شیکاگو هستی و دوستان صمیمی ای اونجا داری. پیش خودت می گی ’آه، یه فرصت توی واشنگتن واسم پیش اومده ... ‘ . [دوستت]می گه: ’جولی، باید این فرصتو بقاپی‘! اون درواقع می گه: ’آزادی که بری. برو و از فرصت استفاده کن، اما هر وقت کاری داشتی، من اینجام‘ . کاش از من به عنوان مثال استفاده نمی کرد. این باعث ناراحتی ام می شود. معمولاً افراد با ورود به ...
شهیدی که دوست داشت گلویش بریده باشد + عکس
نفیسه و مادر دست در دست هم دارند. آرامش این لحظه هایشان مثال زدنی است. این آرامش در تک تک واژه هایی که مادر می گوید آشکار است. خانم عطایی می گوید: دوست نداشتم بگویم این دفعه که می روی شهید می شوی، می گفتم این دفعه که بروی اسیر می شوی. هیچ وقت هم موقع رفتن اش از من خداحافظی نمی کرد چون می دانست دوست ندارم برود. یک دفعه می دیدم مرتضی نیست. دوست نداشتم برود چون دوست نداشتم از دستش بدهم. هر بار که می رفت ...
افزایش وزن نوزاد، چطوری مانع بشم؟
افزایش وزن داره، چون امروز رفتم پایگاه بازم تو این یک ماه و خورده ای هم یک کیلو و 200 گرم رفته روش و شده 10/600، بهم گفتن نهم که نه ماهگیشه و مراقبت داره برم بفرستن پیش متخصص تغذیه، تورو خدا کمکم کنید چیکار کنم، از شیرخشکم تغذیه میکنه فقط نه شیرمادر، مگه نوزاد نه ماه متخصص تغذیه میدونه چیه؟ و اینکه چقدر اضافه وزن داره؟ از نظر شما ایرادی نداره وزنش بالاست؟ پاسخ دکتر علی اصغر حلیمی، متخصص ...
پیام خوانندگان(9 دی 96)| استقلال در روند درست
خودش را گم می کندوانگاراین آقا بهترین گزارشگروکارشناس فوتبال ایران است ولی این آقاباید بداند که %90 تماشاگران ازگزارش روی اعصاب این آقا متنفرند. علی سپاس خواه(انزلی) *هنوزهم دیرنشده بال های نیمه شکسته قوی سپید خزردرمرداب انزلی به گل نشسته است می توانیم همه باهم دست به دست هم دهیم حاشیه های تیم را کم کنیم حمایت کنیم تا دوباره بال های قوی سپید خزررادرآسمان شهرمان به پروازدربیاوریم ...
عقرب زلف کج و کوله ات
بکشد خم شدم و چندبار محکم کوبیدم توی سرش. داشتم از زیر میز می آمدم بیرون که اولین ضربه دمپایی همسر خورد توی سرم: چه مرگته بچه رو می زنی، ها؟ بعد دومی را محکم تر کوبید: باز تَوهم زدی کفش کثافتت رو گرفتی دستت می چرخی توی خونه؟ از زیر سومی جا خالی دادم و گفتم: قمر! عقرب کشتم. ببین. اوناهاش. کشتمش، پاهاش داره تکون می خوره هنوز قمر دمپایی اش را انداخت زمین و غرغرکنان رفت سراغ پسرمان که تکیه داده به ...
احساس امنیت در کودکان، آغوشتان را دریغ نکنید
اونها چه احساسی دارید به اون ها بگید! اگرچه شما می دونید بچه هاتون رو دوست دارید و هر روز بهشون محبت می کنید، باز هم اغلب اون ها ارتباط برقرار نمی کنند. به طور منظم به اون ها بگید دوستشون دارید. اجازه بدید بفهمند که شما مراقبشونید. از اون ها در مورد کاری که انجام می دهند بپرسید یا اینکه چه مشکلی دارند، بذارید بفهمند شما از اون ها حمایت می کنید. بر همین اساس، با فرزندانتون تو ...
اشتباهات والدین در تربیت فرزندان، ناشکر نباشید
ها نداشته باشه. پس قبل از اینکه همه چیز از کنترلتون خارج بشه به نکات زیر توجه کنید. ایجاد احساس قدرت در خانه (همانند یه پادشاه) این مهمه که بچه ها احساس مهم بودن و خاص بودن داشته باشند ولی از دست دادن اقتدارتون تو خونه تنها پیامد های منفی برای بچه ها به دنبال خواهد داشت. تثبیت اقتدار به معنای ایجاد حد و مرزها و محدودیت ها و سازماندهی کردن اون ها تو خونه توسط شما ست. هر چند ...
روایت ها و فعالیت های برخی از شهدای "مدافع حرم" در فتنه 88 + عکس
که می شناسمش یا نه؟ گفتم: بله سابقه جبهه و جنگ هم دارد. بدتر ناراحت شد. اسمش را پرسید که من معرفی نکردم و گفتم بیخیال شود! گفت: تو برای این شخص شکسته نفسی کرده ای در حالیکه نباید می کردی . بعدا دیدم تحمل نکرده و خودش آمده جواب محکمی به او داده است. می گفت:هرگونه تهدیدی که متوجه موجودیّت انقلاب باشد، می تواند جبهه مستضعفین را سست کند شهید محمودرضا بیضائی، در ایام فتنه 88 شب و ...